نهاوند، این روزها در تب و تاب بیتدبیری گرفتار شده است. خیلی راه دوری نمیروم، "فرماندار نمونه دولت تدبیر و امید" به دلایل ظاهراً ناشناخته برکنار شده است.
شهردار جوان و خوشفکرش را هم دارند به استیضاح و احیاناً برکناری میکشانند. بزرگان قوم قول دادند که نگذارند خلأ نماینده احساس شود و از تهران تا همدان گل و ریحان کاشتند.
از دست بسته بودن دولت در تأمین منابع و اعتبارت دولتی بیخبر نیستیم و از اینکه برخی مسئولان فعلی ادارات نیز کمکاری میکنند؛ اما راه چاره برای برونرفت نهاوند از این چاه ویل سیاسی بازی، شخمزدن اعتماد عمومی و پراکندن نیروهای معتدل، اصلاحطلب و میانهروان اصولگرا حول محور توسعه و پیشرفت نبود.
شاید در هیچ عصری از دوران سیاستمداری، رابطه فرماندار و امامجمعه اینگونه صمیمانه و دوستانه نبوده است.
نهاوند با وجود پیشرو بودن در نگاه اصلاحطلبانه، انقلابیگری و مجاهدتهای مثالزدنی، گرفتار عناصر تندرو از هر 2 جناح شده است.
برخی از این گروهها در حال چیدن مهرههای اداری خود در بدنه دولت تدبیر هستند و آب روابط شخصیتهای سیاسی و اجتماعی را گلآلود میکنند.
تدبیر در این شهر در سیر قهقرایی قرار گرفته است. سکاندار تدبیر و اعتدال در چند سال گذشته، نمایندهای سیاستمدار و دانا به امور داخلی و خارجی بود که به هر تقدیر، فدای مصلحتی بالاتر به نام "ایران سرافراز" شد.
برخی محافل سیاسی در پی بازگشت به سالهای اختلافات خانمان برانداز هستند. میخواهند با فشار، جوسازی و شایعهسازی، شهر را مثلاً قبضه کنند، در حالی که از هول حلیم در دیگ خود ساخته سرنگون خواهند شد. از سویی عدهای کمتجربه خود را برای مناصب بالاتر آماده کنند و هر روز ترقی میطلبند و از سوی دیگر فضای انتخاباتی و جو عمومی شهر در دست انگشتشمار اصولگرایان تندرویی است که شهر را 2 دسته به بازی کشوری بین مخالفان مذاکرات هستهای و موافقان آن کشاندهاند.
حضور سعید جلیلی در شهر کوچک نهاوند و اعلام مواضع انتقادیاش از تریبون نهاوند احتیاج به اثبات این بیتدبیریها ندارد.
گفته میشود برای برخی مسئولان بالادست، این اختلافات و چند دستگی در نهاوند نهتنها مذموم نیست، بلکه مشغول شدن و درگیری گروههای سیاسی با هم، آنها را از مطالبات توسعهگرایانه دور میکند و نمیگذارد صدای درخواستهای مردمی انعکاسی شایسته و پاسخی در خور اعتنا داشته باشد. نامزد قابل قبول و مورد اجماعی برای طیف معتدل، میانه و اصلاحطلب در بین کسانی که خود را برای انتخابات مجلس دهم آماده میکنند؛ وجود ندارد.
اگرچه برخی از این نامزدها مستعد همکاری و همراهی با معتدلان هستند، اما تدبیری برای ائتلاف و همسخنی وجود ندارد.
نهاوند را رها کردهاند تا از آب گلآلود خود ماهی بگیرند. چه از همدان، ملایر و اراک فرماندار بیاورند و چه از لرستان فرقی نمیکند. شهر پیشروی سیاسی استان دچار 2 دستگی و اختلاف شده است. تا دیر نشده است باید دست تدبیر و امید در این منطقه کارآیی خود را نشان دهد. اگر در همین روزها، هفتهها و ماهها، برای برونرفت این شهرستان از حاشیهها و خودخواهیهای سیاسی، چارهاندیشی نشود، دودش به چشم همه خواهد رفت.
اگر کمی صراحت چاشنی این تحلیل کوتاه شد، برای بیدارباش اهالی سیاست بود وگرنه اهالی فرهنگ و اندیشه مثل همیشه قربانی دست به دست شدن مصادر سیاسی و لابیهای پشت پردهاند. این یادداشت را به عنوان یک هشدار جدی بگیرید؛ مخاطبش نیز "من یهمه الامر" است؛ همین.