پنجشنبه - 13 بهمن 1401 - شماره 4521 |
|
|
|
|
|
|
|
کد مطلب: 136022 |
تاریخ انتشار: 1402-10-05 - 09:48 |
تعداد بازدید: 317 |
|
|
|
|
در نشست موسیقی همدان مطرح شد
موسیقی در سبد فرهنگـی خانوارها پررنگ شود
نویسنده : غزل اسلامی
فرهنگی
ایران بهعنوان یکی از امپراطوريهاي باستانی همواره دربرگیرنده اقوام و نژادهاي گوناگون بوده است. هرودوت در سپاه ایران 49گونه از نژادهاي مختلف را که در جنگ با یونان شرکت داشتهاند، برشمرده است. تمدن فرهنگی ایران برساخته از خرده فرهنگهاي قومی است. این اقوام، فرهنگ، سنت، مذهب و هنر مخصوص بهخود را دارند و موسیقی بهعنوان هنري اصیل، یکی از عناصر مهم فرهنگ ملی است.
در همه فرهنگهاي دنیا علاوه بر موسیقی سنتی، موسیقیهاي محلی نیز وجود دارند. در ایران نیز شاهد انواع موسیقیهاي محلی هستیم که موسیقی توده مردم است.
موسیقی توده، ترانههاي اقشار زیربنایی جامعه است. موسیقی تودهاي و سازهاي مخصوص اقوام ایرانی ساخته دستان هنرمندانی است که ذوق و هنر ایرانی را با طبیعت پیوند زدهاند. لذا موسیقی، عنصر ناگسستنی فرهنگ و هنر ایران است و هنرمندان موظف به معرفی آنها به جهانیان هستند. براي رسیدن به چنین هدفی، حمایتهاي دولتی اصلیترین خواست هنرمندان است.
از طرفی، با توجه به گستردگی موسیقی در جامعه و حضور همیشگی آن در زندگی روزمره، نقش هویتبخشی نیز یافته است. لذا بکارگیري قوانین مدون براي استفاده از این ظرفیت نیاز حوزه سیاستگذاري است. با این حال موسیقی یکی از هنرهاییست که جزو اولویتهای نخست دولتها نبوده و طی روندهایی با تغییراتی نیز مواجه بوده است.
همدانپیام با برگزاری نشست تخصصی با حضور هنرمندان موسیقی سنتی، به بیان نقاط قوت و ضعفهای این حوزه در استان و کشور پرداخته و راهکارهایی برای مرتفعکردن این مشکلات ارائه کرده است.
در این نشست 5نفر از اهالی موسیقی استان شرکت کرده و به پرسشهای همدانپیام پاسخ دادهاند.
نگاه به موسیقی تغییر کند
علی آقامحمدی، سرپرست گروه فارابی رئیس انجمن موسیقی
انجمن موسیقی در سال 1364 زیر نظر وزارتخانه ارشاد با وظیفه حفظ و سیانت از موسیقی ایرانی، مقامی و محلی تأسیس شد که میزان موفقیت این انجمن در سیاستگذاری جای بحث دارد.
انجمن موسیقی انجیو خصولتی است و احکام آن از سوی دفتر موسیقی وزارتخانه تعیین میشود و به تأیید مدیرکل ارشاد اسلامی استان میرسد. شیوه به این صورت بوده که مدیرکل، اعضای انجمن را معرفی میکرد اما به تازگی با تغییر سیاست اعضای هیأت رئیسه انجمن،اعضا با برگزاری انتخابات انتخاب میشوند.
انجمن موسیقی برای امور و فعالیتهای موسیقی، بازوی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در بخش موسیقی است.
برنامهها به دوصورت برگزار میشود؛ انجمن برنامههایی را یا به دفتر موسیقی و اداره ارشاد پیشنهاد میدهد و یا اینکه به انجمن پیشنهاد میدهد که این مهم نشان دهنده تعامل در سیستم است.
همواره انجمنها تلاش دارند سیاستگذاری در بخش موسیقی اصیل ایرانی، سنتی، و موسیقی مقامی، پررنگ تر صورت گیرد. ولی در مواردی یکسری سیاستها و دیدگاههای سلیقهای وجوددارد که مفید واقع نیست.
