سال گذشته وضعیت آب شرب همدان این شهر را به معروفیت و شهرت مجدد جهانی البته این بار از جنس بحران آب شرب رساند.
بحرانی که همدان را تبدیل به شهر هزار دبه کرد که در آن گروههای جهادی و مردمی و هلال احمر به توزیع آب میپردازند و مردم در چشمهها برای برخورداری از آب گوارا و با کیفیت طبیعی به صف ایستادهاند.
سال گذشته همدان با وضعیت آبی افتضاح روزهای سختی را سپری کرد و امسال وعده داده شده که مشکلات سال قبل تکرار نخواهد شد و همدان از آب پایدار برخوردار شده است.
درباره اقدامات انجام شده برای پایدار شدن آب همدان و حواشی آن به ویژه کیفیت آب انتقالی مباحث بسیاری مطرح شده و کم و بیش نیز ادامه دارد اما آنچه اهمیت دارد ضرورت توجه به پژوهشهای انجام شده در حوزه آب است.
پژوهش هایی که نشان میدهد آب همچنان اولویت اجباری و ضروری در استان و کشور به ویژه در مباحث جمعیتی و توسعه خواهد بود و نمیتوان از کنار وضعیت آن بیتفاوت گذر کرد.
در سال ۱۴۰۰ مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در گزارشی اعلام کرد؛ فقط ۲۰ سال تا رسیدن به مرزهای فقر آبی فاصله داریم. سرانه آب در ایران در افق ۱۴۲۰ با فرض ۱۰۶ میلیون نفر جمعیت، به ۹۷۶ متر مکعب خواهد رسید. بر اساس استانداردهای بینالمللی وقتی سرانه آب در هر کشوری به زیر هزار متر مکعب برسد، به مفهوم بحران آبی در آن کشور است.
بررسیها، آینده پایدار آبی را برای ایران به تصویر نمیکشند. کشور در آستانه تغییر از بحران تنش آبی به بحران جدی آب است زیرا بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس دو عامل طبیعی و انسانی در افق 1420 سرانه آب ایران را با فرض 106 میلیون نفر جمعیت به 976 متر مکعب به ازای هر نفر خواهد رساند.
بر اساس استانداردهای جهانی بحران آبی به وضعیتی گفته میشود که سهم هر نفر از منابع آب کمتر از هزار متر مکعب باشد. در روزی که سرانه به زیر هزار متر مکعب برسد، مردم دیگر نمیتوانند با باز کردن شیر آب به راحتی به آب سالم و بهداشتی دسترسی پیدا کنند زیرا آبی برای تصفیه در اختیار نیست. کاهش سرانه آب به مفهوم اجرای جیرهبندی آب است و روستاییانی که برای آوردن آب با ساعتها پیادهروی به چشمهها سر میزدند، با کاهش سرانه باید روزها در پی آب مسیرهای طولانیتری را طی کنند تا ظرفی آب برای خانه خود مهیا کنند.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به دلیل روند تغییرات اقلیمی، میزان منابع آب ایران با افت 300 متر مکعبی در سال 1420 مواجه خواهد شد و به این ترتیب، سرانه منابع آب ایران از 1200 متر مکعب فعلی به 976 متر مکعب خواهد رسید.
آنچه کشور را دچار تنش جدی میکند، وضعیت وخیم سفره آبهای زیرزمینی است. متاسفانه طی سالهای گذشته دست دلبازانه چاه عمیق حفر کردهایم و با استفاده از پمپهای آب، منابع اعماق زمین را برای کشاورزی و شرب بیرون کشیدهایم و به همین دلیل با کسری مخازن آب زیرزمینی مواجه هستیم. بنابراین وقتی ایران وارد بحران آبی میشود، دیگر آبی در زیر زمین وجود ندارد که از آن استفاده کنیم.
برداشت آب زیرزمینی پدیده فرونشست را تشدید میکند و ممکن است یک روز همینطور که در حال راه رفتن هستیم، زیرپایمان خالی شده و به چندین متر زیر زمین سقوط کنیم یا با خالی شدن زیر خانهها، کل سرمایهمان نیست و نابود شود.
در واکنش به این گزارش یک دانشیار دانشگاه تهران عنوان کرده: سیاست تکیه بر کشاورزی و قرار دادن این بخش بهعنوان محور توسعه، سیاست اشتباهی بوده است اما باید به فکر امنیت غذایی باشیم و بتوانیم خوراک مردم را تامین کنیم. نه اینکه همه چیز را خودمان تولید کنیم. باید یک نگاه جامع به غذا، امنیت و سیاست خارجی داشته باشیم و همه کارها با هم هماهنگ باشد.
مطالب دیگری نیز در واکنش به این گزارش در همان سال مطرح شده است اما موضوع قابل تأمل این است که توجه لازم به این گزارش مهم و موارد مشابه نشده و همچنان تصور بر پایان نیافتن آب و پایداری آب در کشور برای همیشه با همین روش های مصرف است.
همدان این شانس را داشته که بنا بر هر دلیلی سال ۱۴۲۰ را زودتر تجربه کند و شرایط بحران آبی را با تمام وجود درک کند.
حال با این تجربه و درک بهتر است تمام اقداماتی که برای حفاظت از آب و دور شدن بحران آبی پیشبینی شده در دستور قرار گرفته و انجام شود و مردم هم نسبت به وضعیت آب به شکلی واقعبینانه و با استفاده از ابزارهای حرفهای رسانه اقناع شوند.