انگار برخیها از روز تولد شغلشان را بر پیشانی آنها مُهر میکنند. با یک مسئولیت پا به هستی میگذارند و از همان روز نخستین، کسوت مقدسی را بر تن میکنند.
مهدی مالمیر با 22 سال سابقه دارای مدرک دکتری شیمی فیزیک است که اکنون در دبیرستان ماندگار شریعتی تدریس میکند. او سیستم آموزشی را یک کارخانه توصیف میکند که تولیدات آن انسانها هستند اما آنطور که باید و شاید به جایگاه آن در جامعه نسبت به سایر مشاغل توجهای نشده است و نارضایتی عمیقی در میان معلمان وجود دارد که بخش مهمی از این نارضایتی ریشه در مشکلات معیشتی و فاصله حقوقی بسیار معلمان و کارمندان دولت دارد.
شما در تدریس خود از چه روش ها و شیوه هایی استفاده میکنید که تفاوت ایجاد میکند؟
در حال حاضر اگر تدریس مشارکتی نباشد هیچ پیشبردی در کلاس ندارد. من فکر میکنم با نسل جدیدی که سروکار داریم در بسیاری از موارد نیز حتی ممکن است نسبت به معلمان هم از نظر علمی یک مرحله جلوتر باشند. از همین رو من به تدریس و مشارکت گروهی اعتقاد دارم یعنی فکر میکنم این روش را چند سالی است اجرا میکنم، خوشبختانه تأثیر بسیار مثبتی در روند یادگیری افراد داشته است و خود نیز بیشتر در کنار دانشآموزان نیز به دنبال یادگیری هستم.
نحوه ایجاد تعادل با دانشآموزان باسطح هوشی متفاوت؟
در مرحله نخست باید بین دانشآموزان یک نیاز ایجاد شود، زیرا در این حالت خود دانشآموز باید برای رسیدن به هدف خود تلاش کند زیرا اگر نیاز علمی باشد قطعاً دانشآموز به دنبال علم خواهد رفت، یعنی قرار نیست، علم خودش را به دانشآموزان عرضه کند، در واقع هدف ما در یک کلاس آموزشی، ایجاد نیاز است و زمانی که این نیاز ایجاد شد، مراحل بعدی به تدریج تدریس آغاز میشود.
طرح تغییر نظام آموزشی را چگونه ارزیابی میکنید؟
آموزشوپرورش از جمله سازمانهايي است كه براي ادامه حيات نياز به پويايي دارد. اگر پويندگي را از آن بگيريم دچار روزمرگي شده و ديگر نخواهد توانست ادعاي طلايهداري علم و فرهنگ داشته باشد و در اینکه باید به طور دائم پویا باشد در آن شکی نیست، البته ممکن است طرحها و برنامههایی از پیش توسط تصمیمگیران چیده شده باشد که احتمال وجود نقص در این طرحها است که نیاز به اصلاحات مجدد دارد، در واقع این تغییرات از نظر من قطعاً بسیار مفید بوده اما اینکه چقدر به طور کارشناسانه پیش رفته است از همه مهمتر اینکه آیا پس از مصوب شدن این طرحها نظرخواهی شده است یا خیر؟! که هریک از ما میدانیم جواب این پرسش خیر است و تاکنون هیچ گونه نظرخواهی از سوی معلمان نشده است.
اگرچه پلتفرمهایی مانند شاد، تا حدی به نسبت گذشته توانسته مشارکت بین همکاران و دانشآموزان را افزایش دهد اما همچنان جای کار دارد.