به دلیل اینکه اعضای هیأت مدیره انجمن موسیقی از هنرمندان این حوزه هستند با مشکلات موسیقی آشنایی کامل دارند و آگاهند که در جهت رشد و شکوفایی موسیقی استان چه اهدافی را باید دنبال کنند. اما بعضی سیاستهای سلیقهای مانع این مهم میشود. به طور مثال در سال 82 با تصویب وزارتخانه قرار شد سبکهایی از موسیقی زیرزمینی از بند ممنوعیت خلاص شود؛ که این دیدگاه اتفاقات خوب و بد رادر بر داشت. خوب از آن جهت که این بخش سروسامان مییافت و به علایق مخاطبانش احترام گذاشته میشد و بد از آن جهت که تاکنون بهصورت تخصصی به آن نگاه نشد و ثمرهاش کنسرتهایی است که در سطح کشور برگزار میشود و ساختار خاص موسیقی پاپ را ندارد. اهل فن میدانند که کنسرتهای پاپ ساختار موسیقایی ندارند. به همین دلیلی آرام آرام سلیقه موسیقی مردم تغییر کرد و موسیقی سنتی و موسیقی اصیل ایرانی کمرنگ شد.
سیاستهایی که انجمن موسیقی در راستای برگزاری جشنوارهها، ورکشاپها و مسترکلاسها برای حفظ و شناساندن موسیقی اصیل ایرانی و ارتقا سلیقه موسیقایی به مخاطبان بوده است.
نقش هنرمندان تهیه و لذت روحی سالم به جامعه و تربیت گوش مخاطبان است. اگر نتوانیم گوش مردم را درست تربیت کنیم ثمرهاش پرشدن سالن کنسرتهای پاپ در چند دقیقه، و خالی ماندن سالن کنسرتهای اصیل خواهدبود.
به قول استاد علیزاده «فعالان موسیقی اصیل و ایرانی تا دقیقه90 از گوشه پرده نگاه میکنیم ببینیم 100نفر به سالن آمدهاند یا خیر». که این فاجعهای در عرصه موسیقی است.
نه تنها در موسیقی،بلکه در حوزه فرهنگ بهشدت در حال پسرفت هستیم. فرهنگ هرکشوری را هنرمندان آن حوزه میسازند. اگر به هنر و هنرمندان کشوری بها داده نشود آن کشور در زمینه فرهنگ و هنر محکوم به فناست.
نمونه بارز این موضوع را هر روز در خیابانها میبینید؛ در سطح شهر هر روز شاهد نزاع هستیم. که رانندگی رانندگان در خیابانها نیز نشانه مشخص پسرفت فرهنگی ماست.
اگر بخواهیم پیشرفتی در زمینه فرهنگی داشته باشیم باید مانند بسیاری از کشورهای توسعهیافته بیشترین بودجه را به بخش فرهنگ و هنر اختصاص بدهیم.
اگر فرهنگ کشور صحیح باشد بسیاری از مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم حل میشوند.
اغلب برنامههایی که برای برگزاری برنامهریزی میکنیم اغلب توسط اداره ارشاد تأیید و به مرحله اجرا میرسند. اما بودجه مشکل اصلی ماست که سبب میشود نتوانیم بسیاری از برنامههای موردنظر را به اجرا دربیاوریم. حتی مدیران استانی برای گرفتن بودجه برخی برنامهها با وزارتخانه رایزنی میکنند که موفقیتی نیز حاصل نمیشود.
انجمن موسیقی هر استانی حرف اول را برای سیاستگذاری موسیقی میزند ولی وقتی بازوی قوی و حمایت نداشته باشد نمیتوان انتظار زیادی از آن داشت.
گاهی هنرمندان از کمکاری برخی دورههای انجمن گلایه داشتهاند اما مشکل به سیاست کل کشور و بودجه اختصاصیافته برمیگردد و از توان ما خارج است.
شعار «همدان پایتخت تاریخ و تمدن» بهنظرم این شعار مناسبی برای همدان نیست. زیرا ابتدا باید زیرساختها آماده باشد سپس شعار را تعیین کنیم. بهطور مثال اشاره کنم به رویداد 2018 و استفاده هنرمندان در آن؛ استاد قباد شیوا جزو 10گرافیست برتر دنیاست، که پوستر جشنواره را طراحی کرد اما در همدان طرح ایشان را نه تنها نادیده گرفته شد بلکه انتقادهای نامناسبی از آن شد و در نهایت طرح یک دانشجو تأیید و از آن استفاده شد؛ طرحی که سبک بود و در حد همدان نبود.
