همیشه هم باد سرکشی نیست تا در کشاکش زمستانی که باید کارش برف و سرما باشد، ابرهای آماده را از آسمان پس بزند و زمین تشنه را درحسرت باران بگذارد .
امسال بیشترین روزهای ابری فصل پاییز و نزدیک به نیمی از زمستان را در بخشهای وسیعی از کشور و از جمله استان همدان نظارهگر تاختوتاز بادهای هرزگردی بودیم که با ابرهای بارانزا سر ناسازگاری داشت و نگذاشت ببارد و اینگونه بود که بهترین فصلهای سال آبی در خشک سالی گذشت .
با این حال ، بارندگیهای نسبتاً خوب هفته نخست بهمن ماه جاری در همدان آن چیزی بود که سازمان هواشناسی دور از چشم شور و بخیل باد وقت ناشناس ، پیشبینی کرده بود و همراه آن برف نیم سنگینی هم قلههای سرفراز الوند و دامنهها را سفید پوش کرد .
هواشناسی ارتفاع برف شب و روز جمعه گذشته را در شهرستان ملایر ۳۰ سانتیمتر اعلام کرده است که موجبات خوشحالی باغداران بخش گستردهای از این شهرستان از جمله شرق ملایر از محدوده «پری زنگنه »تا « چشمه علی شاه » را که پوشیده از تاکستانهای انگور میباشد فراهم ساخت .
دامنه های الوند و روستاهای بالادست سد اکباتان نیز سهم خوبی از برف نوبرانه روزهای اخیر بردهاند . هرچند بارندگیهای اخیر امیدواری و دلخوشیهایی بین مردم برانگیخته و همگان را به شکرگزاری چنین رحمت الهی وا داشته است ، اما باید از نسلهایی که خاطره زمستان های همدان در دهههای گذشته به ویژه دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ را در گنجینه ذهن خود بیاد دارند،سؤال کرد، زمستان یعنی چه؟
و فصل زمستان چه تفاوتهای باید با فصلهای دیگر داشته باشد، باید از پدر بزرگها و مادر بزرگهای خوش حافظه سؤال کرد که داستان ننه سرما و چله کوچیکه و بارش زقوم در هوای سرد و یخبندان زمستانهای همدان یعنی چه و چه شدند آن داستانها ؟.
بدون شک مردمی که سرما و بارشهای نیممتری و یکمتری برف در پهنه وسیعی از استان همدان و یخبندانهای3 ماهه در کوچهها و معابر شهر را بخاطر دارند، بهتر از دیگر هموطنان مفهوم تغییرات اقلیمی و خشک سالی را درک میکنند و نسلهای موی سپید کرده همدانی حق دارند مختصر بارندگیهای این سال و زمانه را پشتوانهای برای جوشش دائمی بسیاری از چشمه سارها و زلال جویبارهای کوهستانی ندانند و حسرت آن سالهایی را بخورند که حتی در اوج گرمای تابستان هم ( چله تابستان) کاسههای آب آشامیدنی خود را با تخته یخهایی که از درههای برف گیر الوند ( چشمه قصابان) به شهر منتقل میشد ، خنک و تکری میکردند .
زمستان های منقرض شده همدان را با شال و کلاه و پالتوی فاستونی و چکمه های یخ شکن هم به سختی میشد تحمل کرد و بیشتر مردم به خصوص سالمندان و قشرهای بینوایی که توان تهیه پوشش های گرم و زمستانی را نداشتند و برای کاری بیرون از خانه سرما را به جان میخریدند ، وادار به لرزش و قامتی خمیده میساخت. بارندگیها در این بحبوحههای خشکسالی و کم آبی هر شهروندی را خوشحال میسازد و در معدود روزهای بارانی اغلب مردم چشم به آسمان دارند که نکند ابرها از نامهربانی تند باد برنجند و پراکنده شوند، حتی افرادی که با دستفروشی و پهن کردن بساط خرت و پرت در معابر ، کسب و کاری برای خود دست و پا میکنند ، روزهای ابری و رگباری همدان را نعمت و رحمت خداوندی میدانند و روزهای بارانی را به روزهای بی آبی تابستان ترجیح میدهند .
یک روز طوفانی و رگبار پراکنده باران از آقا حبیب که سالهای مدید است پشت نرده های محوطه آرامگاه بوعلی سینا، کتاب بساط میکند و معاش روزانه خود را با فروش چند جلد کم و بیش کتاب به رهگذران و گردشگران بازدید کننده از مجموعه آرامگاه بوعلیسینا میگذراند ، در حالی که بساط خود را جمع کرده و در ساک دستی بکناری گذاشته بود ، شنیدم که میگفت ، باران هرچند روز هم که ببارد و اجازه کار و کاسبی بما ندهد ، باز هم شکر گزار خدا هستیم و خوشحال میشویم ، چون خدا روزیرسان است و نمیگذارد بدون دشت روزانه و با دست خالی به خانه برویم .
اما شاید زمستانهای گذشته در همدان به این گل و بلبلی هم نبود و می شد آدمهایی را دید و شنید که از بارش های مدام برف و سرمای بی پیر و استخوان سوز کلافه هستند و بزیان میآورند که آسمان هم ول کن نیست و نمیگذارد نفسی بکشیم !!! براستی که نه به آن شوری ، شور و نه به این بی نمکی! .