■ گاهی یک تصویر قدرت هزار کلمه را دارد
■ نقاشی برخلاف ظاهرش فقط ترکیب رنگ و فرم نیست، بلکه در درونش پیامی وجود دارد که مخاطب را به حقیقت ازلی رهنمون میکند
کریم زارعی، متولد سال 1354، یکی از هنرمندان مطرح نقاشی استان است و عضو هیأتعلمی گروه گرافیک دانشگاه بوعلیسینای همدان محسوب میشود.
وی دانشجوی دکترای پژوهش و هنر دانشگاه شاهد تهران و دارای کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه هنر اصفهان است. فعالیت هنری زارعی از دوران تحصیلات راهنمایی آغاز و به مرور علاقهاش به طراحی و نقاشی بیشتر شد و پس از مدتی در مسابقات جشنوارهها و نمایشگاههای مختلفی شرکت کرد که حایز عناوین و رتبههای برتری نیز شد.
وی پس از اخذ مدرک دیپلم، در دانشگاه شاهد پذیرفته شد و از آن زمان تاکنون بهصورت حرفهای در این حوزه مشغول به فعالیت است.
در همین زمینه با این هنرمند نقاش گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه از خاطرتان میگذرد:
درباره گرایش اولیه خودتان در کودکی به نقاشی بگویید؟
معمولاً کسانی که به تازگی وارد عرصه طراحی و نقاشی میشوند، گرایش به رئالیسم دارند و به شباهتسازی و طراحی به این روش علاقه زیادی نشان میدهند؛ من هم به دلیل اینکه تازه فعالیتهای هنری را آغاز کرده بودم، سعی میکردم به شیوه رئالیستی و دقیق طراحی کنم. همچنین از آثار طراحی و نقاشی بسیاری تقلید کردم که تجربه خوبی برای طی مسیر و رشد آینده من محسوب میشد.
تاکنون در چه نمایشگاههای داخلی و بینالمللی شرکت کردهاید و چه عنوانهایی کسب کردهاید؟
تاکنون در جشنواره و نمایشگاههای فردی و جمعی مختلفی شرکت کردهام و عناوینی نیز کسب کردهام که عبارتند از: کسب رتبه نخست جشنواره بینالمللی هنر مقاومت در 2 دوره که در سال 1385 و 1392 برگزار شد.
کسب رتبه نخست جشنواره سراسری هنر جوان و جشنواره کشوری غدیر و رتبه نخست جشنواره بینالمللی فجرآفرینان که در سال 1388 برگزار شد.
کتابی نیز درباره نقاشی قهوه خانهای به عنوان «آثار و احوال حسین دستخوش همدانی» از بنیانگذاران نقاشی قهوهخانهای در همدان منتشر کردهام که توسط حوزه هنری به چاپ رسیده است.
در زمینه هنر نقاشی چه سبکی دارید و از چه کسانی پیروی میکنید؟
نقاشی معاصر کار میکنم؛ روشی که نقاش از تمام ظرفیتهای نقاشی اعم از رنگ، طرح، بافت، انتزاع، بوم، طراحی و... بهره میگیرد و میتواند تصاویری را خلق کند که در باور آرمانی نقاش قرار دارد.
نقاشی برخلاف ظاهرش فقط ترکیب رنگ و فرم نیست، بلکه در درونش اندیشه، خلاقیت و پیامی وجود دارد که مخاطب را به حقیقت و میثاق ازلی رهنمون میکند و هنرمند به عنوان تصویرگر تجلی حقایق، از زیباییهای هستی اثری را خلق میکند که از سرشت شاعرانگی او و آبشخور حقیقت، چشمان مخاطب را با آن فضای مینوی و حقیقی پیوند میزند.
نقاش باتوجه به رسالتی که بر عهده دارد، باید متعهد به جامعه خودش باشد و هم در خلوت حضور قلمفرسایی کند؛ گاهی اثری با محتوای اجتماعی میآفریند و گاهی آثار طبیعت را به روی بوم نقاشی میآورد.
درباره انواع گونههای نقاشی و سبکهای آن توضیح دهید؟
به دلیل اینکه در نقاشی مدرن تجربههای فردی زیادی داریم، با سبکهای بسیاری مانند امپرسیونیست، اسپرسیون، کوبیسم و... مواجه هستیم که پس از آن نیز سبکهایی مانند امپرسیونیست انتزاعی، نئورئالیست و... مطرح شد.
این سبکها نیز در دانشگاههای مختلف آموزش و تدریس داده میشود؛ اما به نظر من چیزی که مهم بوده، این است که هنرمند آبشخورش از باورها و سنتهای جامعه خودش باشد، نه جوامع دیگر. هنر معاصر ایران باید با فرهنگ و سنتهای جامعه ایرانی منطبق باشد و نقاش باید بر اساس همین هویت و فرهنگ ایرانی و اثر هنری جدیدی تولید کند؛ چراکه فرهنگ غنی ایرانی بنیان فکری قوی دارد.