از این دست اتفاقاتف فراوان در استان دیده میشود و این نشان دهنده این است که مسئولان استان نگاه فرهنگی ندارند. آن وقت عنوان همدان را پایتخت تاریخ و تمدن تعیین کردهاند. مثال دیگری برای این امر که این است که. در جلسه گفتند رئیس سازمان جهانگردی جهان قصد آمدن به همدان را دارد،به دلیل نبود فرودگاه،یکی از مسئولان تراز اول این رویداد گفت: ایشان میتوانند با عزیمت به ترکیه، از این کشوربا اتوبوس به همدان بیاید، جاده باصفایی دارد!.
با این تفاسیر و نبود زیرساخت، انتظار زیادی از رونق فرهنگ و هنر در همدان نمیتوان داشت. اگر هرکسی جای درست قراربگیرد اتفاقات خوبی صورت میگیرد و موسیقی و دیگر هنرها هم مسیر صحیح خود را پیدا میکنند. حتی اگر ما هم کاری انجام ندهیم مردم آنقدر هوشیار و با تشخیص بالا هستند که موسیقی خوب و بد را تشخیص میدهند و بهدنبال آن میروند.
به هرحال وظیفه ما این است که موسیقی اصیل ایرانی، سنتی و مقامی را تا جایی که در توان داریم به جامعه بشناسانیم.
تعامل متولیان فرهنگی استان مانند اداره کل ارشاد اسلامی، میراث و فرهنگی، شهرداری و ... با انجمن موسیقی همدان چگونه است؟
نگاه دستگاههای متولی در مواقعی سلیقهای است. اگر در اداره ارشاد یک مسئول فرهنگی حضور داشته باشد اتفاقات خوبی در فرهنگ و هنر میافتد. اما اگر مسئولان دیدگاه هنری و فرهنگی نداشته باشند به پله اول بازمیگردیم.
بهطور مثال سال97 فردی بهعنوان معاون هنری اداره ارشاد بود، ایشان با اعتمادی که به انجمن موسیقی داشت پیشنهاد داد که جشنواره موسیقی شبهای هگمتانه را برگزار کنیم؛ یک هفته این برنامه در همدان پابرجا بود و حتی همین روزنامه هم تیتر میزد که حال همدان خوب است. اما این اتفاق با تغییر مدیریت عقیم ماند. در دوره مدیریت اخیر در اداره ارشاد،از مدیرکل درخواست کردیم تا ادامه دهنده همان دیدگاه باشد که نتیجه آن برگزاری دومین جشنواره شبهای هگمتانه شده است که تا یکماه آینده به مدت یک هفته در 10شهر استان برگزارمیشود.
این اقدامات نشان دهنده تعامل و همکاری با اداره ارشاد است.اما اگر بعضی اقدامات انجام نمیشود به سیاستهای کلان برمیگردد.
یکی از 23وظیفه شهرداری، پرداختن به فرهنگ است. در شهر تهران و بسیاری از شهرهای کشور اغلب کنسرتها و جشنوارهها توسط شهرداری برگزار میشود. اما احساس ما این است که در شهرداری همدان نگاه ویژه به فرهنگ و هنر کمرنگ است. انتظار داریم بودجه فرهنگی شهرداری را لمس کنیم. به عنوان مثال قراردادی با شهرداری برای اجرا در سالنهای زیرمجموعه این ارگان بستیم اما با تغییر مدیریت نادیده گرفته شد.
میراث فرهنگی هم سعی داشته است کارهای فرهنگی انجام بدهد اما با تغییر مدیریتها در هر دوره مجبوریم همه قدمها از معرفی افراد خودمان تا امضای تفاهمنامه از نو آغاز کنیم و همینطور دور خود بچرخیم. با این حال میراث فرهنگی همکاریهای زیادی با ما دارد.
اما انتظار داریم اتفاقات فرهنگی و هنری بیشتری در همدان رخ بدهد و پایلوت فرهنگ و هنر باشیم نه اینکه جشنواره فیلم کودک به همدان منتقل شود اما بعد از چند سال برود یا به جشنواره تئاتر منتقل شود. ما باید داشتههای خود را حفظ کنیم و به آنها بها بدهیم.
