۱- خبرهای غیر رسمی از آغاز فعالیت تبلیغاتی برخی از داوطلبان احتمالی انتخابات مجلس دوازدهم در استان به منظور تشکیل سبد رایی مناسب و حضور در رقابت انتخاباتی و در نهایت دستیابی به کرسی مجلس حکایت دارد.
در این زمینه برخی خبرها از تشکیل هستههای اولیه فعالیتی زیر نظر این داوطلبان در حوزه انتخابیه نیز حکایت دارند.
۲- این اقدامات در شرایطی است که هنوز تا موعد انتخابات مجلس دوازدهم در سال آینده بیش از یکسال زمان باقی است و علاوه بر این فاصله قابل توجه زمانی، جامعه به لحاظ روانی نیز آماده ورود به این فرایند در این فاصله زمانی نیست.
به همین دلیل این افراد را میتوان داوطلبانی فارغ از مطالعه پیشنیازهای جامعه برای ورود به شرایط انتخاباتی دانست که بر این باورند جامعه در هر شرایطی میتواند وارد انتخابات شده و آنها را به نمایندگی برگزیند! و مانعی در این روند به جز رقابت با دیگر داوطلبان وجود ندارد که آن هم به لطف آغاز زودهنگام رقابت و یارگیری انجام شده، مشکلی نیست!
۳- این دسته از داوطلبان را میتوان داوطلبانی متوهم دانست که هیچ درکی از شرایط جامعه نداشته و با جامعه شناسی سیاسی نیز بیگانهاند و به همین دلیل تحولات و حوادث را بیتاثیر در تصمیم خود ارزیابی کرده و ارزشی برای علم و مبنای علت و معلولی رویدادها قائل نیستند. شاید دلیل دچار شدن جامعه به شرایط فعلی نیز ترکتازی چنین داوطلبان وتفکراتی در بین مسئولان و انتخاباتها تا کنون بوده است.
۴- شرایط برای ورود به انتخابات شرایط سادهای نیست و این شرایط را هر کس از زاویهای تحلیل و ارزیابی میکند و عنوانی بر آن میگذارد. البته مطالعات منسجمی درباره شرایط پیش از انتخابات تاکنون انجام نشده و ضرورت های تغییر این شرایط برای دستیابی به فضایی مناسب برای انتخابات مشخص نشده است.
۵- یکی از نمایندگان مجلس که از قضا از نزدیکان احمدی نژاد، رئیسجمهور اسبق است در تحلیلی شرایط موجود را بحران نمایندگی قاطبه مردم عنوان داده و تحلیل خود را بر این مبنا ارائه داده است.
فارغ از اینکه این تحلیل تلاشی انتخاباتی از سوی این طیف برای تأثیرگذاری بر انتخابات آینده و بخشی از فعالیتهای انتخاباتی آنها است، این تحلیل قابل تأمل است.
۶- علیرضا بیگی گفته است؛ بسیار عجیب است؛ چه در حوزه اقتصاد و سیاست، چه در حوزه اجتماع نمیپذیریم مردم یک سمت رودخانه هستند ما هم سمت دیگر رودخانه. در صورتی که قدرت و توانایی مردم میتواند مصونساز باشد چراکه همراهی مردم زبان بیگانه را کوتاه میکند، امنیتآفرین است، نشاط جامعه را فراهم میکند و حرکت ایجاد میکند ولی گویا ترجیح میدهیم به همین وضعیت که مردم در قهر اجتماعی به سر میبرند روزها را بگذارانیم و انتظار داریم گندمی که کاشتیم نتیجهاش گلابی شود که این امکانپذیر نیست.
جدای از این که تحلیل ابن نماینده مجلس را قبول داشته باشیم یا نه؟ بروز قهر اجتماعی در بخشی از جامعه که منجر به بحران نمایندگی قاطبه مردم میشود، قابل انکار نیست و این قهر اجتماعی رخ داده و بیتوجهی به آن بحران نمایندگی را تشدید خواهد کرد.
۷- دولت و قوای دیگر و نهادهای موثر در تغییر این وضعیت نقشی اساسی دارند و آنها هستند که با درک این موضوع و برنامهریزی برای تغییر و اصلاح آن میتوانند شرایط را برای پیشگیری از عمق یافتن بحران نمایندگی و گسترش قهر اجتماعی فراهم کنند.
روشن است بیتوجهی به این موضوع و تعمیق قهر اجتماعی، انتخابات سال آینده را با مشکلات دیگری نیز همراه خواهد کرد و به همین دلیل لازم است تمام تلاشها برای کاهش قهر اجتماعی و افزایش نشاط و پویایی در جامعه و احساس دارا بودن نماینده از سوی همه در دولت و مجلس و دیگر نهادها باشد. اقدامی که در برخی دستگاهها آغاز شده است.