چند سالی است که به نظر میرسد یک مناسبت غربی با عنوان «ولنتاین» به متر و معیاری برای سنجش میزان دوستداشتن تبدیل شده است؛ مناسبتی که هرچند در ذاتِ خود برای ابراز علاقه است، اما اکنون دستخوش تغییراتی شده است که گاهی آن را به ابزاری برای تفاخر، چشم و همچشمی و خودنمایی تبدیل میکند.
کافی است شما هم برای انجام کارهای روزمره از خانه خارج شوید تا تغییر حال و هوای شهر در روزهای منتهی به ولنتاین را درک کنید؛ تغییری که از نیمه بهمن ماه از دستفروش تا مغازهدار را به تکاپوی فروش کالاهایی انداخته است که گویی به مناسک این مناسبت تبدیل شده است. از عروسک و شکلات گرفته تا کالاهای گرانتری مانند تلفن همراه و یا طلا که اگر به مناسبت این روز آنها را هدیه ندهید یا هدیه نگیرید، یک جای کار میلنگد! اما واقعا دوست داشتن بدون این مناسبت و یا سایر مناسبتهای مشابه که به فرهنگ ایرانی نزدیکتر است و یا هدیه دادنها، امکانپذیر نیست؟
در این زمینه سمیه فریدونی- جامعهشناس با اشاره به اینکه «عشق» بحث جذابی برای انسانها است به ایسنا میگوید: این مفهوم یک موضوع همیشگی است که هیجانات و تجربیات شگفتآورِ پیرامون آن در سطوح مختلف به عنوان یکی از نعمتهای خداوند به حساب میآید که افراد میتوانند در موقعیتهای مختلف آن را تجربه کنند.
او با بر اینکه دوستداشتن در مفهوم واقعی خود موضوعی ارزشمند است، تصریح کرد: هر چیزی که ما را به این مفهوم متصل کند به عنوان عصاره حیات میتواند یکی از مهمترین موتورهای انگیزهبخش برای ادامه زندگی بوده و به کیفیت و غنای زندگی هم کمک کند.
ولنتاین به غنای رابطه کمک میکند؟
وی با اشاره به اینکه گاهی تناسبی بین «ولنتاین» و دوستداشتن وجود ندارد، تصریح کرد: اگر ولنتاین مناسبتی باشد که به غنای رابطه کمک کند ستودنی است، اما اگر قرار باشد پرداختن به این مفهومِ ارزشمند به صورت یک امر فانتزی و شبیه به فیلمهای سینمایی با محتوای زرد باشد، آسیبپذیر خواهد بود.
این جامعهشناس با بیان اینکه دوست داشتن، یک واقعیت در جریان زندگی است که میتواند به روشهای مختلف باعث ایجاد پیوند شود، اظهار کرد: دوست داشتن و دوست داشته شدن میتواند به تحقق نیازهای صمیمیت، ارتباط، همدلی، تعلقخاطر، غنیکردن زندگی، افزایش بهرهوری، داشتن نشاط طرفین و بهترشدن زندگی کمک کند.
عشقفروشی در دنیای خرسها و شکلاتها!
فریدونی در عین حال تأکید کرد: اما جریان «ولنتاین»، شوآف کردن و خودنمایی به اسم عشق است. دوست داشتن این کادوهای عجیب و غریبی که رد و بدل میشود و یا فیلمها و کلیپهایی که در فضای مجازی منتشر میشود، نیست.
او سپس نسبت به تغییر ذائقه عمومی درباره مفهوم دوست داشتن و عشق ابراز نگرانی کرد و گفت: وقتی این ذائقه تغییر کند ما مشکلات جدی در روابط و به دنبال آن در حوزه خانواده خواهیم داشت. اینجا دیگر خوب یا بدبودن ولنتاین و همراهی با یک مناسبت جهانی و یا جشنگرفتن مطرح نیست، بلکه این موضوع مطرح میشود که چگونه این اتفاق در حال رخدادن است؟ آیا راهبردی که با این شیوه برای بزرگداشت دوستداشتن در جریان است، کمککننده هم خواهد بود؟ آیا راهبردی است که به حفظ رابطه و یا به غنیکردن زندگی کمک میکند یا ممکن است چالش هم ایجاد کند؟ اصلا بازنمایی این هدیه دادنها چیست؟
وی افزود: بخشی از جریانی که اکنون حول محور ولنتاین شکل گرفته این است که آدمها به این فکر میکنند که اگر کسی از آنها بپرسد ولنتاین چه هدیهای گرفتهاند، قرار است چه پاسخی بدهند؟ و در همین نقطه است که بزرگداشت مفهوم دوست داشتن به حاشیه میرود، چشم و همچشمیها به میان میآیند و ذائقه عمومی را درحالی تغییر میدهد که عشق، عصاره حیات است.
این جامعهشناس با تأکید بر اینکه هدیهدادن یا هدیهگرفتن موضوع بدی نیست، اظهارکرد: اما اینکه این هدیه چیست و چگونه قرار است به طرف مقابل تحویل داده شود مهم است. هدیه الزاما نباید نمود مادی داشته باشد و میتواند زمانی ارزشمند خلق کند؛ مانند تجربه دیدن یک تئاتر، رفتن به یک کنسرت و یا نشستن در یک کافه و این هدیهها، تجربیاتی گرانقدر است.
او در پایان تأکید کرد: نکته ما مخالفت با بزرگداشت دوست داشتن نیست، میتوان این مفهوم را گرامیداشت، اما چگونگی رخداد این مناسبت مهم است و نباید ذائقه به گونهای تغییر کند که دوست داشتن از معنا تهی شود.