یکی از معضلات موسیقی ما به صدا و سیما برمیگردد، زیرا که متخصصی این زمینه در این سازمان حضور ندارد. در بسیاری مواقع این احساس بهوجود میآید کسی که در حوزه موسیقی صداوسیما فعالیت میکند صبحها چند آهنگ دانلود کرده و در تلویزیون پخش میکند. ببینید، هر موسیقی ساختار خاص خودش را برای ساعات شبانهروز دارد؛ چیزی که از زمان بوعلیسینا تصویب شده و تاکنون هم همان است اما برای رفع تکلیف بهعنوان مثال 5دقیقه به 12 شب آهنگ سنتی و شعری از حافظ در تلویزیون برای رفع تکلیف پخش میشود.
ما بسیار مشتاق بودیم حتی بدون چشمداشت مالی یکسری فعالیتها برای صداوسیما در جهت فرهنگسازی انجام بدهیم اما با تغییر مدیریت، این موضوع هم عقیم ماند. حتی با زندانها هم یکسری صحبتها در جهت فرهنگسازی انجام دادیم اما به نتیجه نرسیدیم.همینطور با برخی دستگاهها رایزنیهای لازم را کردهایم اما به نتیجه نرسیدهایم.
اما به طورمثال وقتی با حجتالاسلام والمسلمین شعبانی امام جمعه همدان جلسه گذاشتیم نگاه باز ایشان را نسبت به موسیقی سنتی دیدیم. ایشان هم تأکید کرد که به انجمن موسیقی همدان اعتماد دارم.
در هرصورت ما آماده هستیم با همه دستگاهها همکاری کنیم ولی همزمان با تغییر مدیران و مسئولان،دیدگاههای شخصی اعمال میشود و اغلب برنامهها هم تغییر میکنند.
برگزاری کنسرت، سیاست وزارتخانهای است و نمیشود فردی با گرفتن مسئولیت بگوید دوست ندارم در همدان کنسرت برگزار شود. اما متأسفانه در مواردی افرادی هستند که قانون را زیرپا میگذارند و حرف خود را به کرسی مینشانند.
بالابودن میزان نزاع در برخی شهرستانهای همدان نتیجه فقر فرهنگی است.
آگاهی موزیسینها به موسیقی هویت میدهد
سروش مرادی، خواننده، عضو هیأتمدیره انجمن موسیقی استان همدان
برای یک موزیسین حرفهایترشدن چه دانش و تبحر دیگری لازم دارد؟
لازم است به پیشینه تاریخی اشاره کنم؛ چه اتفاقی میافتد که آثار فاخر هنری شناخته میشود. شاید لازم نیست موزیسین تحلیل قطعهای که میزند را بلد باشد. ولی یک هنرمند شاخص علاوه بر اینکه در زمینه تخصصی خودش متبحر است باید آگاهی عمومی و جامعی نسبت به سایر هنرها داشته باشد.
اما متأسفانه مشکلی که وجود دارد گسست اطلاعاتی هنرمندان است که سبب ایجاد بیهویتی در برخی مواقع بهویژه در موسیقی شده است. همین موضوع، زمینه بهوجودآمدن بدسلیقگی مخاطبان شده که بخشی از آن به جامعه و بخشی از آن به جوامع بینالملل ربط دارد. پس نمیتوانیم مقصر آن را جامعه ایرانی دانست چون از عصری بهبعد جوامع صنعتی شدند و ارتباط مردم با اسطورهها کمرنگ شد و انسان بهعنوان ابزاری در توسعه صنعتی استفاده شد.
حالا مردم نیاز دارند هنری تولید شود که نیاز به تفکر زیادی نداشته باشد تا بتواند چند ساعتی از تماشای تصاویر آن لذت ببرد. پس نقش یک هنرمند برای شکستن این فضا این است که آگاهی کلی از همه هنرها داشته باشد و هنر به عنوان یک امر تاریخی و جغرافیایی تکامل بیابد. نمیشود یک موزیسین با شعر ارتباط نداشته باشد، یا کسی که در کار هنر است ادبیات را نشناسد و پیشینه ادبی را مطالعه نکرده باشد یا معماری را نشناسد. اما متأسفانه این بیهویتی را در هنرهای امروز میبینیم.