چه برنامهای در این زمینه برای آینده و پس از کرونا دارید؟
در این مدت 2 ساله مشغول پژوهشهایی راجع به دروس دکتریام بودم، اما تجربیاتی نیز در مورد نقاشی داشتهام که امیدوارم در دوران حضوری شدن کلاسها بتوانم به دانشجویانم انتقال دهم.
درباره جایگاه نقاشی در سطح استان در حالحاضر توضیح دهید؟
همدان ظرفیتهای هنری بالایی دارد که همیشه در سطح کشوری خوب عمل کرده است که برای دیده شدن این آثار، همکاری متولیان و مسئولان لازم است که برگزاری کارگاهها و جشنوارههای مختلف و فروش محصولات این بخش میتواند به ارتقای کیفی این آثار کمک بهسزایی بکند.
به نظر شما نقاشی چه تأثیری بر دیدگاه افراد و جامعه دارد؟
درواقع هدف والای هنر، نشان دادن سعادت و متعالی کردن جامعه انسانی است. هنرمند به دلیل جایگاه متمایزی که در اجتماع دارد، مسئولیت خودش را در برابر انسانیت و جامعه بشری در مییابد و تصویرگر آثاری میشود که عدالت، اخلاق، زیبایی و مضامین انسانی را به نمایش میگذارد.
دنیای امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند نشان دادن ارزشهای فطرت انسانی و حقایق وجودی و معنوی است و در این میان، هنرمند نقش بیبدیلی در این عرصه دارد که آن را در جامعه به منصه ظهور برساند.
آیا در حالحاضر در جامعه ما به هنر نقاشی اهمیت داده میشود، اگر نه، چرا؟
جامعه ما جامعه فرهیخته و پویایی است و با جریانهای هنری آشنایی دارد که باید شناخت فرهنگ هنری و نفوذ آن در جامعه بیشتر شود و حضور هنرهای تجسمی به صورت کاربردی در فضای جامعه دیده شود.
در این زمینه نقاشی دیواری، یکی از عرصههایی است که برای دیده شدن هنرهای تجسمی نقش بهسزایی دارد. نقاشی دیواری که یکی از پایههای فرهنگسازی به شمار میرود، امروزه بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است که هر طرح هنری علاوه بر پیام و زیباییشناسی هنری که میتواند داشته باشد، ذهن مخاطب را نیز با خودش همراه میکند و ضمن اینکه آرامش و زیبایی خاصی به بافت میدهد، موجب دیده شدن هنرهای تجسمی در فضای جامعه نیز میشود. گاهی یکی تصویر قدرت هزار کلمه را دارد و در دنیا علم و تکنولوژی، هنر به خوبی میتواند خیلی از مفاهیمی که نمیتوان با نوشتن آن را شرح داد، با تصویر بیان کند.
راهکار شما برای بهبود وضعیت این حوزه و مشکلات آن چیست؟
یکی از مسائل اصلی نقاشان، وضعیت معیشتی و اقتصادی هنر است که باید برنامهای برای فروش آثار هنرمندان جوان وجود داشته باشد، مانند برنامهای که امروزه در تهران برگزار میشود که گردش فروش آثار را افزایش میدهد. به نظر میرسد که برنامهها و رویکردهای بیشتری برای حمایت از هنرمندان لازم است اجرا شود. برای این موضوع نیز نشستها و برنامهریزیهایی نیز انجام شده که این برنامهها باید کارسازتر و پویاتر باشد.
توصیه شما به کسی که میخواهد وارد این حیطه شود، چیست؟
هنر اصیل و والای انسانی به طورقطع مورد توجه همگان بوده و گوهری است که هنرمند همیشه به دنبال آن است. ارزش هر اثری به میزان خلاقیت و الهام آن وابسته است و آثار هنری فاخر گواه این موضوع است. اگر صرفاً تقلید و پیروی از آثار هنری غربی موردنظر باشد، هنر اصیل ایرانی از هدف اصلیاش دور خواهد شد و از آن ارزش والای خود نیز برخوردار نخواهد شد که برای جلوگیری از این امر، به روشنگری و حمایت نیاز است. لازم است که هنرمندان از جریانها و تجربههای نوین هنری روز دنیا آگاهی داشته باشند تا در ورطه کلیشهگرایی و تکرار گرفتار نشوند.
اگر بدانیم که خلاقیت صرفاً به استعداد بستگی ندارد، بلکه به تجربه خلاقانه فرد بستگی دارد، آن وقت دایره تجربیات بیشتر میشود؛ حتی لازم است که شیوههای خلاقانه در مدارس بهصورت حرفهای تدریس و آموزش داده شود. اما هنرمند نیز لازم است تاریخ و ساحت هنر غرب را بشناسد و درنهایت کنش و خلاقیت مستقل خودش را داشته باشد و این روش نیز موجب رشد اخلاقی هنرمند نیز میشود.
در پایان اگر نظر خاصی دارید، بیان کنید؟
در پایان آرزوی سعادت و موفقیت در همه عرصههای هنری را برای جامعه هنری کشور دارم.