در شرايطي كه پاس به دلايل مختلف از جمله تباني در ليگ يك و همچنين فروش امتياز نفت به ملوان در برزخ بلاتكليفي سير ميكند و اين آشفتهبازار به جرأت ميتوان گفت بيسابقه بوده است، خبري عجيب در 2 روز گذشته دهان به دهان شد و همه را متحير كرد!
داستان از اين قرار است كه مسئولان ارشد استان در دورهميهاي خود تصميم ميگيرند پاس و شهرداري را ادغام و يك تيم را از استان راهي دسته دوم كنند. موضوعي كه به شدت واكنش شهرداريچيها را به دنبال داشته و سرمربي اين تيم، مسئولان و اعضاي هيأت مديره شهرداري كه هنوز در باد صعود غرورآفرين خود به ليگ 2 خوابيدهاند، مخالفت سفت و سختشان با اين طرح ناپخته را اعلام كردهاند.
در سوي مقابل پاس اوضاع اسفباري دارد. گويا مسئولان ارشد استان براي قهرمان آسيا در ليگ دسته 2 دست به جيب نميشوند و منابع دولتي فقط در ليگ يك به پاس تزريق خواهد شد. اين برهان موجب شده كه فكر ادغام پاس و شهرداري به ذهن مديران استان خطور كند. اتفاقي كه تبعات بسيار بدي در پي خواهد داشت.
استعدادهايي كه ميسوزد
با اينكه تكليف پاس چه خواهد شد خيلي سروكار نداريم؛ اما فرض را بر اين ميگذاريم كه پاس بايد از ليگ 2 استارت بزند و زندگي ورزشي خود را يك دسته پايينتر از سر گيرد. در چنين شرايطي 2 تيم از استان در ليگ دسته دوم وارد مستطيل سبز ميشوند و طبيعي است كه بازيكنان به مراتب بيشتري از استان در ليگ 2 پا به توپ خواهند شد.
همين حالا تعدادي از بازيكنان شهرداري با عملكرد درخشان در ليگ دسته سوم پيشنهادات دست به نقدي دارند، اما درصد بالايي از شاگردان هادي گلمحمدي ميخواهند با اين تيم در ليگ 2 بازي كنند و رؤياهاي خود را يك دسته بالاتر جستوجو كنند. نقشهاي كه در صورت ادغام پاس و شهرداري كاملاً نقش بر آب خواهد شد.
بيترديد اگر پاس و شهرداري ادغام شوند تعداد زيادي از بازيكان بومي كه ميتوانند در ليگ 2 عملكردي درخشان به منصه ظهور گذاشته و استعدادهاي ناب خود را به نمايش بگذارند يا بايد كنار بمانند يا چمدانها را بسته و راهي تيمهايي ديگر شوند كه اين به هيچ عنوان زيبنده فوتبال استان نيست. ضمن اينكه در سالهاي اخير بازيكناني از همدان رخت بسته و رفتند كه چندي بعد مسئولان ماندند و دنيايي پشيماني!
پاس چشم انتظار همت مسئولان
هواداران اين روزها پيگير وضعيت پاس هستند. از دوراهي "اثبات تباني در ليگ يك" يا "فروش امتياز نفت و انحلال اين تيم" ميتوان اميدوار بود كه هماي سعادت روي شانههاي پاس نشسته و نماينده استان اتوماتيكوار به ليگ يك بازگردد. موضوعي كه خواسته مسئولان ارشد همدان هم بوده و آنها را مجاب به تزريق منابع مالي خواهد كرد.
شنيده ميشود كار انتقال نفت تهران به انزلي تمام شده و اتفاقات پشت پرده و به قول معروف لابي رجل سياسي دست آخر موجب خواهد شد پرونده انتقال نفت به انزلي به سود شماليها بسته و قوي سپيد بار ديگر به ليگ برتر بازگردد. در اين حالت پاس طبيعتاً ليگ يكي خواهد شد. از سويي ميتوان به اعلام محرز شدن تباني از سوي فدراسيون اميدوار بود.
اين دو حالت ميطلبد تا مسئولان استان و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي پيگيري بيشتري به خرج داده و كار نيمهتمام را خيلي زود تمام كنند تا كار از كار نگذرد.
هواداران پشت دفتر نماينده
روز گذشته تعدادي از هواداران باشگاه پاس همدان كه تا ديروز پيگير وضعيت ليگ يكي شدن تيمشان بودند و امروز خبر ادغام با شهرداري پاهايشان را به زمين چسبانده، راهي دفتر نماينده همدان در مجلس شوراي اسلامي شدند.
آنها خواستار ديدار با حميدرضا حاجيبابايي بودند و حتي اساسنامهاي كه هنگام انتقال پاس به استان همدان امضاي حاجيبابايي پاي آن ثبت شده را با خود نزد او بردند تا نماينده همدان را ياد روزهاي خوب پاس بيندازند! از بد ماجرا آنها اما به در بسته خورده و به دليل حضور نداشتن حاجيبابايي در همدان با رئيس دفتر وي ديداري داشته و او را در جريان اتفاقات ريز و درشت ماجراي پاس گذاشتند تا بلكه به قول خودشان حاجيبابايي نسخهاي شفابخش براي پاس تجويز كند.
نامه سرگشاده و خواندني هوادار به نماينده
در اين ميان، يكي از هواداران پاس متني جالب براي حميدرضا حاجيبابايي به رشته تحرير در آورده كه خواندن آن خالي از لطف نخواهد بود.
" سلام دکتر قلب، اعصاب، روان و جسم، سلام دکتر حاجیبابایی! شاید در دکترایی که لقب دادم تخصص نداري اما اگر بخواهي میتوانی بدون تخصص در این زمينهها هزاران جوان همدانی را از مرگ روحی نجات دهي!"
"چند روز پيش برگ برگ خاطرات را ورق ميزدم كه چشمم به اساسنامه باشگاه و امضاي شما زير این اساسنامه افتاد. هنوز جوهرش خشک نشده و امضا، امضاي شما بود."
"بیا و به خاطر خون ۸ هزار شهیدی که از جان مايه گذاشتند به فرياد جوانان اين ديار برس. چه لیگ برتر، چه لیگ یک و چه لیگ دو. این تیم صاحبنظر میخواهد."
همين!
نوشدارو پس از مرگ سهراب
چيزي كه پيداست اينكه تكليف پاس خيلي زود بايد روشن شود. نبايد فرداروزي حسرت زمان از دست رفته را بخوريم. ليگ يك يا 2 شايد ديگر فرقي ندارد، مهم براي ما و هواداران پاس روشن شدن وضعيت اين تيم ريشهدار و استارت براي آغاز يك راه تازه است.
اما دوباره تأكيد ميكنيم كه اگر قرار بر تيمداري در ليگ 2 خواهد بود، پاس بايد راه خود را برود و شهرداري هم روي پاهاي خود ايستاده و مستقل تيمش را مهياي اين دسته از مسابقات كند. مسئولان فكر ادغام را از سر بيرون كنند كه اين اتفاق ناميمون ضربهاي مهلك به فوتبال استان وارد خواهد كرد.