بعضیها میگویند باید به سلیقه مردم احترام بگذاریم اما سلیقه فعلی غالب بر جامعه بیمار است و بیمار هم علاقهای به دارو و درمان ندارد. اینکه هنرمند باید طبق ذائقه، سلیقه و خواسته مردم آثار هنری تولید کند را بنده قبول ندارم. خیلی از هنرمندان بزرگ میگویند هنرمند تأثیرگذار است نه تأثیرپذیر. هنرمند باید فرایند اندیشه جامعه را تغییر بدهد. در کل مشکل فعلی هنرمندان فعلی نداشتن آگاهی از تاریخ هنر، فلسفه هنر، اقتصاد هنر و برقراری ارتباط با جامعه و بزرگان است.
یعنی مشکل اصلی هنر فعلی گسست اطلاعاتی است و در بسیاری مواقع تکلیف با خودمان مشخص نیست و دیدهشدن ملاک ورود و فعالیت در عرصه هنر است، یا بازدید آثار در صفحات اینستاگرامی یکی از معیارهای ارزشگذاری بر هنرمندان است. اما اینها معیار ارزشگذاری بر هنر و هنرمندان نیست. ما باید به این بیندیشیم که قشر فرهیخته واقعی چه کسانی هستند و چه تأثیری بر جامعه میگذارند.
آنها باید مطالعه کنند، تاریخ هنر را بررسی کنند و با آن آشنا شوند تا بیحافظگی و بیهویتی از هنر حذف شود.
آثار خوبی که ریشه در الگوها و اسطورهها دارند که موردپذیرش جوامع قرارمیگیرند. مردم خودشان هم دلیل آن را نمیدانند اما دلیل این است که در ناخودآگاه آنها وجوددارد.
آیا میتوان موسیقی را به تنهایی هنر جامع و دلالتگر دانست؟
موسیقی هنری نیست که به تنهایی بتواند دلالتگر باشد ولی نقش خود را در جامعه بهخوبی ایفا میکند و تأثیراتی که در فرهنگ جوامع دارد باعث شده است هنر بازتاب دهندهای محسوب شود. شاید بتوان گفت بازتاب و دلالتگری آن به اندازه سینما نیست. ولی تأثیر آن در مواردی که قرار است از آن استفاده ابزاری شود بسیار مفید است.
چون یکی از عناصر موسیقی احساس است، پس بخش عمده دلالت موسیقی در جریانسازیهایی است که در یکسری اتفاقات فرهنگی دخیل است. و اگر بهدرستی مدیریت شود تأثیر خوب و ماندگار دارد اما اگر مدیریت خوبی نشود بهدلیل تأثیرگذاری آن در احساسات، از آن سواستفاده میشود چنانچه در مواردی مشاهده کردهایم.
البته این معضل بیشتر در مواجهه با موسیقی شهری دیده میشود که دلالتگری آن مشخص نیست و قراراست چطور انجام وظیفه کند. اما در موسیقی نواحی با تمامی لحظات و آداب و رسوم عامه مردم آمیخته است و این در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان و مناطق کردنشین بهخوبی دیده میشود. یعنی موسیقیِ کار، شادی، عزاداری و ... وجود دارد و در فرهنگ عامه در جریان بودن موسیقی عینیت پیدا کرده است، که میتوان گفت موسیقی در این مناطق دلالتگری دارد.
پالایش آموزشگاهها حلقه گمشده موسیقی
علیاصغر رحمانیپاکروان، مدیر آموزشگاه موسیقی ارغنون عضو هیأتمدیره انجمن موسیقی استان
نقش آموزش و آموزشگاهای آزاد موسیقی استان در آموزش صحیح موسیقی چیست؟
اهمیت آموزشگاههای موسیقی به اندازه اهمیت مدارس و آموزش و پرورش است و مشکلاتشان هم شاید به همان میزان و بیشتر است. پایه آموزش درست موسیقی در همین آموزشگاههاست.
تلاقی نظرات در ادارات کار، فنی و حرفهای ارشاد اسلامی وجوددارد و در مواردی تخصص نادیده گرفته شده است. در این میان کمترین تقصیر را اداره ارشاد دارد. از سطح یک آموزشگاههای موسیقی تا خدمه آن باید پالایش شوند و دارای تخصص باشند؛ این حلقه گمشده آموزشگاههای موسیقی است. کسانی که در آموزشگاهها تدریس میکنند باید دارای توانایی نواختن یک یا چندساز، آهنگسازی، تنظیم و یا خوانندگی باشند و در آموزشگاهها با شیوهنامه درست تدریس کنند. در همه آموزشگاههای علمی و ورزشی شیوهنامه وجوددارد و بر اساس آن کار میکنند اما آموزشگاههای هنری در شاخههای مختلف این ضوابط رعایت نمیشوند.