پاندومی کرونا تا چه حدی توانست بر آموزش و یادگیری تأثیر گذارد؟
کرونا واقعاً توانست جایگاه آموزش را به روشنی در جامعه نشان دهد، تا پیش از دوران کرونا بسیاری از اولیاء آن چنان درگیر مسائل آموزشی نبودند اما از زمانی که اولیاء هم وارد مسائل آموزشی شدند تا حدودی با نحوه آموزش و فعالیتهایی که در مدرسه انجام میشود، آشنا شدند که همین امر نیز توانست به معلمان کمک کند. ورود پاندمی کرونا به گونهای توانست بدون برنامهریزی از پیش تعیین شده سیستم آموزشی را دچار تغییر و تحول کند. اما در کنار مزایایی، معایبی را هم به دنبال داشت که میتوان گفت تکنولوژی با شیب ملایم وارد سیستم آموزشی شد و چون امکانات یکنواخت و مشابهی بین دانشآموزان وجود نداشت و دستاندازهای زیادی را در مسیر آموزشی ایجاد کردو اختلافات بین دانشآموزان در شهرهای گوناگون دیده شدو این جاماندگی در کل مسیر تأثیرگذار بود و سبب شد سیستم آموزشی ما نامتوازن باشد.
نظرشما یک معلم خوب دارای چه ویژگیهایی است وبهچه ظرافتهایی توجه دارد؟
در جوامعی که ایدئولوژی وارد آموزش نشده است، معلم یک راهنما است حتی در کشورهای غیردینی نیز، جایگاه معلم به عنوان یک راهنما و چراغ تعبیه شده است، همانطوری که در روایات هم اشاره شده است، در کشور ما جایگاه معلم را با اولیاء و انبیا مقایسه کرده است که دارای جایگاه رفیع و ارزشمندی است، فکر میکنم یک قرابت ایدئولوژیک از نظر جایگاه معلم در جامعه ایجاد شده است که این به نوبه خود بسیار ارزشمند است.
استقبال کمرنگ پسران نسبت به دختران را در کنکور امسال چگونه استدلال میکنید؟
من فکر میکنم با این آماری که منتشر شده است یعنی درصد مشارکت پایین پسران نسبت به دختران نشان میدهد که جامعه به سمت نرمال پیش رفته است و اینکه متأسفانه جامعه آینده را از دانشآموزان گرفته است از همین رو کسب یادگیری یک مهارت را به آموزش در دانشگاه ترجیح میدهند و اگر بخواهیم از دید دیگر بررسی کنیم مهاجرت نخبگان به کشورها حاکی از آن است که شاید جوانان به این نتیجه رسیدهاند که در این کشور به انتظارات خود دست نخواهند یافت و همین عامل هم سبب شده است که انگیزه و تصمیم مهاجرت از دوران دانشجویی به دانشآموزی برسد.
دلیل نارضایتی بسیاری از معلمان از آموزش و پرورش چیست؟
بخشی از نارضایتیها ناشی از تفاوت بسیار حقوق معلمان و دیگر کارمندان دولت است. نارضایتی میان معلمان افزایش پیدا کرده و هرچقدر هم افراد متعهدی باشند، احساس میکنند که تحت ظلم هستند و حقوقشان مورد توجه قرار نمیگیرد، زیرا در آموزشوپرورش به یک دید مصرفی نگاه شده است آموزش و پرورش همانند یک کارخانهای است که انسان تولید میکند اما جایگاه آموزش و پرورش با یک کارخانه صنعتی بسیار متفاوت است و توجه آن چنانی به این ارگان نمیشود.شاید یکی از دلایل آن این باشد که همه افراد بر این باورند که آموزش باید رایگان باشد زیرا بسیاری از والدین تمایل ندارند به مدرسه کمک کنند درحالی که حاضرند مبالغ زیادی را در خارج از محیط مدرسه برای برگزاری کلاسهای آموزشی بپردازند.بنابراین لازم است در جامعه طوری این موضوع را جا بیندازیم که کار یک معلم باید از دید مادی ارزیابی و تأمین شود.
رتبهبندی معلمان هم از همان ارزیابیهایی است که باید دید چه کسانی برای این رتبهبندی تصمیم گرفتهاند و یا حتی معیار ارزیابی چه بوده است از همین رو این موضوع رتبه بندی سبب شد که برخی از همکاران با اجرای چنین حکمی دست پُر بیرون آمدند برخی دیگر نیز برایشان نتیجه مثبتی نداشت.یکی دیگر از مشکلات سیستم آموزشوپرورش این است برخلاف سایر ارگانها هنوز مطالباتی پرداخت نشده است آن را رسانهای میکنند که اصلاً وجه خوبی ندارد.