هرچه به روزهای پایان سال نزدیک میشویم دغدغه سفر و گردشگری برای بسیاری از مردم جدی میشود و بازهم این پرسش مطرح میشود که چرا مردم برخی ازمناطق چشم دیدن گردشگرها را ندارند و روی خوش به توریستها نشان نمیدهند. مشکل بیفرهنگی مناطق محلی است یا مسأله جای دیگری است؟.
اما اگر فکر میکنید سفر رفتن یا گردشگری تنها یک کوله انداختن یا چمدان جمعکردن است پس اجازه دهید به شما بگوییم که اشتباه فکر میکنید! گردشگران حرفهای بر این باورند که سفر و گردشگری یک مهارت است و گردشگر باید این مهارت را از راههای مختلف کسب کند. درست مثل کسی که تصمیم دارد پدر یا مادر خوب و با مهارت بالایی برای فرزندش باشد، گردشگر هم همین قصه و فرایند را باید طی کند.
حقیقت ماجرا این است که اکثر ما با سیستم رفتاری خودمان به مسافرت میرویم. برای مثال اگر عادت داشتهباشیم همیشه با لهجهها و گویشهای مختلف شوخی کنیم؛ در شهر مقصد نیز همین را اجرا میکنیم و برایمان هم مهم نیست ممکن است جامعه محلی از این نمکپرانیمان ناراحت شود. حتی در مواردی نیز پیش آمده است که ما در مسافرتهایمان به حریم فرهنگی جوامع محلی بیتوجهی کردهایم و با بهانهای مانند لذت بردن از سفر؛ حرمت میزبان را شکستهایم. مثلاً در سفر به یک جزیره، با صدای بلند موزیک خواندهایم. یا با این بهانه که در این فضا مطلوب آن است که یک موزیک با صدای بلند پخش کنیم؛ خودمان را قانع کردهایم که چنین کاری نه تنها اشتباه نیست بلکه در اصطلاح خودمانی نیز فضای ساحل و دریا اتفاقاً همین را میطلبد و از لذتهایی است که گذشتن از آن غیرممکن است.
شاید این پرسش برایتان مطرح شود که چرا اخلاق گردشگری به عنوان«کدهای اخلاقی» معرفی شد و به قانون تبدیل نشدند؟ علیاصل در پاسخ به این پرسش میگوید:« در هر کشور، قانون متفاوت است و ما نمیتوانیم در تمام کشورها قوانین یکسانی داشتهباشیم. به طور مثال در کشورمان مسأله رعایت شئونات اسلامی را داریم اما در کشورهای دیگر این مسأله وجود ندارد. برای همین بر روی یک موضعی فراتر از قانون دست گذاشتند یعنی وجدان طبیعت است. مباحث اخلاقی نیز توسط وجدان آدمی مورد قضاوت قرار میگیرد و این امر را به گردشگر میرساند که ای گردشگر! هر جایی که میروی باید به گونهای رفتار کنی که حتی اگر در رابطه با یک مسأله قانونی وجود نداشته باشد؛ تو به وجدانت مراجعه کنی و آن کار را انجام ندهی».
در بُعد احترام به شهرِ میزبان یا همان رعایت اخلاق گردشگری؛ توجه گردشگر به محیط زیست شهر مقصد است. برهم زدن محیط بکر یک شهر با تولید یا پخش صداهای ناهنجار مثلاً در جنگلهای شمال یا سواحل شمال و جنوب کشور، برهم زدن اکوسیستم طبیعی با تولید بیرویه زباله در اردوهای راهیان نور و یا آتش به پا کردن در همان مناطق شمالی و ساحلی؛ از متداولترین کارهایی است که گردشگران بدون درنظر گرفتن اصول اخلاقی گردشگری انجام میدهند.
حتی تجاوز به حریم یک باغ حفاظت شده نیز میتواند از مثال مرتبط با ایندست از رفتارها باشد.
هرچند مثالهایی از این دست و نگه نداشتن حرمت میزبان در مسافرت، توسط گردشگران متعدد است و به میان آوردن تمام آنها از حوصله نویسنده و خواننده این گزارش قطعاً خارج است! علیاصل این موضوع را «احترام به نظام مالکیت» میخواند.
«زمانی که منِ گردشگر با خانوادهام به یک روستا سفر میکنم و با باغی مواجه میشوم که حریم مالکیت آن با چند چوب و چند پاره سنگ مشخص شده باشد، ممکن است از روی آنها بگذرم و وارد باغ شوم. درحالیکه آن چوب و سنگها در روستا به عنوان نظام مالکیت مشخص برای اهالی منطقه باشد که اعلام میکند کسی حق ورود به آن باغ را ندارد.
نظام مالکیت برای شهرنشینها در قفل شده آهنی است. درصورتیکه در روستا چنین نیست. شاید خانه حیاط داری وجود داشته باشد که دیوارهای کوتاهی هم داشته باشد و خانواده آن به راحتی تردد میکنند و حالا ما درحال گذر آنجا هم ممکن است نگاهمان به اهالی آن بیفتد. درحالیکه نظام مالکیت روستا میگوید هنگام عبور حداقل اعلام حضور کنیم. در مواردی حتی افراد نسبت به این امر اعتراض میکنند».
اگر احترام متقابل به وجود نیاید، جامعه محلی به ورود گردشگر بیتفاوت میشود و دیگر برای او فرقی ندارد که در منطقهاش گردشگر بیاید یا نه. اگر مسأله شدت بگیرد، جامعه محلی وارد مرحله رنجش میشود. در اینجا بسیار مهم است که سیاستگذاران گردشگری استان وارد عمل شوند و سریعاً عمل کنند. اگر از این مرحله نیز عبور کند و شدت بگیرد، گردشگر و جامعه محلی وارد تهاجم میشوند.
در یک آن خشم شکل گرفته و ما در بسیاری موارد دیدهایم که گردشگر وارد روستا شده است؛ دهیار و جوانان ده با چوب برای میزبانی و استقبال از گردشگر ایستادهاند.
در آستانه آغاز سفرهای نوروزی، خوب است بدانیم که طبق بیانیه سازمان ملل جامعه محلی دارای حق است. بنابراین تمام هنجارها، فرهنگ و رفتار جوامع محلی باید برای گردشگر مهم باشد. ما در رفتن یا نرفتن به یک منطقه حق انتخاب داریم ولی اگر تصمیممان به سفر به یک منطقه خاص شد؛ باید به رفتار جامعه محلی احترام بگذاریم.