معضل دیگر این است که ثبتنام کودکان در کلاس موسیقی اولویت آخر خانوادههاست. آنها کلاس زبان و ورزش را در اولویت میگذارند درصورتی که بعد از گذشت یک سال هنوز کودکان چند جمله انگلیسی نمیتوانند صحبت کنند اما همین کودکان یکسال کلاس موسیقی میآیند و میتوانند ساعتها بنوازند. که نمونهاش در بین فرزندان همکاران شما هم وجوددارد. حالا اگر به آموزشگاههای موسیقی بها بدهند و بر آنها نظارت درست کنند بازدهی آموزشگاههای موسیقی چندین برابر آموزشگاههای دیگر خواهدبود. در آموزشگاههای موسیقی فقط فن موسیقی آموزش داده نمیشود بلکه در کنار آن مرام و مسلک هم وجوددارد، یعنی در این آموزشگاهها هم اخلاقسازی میکنند و هم کار موسیقی انجام میدهند.
اگر مدیران هم در این کار مشارکت کنند و انتقادات و پیشنهادات ما را بپذیرند اتفاقات خوبی در افزایش کیفیت آموزشگاهها میافتد. نمونههایی وجوددارد که بهصورت غیرقانونی فعالیت میکنند و محک خوبی برای بررسی است که ببینیم بازدهی آنها نسبت به آموزشگاههایی که اداره ارشاد بر آنها نظارت دارد چقدر است؟ وقتی نظارت باشد و ساختار با برنامهریزی پیش برود تأثیر مثبت بر نسل آینده موسیقی خواهدگذاشت.
با توجه به کنسرتهای موسیقی پاپ و تغییر ذائقه شنیداری عامه مردم، موسیقی اصلی ایرانی در مواجهه با این اتفاق، در حال طیکردن چه مسیری است؟
رواج موسیقی پاپ و تغییر ذائقه مردم به دلیل سیاستهای کلان است. اغلب کنسرتهایی که در سطح کشور برگزار میشود عمدتاً پاپ است زیرا بیشتر سرمایه در این بخش گردش دارد. ما نمیتوانیم موضوع مهم پول و تبلیغات را در اتفاقات و رخدادها نادیده بگیریم، پس طبیعی است.
البته، اینکه بیشتر مردم مخاطب موسیقی پاپ هستند ایراد نیست. مخاطب موسیقی پاپ عامه مردم است ولی مخاطب موسیقی سنتی عامه مردم نیستند. اما اینکه مردم کمتر موسیقی سنتی بشنوند درست نیست؛ مردم باید موسیقی سنتی خوب را بشنوند و برای اینکه این اتفاق بیفتد باید تمهیداتی اندیشیده شود. البته در دوره مدیریت فعلی این اتفاق افتاده و برنامهریزیها در راستای برگزاری کنسرت موسیقی سنتی انجام شده است؛ چنانچه هفته بعد شبهای موسیقی هگمتانه در همدان برگزار خواهدشد.
مراکز فرهنگی به ویژه مدارس باید برای معرفی موسیقی سنتی اقدام کنند. امروز مخاطب موسیقی پاپ بیشتر نوجوانان هستند؛ آنها خانوادههای خود را به کنسرتهای موسیقی پاپ میکشانند در نتیجه خوراک موسیقی خانوادهها پاپ میشود. ولی اگر آموزش و پرورش برای حضور کودکان و نوجوانان در موسیقی سنتی برنامهریزی کنند ذائقه هم تغییر میکند.
تمام گرفتاری ما در موسیقی اصیل این است که برای آن برنامهریزی و هدف گذاری نمیشود. کسی در همدان کنسرت موسیقی برگزار کند به زحمت هزینههای خود را جبران میکند. بهعنوان مثال بنده سال گذشته 2تابلوی تبلیغاتی در سطح شهر برای آموزشگاهم گرفتم و امسال وام گرفتهام تا بدهی آن را صاف کنم. اداره ارشاد، شهرداری، سایر ارگانها و حتی همدانپیام بهراحتی میتوانند ما را در تبلیغات کمک کنند. البته همدانپیام در همه برههها حامی ما بوده ولی سایر رسانهها هم باید در این فرهنگسازی ما را کمک کنند. در این صورت موسیقی سنتی بیشتر شناخته میشود.
