یکی از روزهای برجسته و خاص در تقویم شمسی ایرانی، دوازدهم اردیبهشتماه است که به نام باشکوه معلم نامگذاری شده است.
روز معلم فراتر از تمام روزهای مناسبتی در تقویم ایرانی است ، چراکه عنوان و جایگاه معلم در جامعه ایرانی متشکل از گنجینه ای ارزشمند و در بر گیرنده شامل وجود خود معلم، کتاب ناطق، یار مهربان، دوست دانا، پشتیبانی جسور و نترس، الگوی قهرمانی، لیدر سیاسی و بزرگتری قابل اطمینان است که میتواند سزاوارترین همراه و راهنمای فرزندان ما در دوران مدرسه و محیط اجتماعی باشد.
مدرسه و نظام تعلیم تربیت در هر شرایط و با وجود نفوذ نا سزاوارانه برخی وسایل ارتباط جمعی به حریم خانواده و دنیای نوجوانان و جوانان ایرانی، بازهم اصلی ترین و تاثیرگذارترین ساز و کار آموزشی و تربیتی در جهان امروز است و در کانون توجه جهانیان قرار دارد.
نظام تعلیم و تربیت و در راس آن معلم و دبیر مدرسه و دبیرستان، فقط برای یاد دادن و ترسیم اشکال الف /ب و خط نویسی نیست. این نظام و این ساز و کار بنیادی راه و رسم زندگی و چگونه زیستن را از دوران کودکی تا جوانی و شکوفایی شخصیتی، پیش پای دانش آموزان می گذارد.
بنابراین بر عهده بزرگان و سران و دلسوزان و عامه جامعه است که نظام تعلیم و تربیت کشور را جدای از تمام سیاست گذاریها و برنامه ریزی ها برای حیات و پیشرفت کشور بداند و ببیند . امروزه نظام تعلیم و تربیت باید از تمام افت ها و آسیب های اجتماعی و اقتصادی و نگرش های تند سیاسی در امان نگه داشته شود.
البته برای نیل به چنین آرمانی مقدس نمیگوییم قشر معلم حتما و حکما باید در ردیف قشر مرفه جامعه باشد، چون قبول برخی مسئولیت ها برای خدمت به مردم و پیشبرد جامعه با رفاه و رفاه طلبی سنخیت ندارد و این حرف به معنای صرف نظر کردن از حقوق برابر اجتماعی برای تمام قشرهای اجتماعی نیست .
با این حال با توجه به جایگاه نظام تعلیم و تربیت و مقام معلم لازم است تا شأن و رتبه اجتماعی متمایزی برای جامعه معلمان دیده شود ، جامعه ای که در عین بی نیازی به برخی ظواهر فریبنده زندگی ، دغدغه نان و سرپناه و آرامش خانواده خود را نداشته باشد و بتواند با خاطری راحت رسالت عظیم و مقدس خود در مدرسه و کنار دانش آموزان نوجوان و جوان را به سرمنزل مقصود برساند .
بگذریم از اینکه این سه سال سیاه و زهرآلود کرونایی چه گزند مسموم و عمیقی بر باور های پیوند دانش آموزان و اولیاء دانش آموزان با مدرسه و معلم و جریان معمول درس و آموزش وارد کرد، خدا کند مشکل کرونا از همین جا برای همیشه تمام شده باشد و جامعه و جریان عادی زندگی مردم بیشتر از این آسیب نبیند .
اما متاسفانه در شرایط بغرنج و آشوب زده جوامع امروز بشری، این چرخش های غلط فرهنگی و بینش های مدرنیته است که با سرعت لجام گسیخته ای، هنجارهای درست اجتماعی و فرهنگی را تهدید میکند و بیشتر از ویروس کرونا بر سلامت روح و روان مردم آسیب می زند.
در گذشته و بین دونسل و سه نسل پیش کمتر پدر و مادری بود که بیشتر از وظیفه خانوادگی خود در امر آموزشی و قواید مدرسه و روش معلم فرزند خود دخالت می کرد و بیشترین آموزه دانش آموز همانی بود که در محیط کلاس و از شخص معلم و دبیر خود توشه می گرفت و پدر و مادرهایی هم که سطح معلومات بالایی داشتند بیشتر نقش راهنمای فرزندان خود و انتخاب مدرسه را به عهده می گرفتند.
امروزه الاماشالله آنقدر کلاسهای جورواجور بیرون از مدرسه فراوان شده است که بعضاً منکر توان آموزشی در مدارس هم هستند و بیش از اینکه ضعف درسی دانش آموزان را بر طرف سازند و به معلم مدرسه کمک کنند ، با دو گانه گویی های خود ذهنیت دانش آموزان را دچار تردید می سازند، حالا دیگر کپی برداری های اینترنتی با القای یادگیرهای متفاوت هم جای خود !!! .
با این حال در جامعه عاقل و بالغ ، سزاوارترین روش اولیای دانش آموزان این است که بیشتر از اینکه با دلسوزیهای بی مورد و چشم و هم چشمی های باطل، کلاس های رنگارنگ بیرون از مدرسه برای فرزندان ( شما بخوانید تک فرزند) خود تدارک ببینند، سفارش و تاکید و توصیه کنند تا فرزندان هر چه باید در حریم مردسه و کلاس درس بیاموزند و عادت کنند تا ندانسته ها و درک نکرده های خود را حتما از معلم و دبیران درسی در مدرسه سئوال کنند و با تمرکز لازم راهی مدرسه شوند.
در همین حال با توجه به نقش منفعل خیلی از پدر و مادر ها بدلیل مشکلات اقتصادی و در گیری های اجتماعی، در هدایت آگاهانه فرزندان خود، باید نقش معلمان و دبیران در راهنمایی و آگاهی بخشی به نوجوانها و جوانهای دانش آموز پرزنگ تر شود.
معلمان و دبیران ما امروز بیش از هر زمان دیگر با توجه به خلا های تربیتی بیرون از مدرسه و خانواده و خطراتی که سر راه جوانها قرار دارد، باید برای جبران این خلأ ویرانگر پیشگام باشند .