رسانهها یکی از اجزای مهم کشورداری مطلوب هستند. از آنجا که میتوانند مطالبات و پرسش های مردم را منعکس کرده و تحقق آنها را از مدیران مطالبه کنند.
شاید به همین دلیل برخی از مدیران چندان دل خوشی از رسانهها ندارند و از آنها دوری میکنند. غریبهبودن برخی مدیران با رسانهها و طرد و بایکوت آنها از مجموعه تحت مدیریت خود، در همدان موضوع جدیدی نیست.
بسیاری از مدیران برای قرارگرفتن در حاشیه امن سعی میکنند خود را از تیررس رسانهها دور نگهدارند و از پرسش افکار عمومی فرار کنند. این مدیران که از ضعف و عدماعتماد به نفس خود آگاهی دارند عموماً طوری برنامهریزی میکنند که تا حدامکان در معرض قضاوت افکار عمومی قرار نگیرند.
اتاق بازرگانی همدان و مدیریت آن در سالهای اخیر چنین خطی را انتخاب کرده و پیش بردهاند.
اما این روزها که فرایند دهمین دوره انتخابات اتاق بازرگانی در جریان است قدرت رسانه و پرسشگری آن، موضوعی است که باید در نظر بگیرند.
پس از آنکه اتاق بازرگانی در واکنش به اعتراضات جامعه اقتصادی و افکار عمومی بازتاب یافته در رسانهها وادار شد آئین افتتاح ساختمان نیمهکاره اتاق و برگزاری مراسم تجلیل از معتمدان اقتصادی استان را قبل از اعلام نظر هیأت نظارت بر انتخابات، به دلیل آنچه که پرهیز از وجود شائبه تبلیغات زودهنگام انتخاباتی گفته شد لغو کند رئیس اتاق ورق دیگری رو کرده تا بتواند بر قدرت رسانه تأثیر بگذارد؛ برگزاری نشست خبری.
نفس برگزاری نشست خبری با رسانهها اتفاق مثبتی است و باید از آن استقبال کرد آنهم توسط کسی که در چند سال دوره مدیریت خود بر پارلمان بخشخصوصی در استان بیشتر با زبان شکایت و دادگاه با رسانهها و خبرنگاران مواجه شده تا زبان پاسخگویی.
باید گفت اگر این نشست مطبوعاتی و رسانهای در فضایی آزاد و محترمانه برگزار شود و کسانی خود را موظف ندانند به جای تشریح اقدامات اتاق و پاسخ به پرسش خبرنگاران، با زبان توهین و تحقیر با آنها صحبت کنند میتوان امیدوار بود که رویه اتاق بازرگانی متحول شده و از در دوستی با رسانهها درآمده است گرچه پیشینه تعامل اتاق با رسانهها که اغلب در نوع مواجهه یکی از کارمندان!
همهکاره آن بازتاب مییابد این امید را کمرنگ میکند و شائبه آشتی تبلیغاتی را به میان میکشاند.
برخوردار نبودن از روحیه رسانهای در میان مدیران اتاق و نداشتن اطلاعرسانی صحیح درباره عملکرد اتاق بازرگانی موجب انباشت کوهی از انتقادات، پرسشها ، ابهامات و شبهات و مطالبات درباره این نهاد شده و عملکرد آن را در هالهای از ابهام فرو برده است.
این رویکرد داوری عمومی نسبت به این نهاد را ناممکن کرده و چنین به نظر میرسد که به جز احداث یک ساختمان که آنهم با اما و اگرهایی روبروست دستاورد ملموسی نمیتوان برای مدیریت اتاق متصور بود چرا که در غیر اینصورت پرهیز رسانهای رئیس اتاق و بایکوت رسانههای تأثیرگذار از طرف وی در سالهای گذشته قابل توجیه نیست. با تمام این حرفها رسانهها و خبرنگاران از هر رویکرد مثبتی در این خصوص استقبال میکنند.