هنرمندان باید دیده شوند
مصطفی رشیدیمطلق، مدیر آموزشگاه موسیقی آئین عضو هیأتمدیره انجمن موسیقی استان
جشنوارهها، وبینارها و مسترکلاسها بهعنوان ویترین موسیقی تلقی میشوند، این برنامهها تا چه حدی در دستور کار انجمن موسیقی همدان قرارداشتهاند؟
یکی از سیاستهای کلی انجمن در چند سال گذشته استفاده از مسترکلاسها و فرصتهای پیشِ رو جهت ارتقای سطح تخصصی هنرجویان و اساتید بوده و سعی کردهایم از آنها بهره ببریم.
در بخش جشنوارهها عملکرد متفاوتی در این دوره ارائه کردهایم. بهعنوان نمونه در دورهها پیش برگزاری جشنواره شبهای موسیقی هگمتانه توسط غیرمتخصصان امر و در نهایت با 3گروه موسیقی برگزار میشد اما وقتی به عهده اهالی فن واگذار شد با 26گروه این جشنواره اداره شد.
هنرمندان دوست دارند دیده شوند؛ آنها باید ببینند و دیده شوند و این بجز برگزاری و حضور در جشنوارهها، مسترکلاسها، کنسرتها و ... امکانپذیر نیست. و این اتفاقات در چند سال گذشته جزو برنامههای اولویتدار انجمن موسیقی استان بوده است.
نقش هنرمندان موسیقی اصیل استان در ترویج این نوع موسیقی چقدر بوده است؟
برای پاسخ به این پرسش کمی به عقب برمیگردم؛ اصلاح فرهنگی که به سمت نزول تغییر کرده سخت است و زمان زیادی میبرد. بهعنوان نمونه؛ اغلب در دوران دانشآموزی برای دروس هنر و ورزش دغدغه نداشتیم و اهمیت زیادی هم به این دروس داده نمیشد و همچنان هم چنین رویکردی وجوددارد.
در مقابل دغدغه همه معلمان، خانوادهها و دانشآموزان درس ریاضی بود. با همین شیوه و تفکر همه ما رشد کردهایم و حالا میبینیم سبد فرهنگی خانوارها خالی و یا بهشدت کوچک است.
اما وقتی کودکان یا نوجوانان به آموزشگاههای موسیقی میآیند تا ساز یاد بگیرند در ازای 20دقیقهای که سرِکلاس در حال یادگیری موسیقی هستند یک ساعت در خیابانها نیستند، یک ساعت در فضای مجازی نیستند و... نتیجه این اتفاق پایین آمدن آمار بزهکاری در جامعه خواهدشد. حتی این افراد وقتی با ساز خود از آموشگاه خارج میشوند جامعه به دید هنرمند آنها را میبیند و اعتباری برای آنها بهوجود میآید که روی شخصیت آنها تأثیر مثبت میگذارد. بنابراین این افراد، هنرمندان و آموزشگاهها روی ترویج فرهنگ موسیقی سنتی بهراحتی تأثیر میگذارند.
موزیسینها از همدان کوچ میکنند
قادر شهسواری، مدیرعامل مؤسسه موسیقی پارس عضو هیأت مدیره و دبیر انجمن موسیقی استان
داشتههای موسیقی استان و کشور در موسیقی دستگاهی، نواحی و مقامی چیست؟
شاید تا 7-6سال پیش فضای روشنی از آنچه که در حال حاضر در موسیقی داریم، وجودنداشت که شاید به این دلیل است که ب پژوهشگران، هنرمندان و متولیان موسیقی در دورههای قبل اهمیت زیادی نمیدادند که در موسیقی استان چه میگذرد. ضمن اینکه پیش از این پژوهشگران کمی در عرصه داشتیم اما در چند سال گذشته که هیأترئیسه انجمن موسیقی طی انتخابات برگزیده شدند، اعضا با این سیاست آغاز بهکار کردند که ابتدا براوردی از شرایط و وضعیت موسیقی استان صورت بگیرد.
