و یلدا، در این شهر، طعم محبت دارد؛ طعم قصه و شیرینی قوت خشکی که با دستهای مهربان مادربزگ شکل گرفته است.
در شیرینسویِ کبودراهنگ، شب یلدا را با نامی صمیمی صدا میزنند: «چییله گه جَسی».
شبی که خانهی بزرگترها گرمترین جای شهر میشود.
همه دور کرسی جمع میشوند تا بلندترین شب سال را به دور از خستگی و دلمشغولی کنار هم بگذرانند.
در شیرینسو، کرسی فقط یک وسیله نیست؛ مرکز زندگیست. روی کرسیهای یکمتری، لحاف و جاجیم پهن میکنند، متکاها دور تا دور چیده میشود و جای نشستنها هم رسم دارد؛ بزرگترها بالا، کوچکترها پایین.
شب با روایت میگذرد. بزرگترها افسانه میگویند، شاهنامه میخوانند و با غزلهای حافظ فال میگیرند.
بچهها هم سرگرم بازیهای محلیاند؛ مثل بازی فنجان که خنده را مهمان جمع میکند.
خوراکیهای شب چله روی کرسی جا خوش میکنند؛ هندوانه، انار، آجیل و خشکبار، لبو و کدویی که در تنور پخته شده است.
به باور قدیمیهای شیرینسو هرکس شب چله هندوانه بخورد، زمستان را بیسردرد و سرماخوردگی میگذراند.
یکی از رسمهای مهم این شب، «چیلله پایی» است؛ هدیه بردن برای نوعروسان. خلعت پارچه، طلا یا پول،
و خوراکیها را در مجمعههای مسی میگذارند و به خانه عروس میبرند. خانواده عروس هم با دود کردن اسفند به استقبال میآیند.
حتی برفهای سنگین هم مانع این شب نمیشد؛ مردم مسیرها را پارو میکردند تا چراغ دورهمی خاموش نماند.
در شیرینسو، شب چله یعنی گرما؛ گرمای کرسی، گرمای قصه، و مهری که در دل زمستان خانهها را روشن نگه میدارد.
شب یلدا در نهاوند نشانی از همدلی و کنار هم بودن است. شبی که مردم این دیار در گویش خود آن را «شو چِلِه» مینامند؛ شبی که از گذشتههای دور نسل به نسل حفظ شده است.
نهاوندیها از روزها قبل به استقبال شو چله میروند. کدبانوی خانه از اوایل پاییز خوراکیها را آماده میکند؛ به، هندوانه، خربزه، سنجد، گردو، کشمش، بادام و نخود تا سفره این شب، پربرکت باشد.
یکی از خوردنیهای ویژه شو چله در نهاوند، «گنم شیر» است؛ گندمی که در آبپنیر خیس میشود و بعد با شاهدانه، تخمه هندوانه و خربزه، سیاهدانه و کنجد بو داده و برشته میشود. این مخلوط، با مغز گردو و بادام و کشمش آماده میشود و تا شب چله کنار میماند.
شب که میرسد، همه دور هم جمع میشوند؛ کنار کرسی یا وسط اتاق. آجیل شب چله، کشمش، مویز، شانی، هندوانه و تخمه میان جمع گذاشته میشود تا همه از آن بخورند.
در نهاوند، شو چله رسم هدیه هم دارد. برای عروس عقدکرده «شب چلهای» میفرستند؛ میوه، آجیل شور، مرغ یا ماهی و یک قواره پارچه. هدیهها در سینی یا خوانچه چیده میشود و با شیرینی به خانه عروس میرود.
از رسمهای خاص این شب، رفتن بچهها به پشتبام خانههاست؛ کیسهای را با طناب از دودکش آویزان میکنند و صاحبخانه به شگون شو چله آن را با تنقلات و شیرینی پر میکند.
شب با شاهنامهخوانی میگذرد، فال حافظ، چیستان، مثل و دوبیتی. میگویند و میخندند و تا نیمههای شب بیدار میمانند؛ با این باور شیرین که از فردا،شبها کوتاهتر میشود.
و شو چله در نهاوند، یعنی همین؛ گرمای خانواده، قصه، خوراکی و شادی.
امیدواریم شب یلدی امسالتون گرم، دلهایتان روشن و زمستانتان پر از امید باشد.