با توجه به چندزبانه بودن مردم همدان مانند کرد، لر، ترک، فارس و... به طبع این ویژگی وجوددارد که مجموعه آنچه که بهعنوان موسیقی محلی، نواحی و رسمی در ایران میشنویم در این استان هم وجود داشته باشد. اقدامات انجمن در این بخش، شناسایی داشتههای استان بوده که در این باره برای معرفی وجه متمایز موسیقی ترکی یا همان عاشقی، چندین جشنواره برگزار کرد که به کشور راه یافت. و منجر به تألیف و انتشار چندین کتاب و تولید موسیقی آلبومی شد. ما همین اقدامات را برای موسیقی کردی و لری هم انجام میدهیم.که این روند همچنان طی میشود.
در حوزه موسیقی از چنین بستر مناسب برخوردار هستیم اما اینکه با چنین ظرفیتی چه جایگاهی در کشور بهدست آورده جای تأمل و بررسی آماری دارد که آیا توانسته مانند شهرهایی مانند مشهد، اصفهان و تبریز همان مسیر را طی کند؟
بخش قابل توجهی از داشتههای موسیقایی از همدان کوچ کردهاند؛ آنها کسانی هستند که در حال حاضر در سطح یک موسیقی کشور با تأثیرگذاری قابل توجهی فعالیت دارند و تعدادشان هم کم نیست. استان در صادرکردن هنرمندان شاخص فعال بوده اما نتوانسته چنین افرادی را از استانهای دیگر برای بازآفرینی و کارآفرینی هنری جذب کند. آنهایی هم که در استان در حال فعالیت هستند همه شخصیت های بزرگی هستند. وقتی میگوییم همدان پایتخت تاریخ و تمدن است باید فرهنگ را هم درنظر بگیریم. در جغرافیای همدان، یک ایران کوچک داریم؛ از همه مقامها و حالات موسیقی که در استانهای همسایه وجوددارد در همدان هم نیز هست.
اما با فرهنگ قالب بر عمومیت مردمی استان. یعنی موسیقی ترکی در شمال استان تفاوتهایی با سرمنشأ خود در آذربایجان یا موسیقی لری فاصلهای با سرمنشأ خود در لرستان گرفته و یا موسیقی کردی تفاوتهایی دارد که این زایش جدید خردهفرهنگ تأثیرگذار ایجاد کرده و بسیار جذاب است. انجمن موسیقی در حال حاضر برای چنین فرصتهای ایجادشده تلاش زیادی میکند، اگر در این شرایط دوام بیاوریم حال موسیقی همدان خوب میشود.
بهلحاظ مفهوم کارکردگرایی هنر در اجتماع آیا موسیقی توانسته جایگاه تربیتی داشته باشد؟
بحث هنر و کارکرد هنر در اجتماع یک بحث فلسفی و اجتماعی است و پاسخ به آن سخت است. اما بهنظر بنده تولیدات آثار موسیقایی در بهبود فرهنگ تأثیر زیادی نداشته است. اگر تولید موسیقی اصیل و تفکراتی که منجر به تولید آثار میشوند از پشتوانه خوبی برخوردار بود شاید تغییر سلیقه شنیداری اتفاق نمیافتاد. هرچند که این تغییر ذائقه اصلا در اختیار هنرمندان نبوده بلکه این نتیجه سیاستهای کلان تولید فرهنگ است که توسط دولتها پیگیری میشوند.
بهعنوان مثال رویکرد صداوسیما به موسیقی را ملاحظه کنید؛ بهنظر بنده جای نقد دارد، صداوسیمایی که باید برای توسعه موسیقی مقامی، نواحی، اصیل ایرانی و دستگاهی رویکرد روشنی داشته باشد و در برنامههای پربیننده از این نوع موسیقیها پخش کند، جایگاهی برای آن قائل نیست و بیشتر موسیقی پاپ پخش میکند. البته آنها هم بهدنبال جذب مخاطب و اسپانسر بیشتر هستند اما این تفکرات مشکلات بزرگتری برای موسیقی ایرانی ایجاد کرده است. بنابراین ما در تولید فرهنگ موفق نبودهایم.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام
بلامانع است.
|
|
روزنامه همدان پیام (
اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي،
سياسي، ورزشی )
صاحب امتياز و مدير مسئول:
نصرت ا... طاقتي احسن
-
سردبير: يدا... طاقتي
احسن
نشاني: همدان، خيابان
شريعتي، ابتداي خيابان مهديه،
ساختمان پيام
تلفن: 38264433
(081)
- فکس: 38279013
(081) - سازمان
نیازمندی: 38264400
(081) - ايميل:
info@hamedanpayam.com |
|