در اوضاع آشفته اجتماعی کنونی به اندازه کافی اخبار راست و دروغ از حوادث ییشمار کوشه و کنار به گوش می رسد تا قلب هر دوست دار و دلسوز ایرانی را بدرد آورده و نسبت به آینده کشورمان نگران سازد که امروز هم انتشار خبر تأسف بار و تکان دهنده ای از حوزه کتاب و این رکن اساسی فرهنگ و ادب از همدان مزید بر علت شد و خواب فعالان و خدمتگزاران حوزه کتاب و کتابخوانی را پریشان تر ساخت.
خبر این است که گویا اتاق اصناف همدان به عنوان متولی و سردمدار اقتصاد بازار بهجای جلو گیری از افزایش بی بند و بار و خود سرانه قیمت انواع و اقسام کالاهای مصرفی و تره بار ، در تازه ترین تصمیم گیری و شاهکار خود و بدون هیچ اعتنا و هماهنگی با دست اندرکاران امور فرهنگی و حوزه ادبی ، صنف کتاب فروشان همدان را با صنف خرازی و لوازم خیاطی و بافندگی ادغام ساخته است . این خبر روز دوشنبه در صدر اخبار خبرگزاری ایسنا در همدان قرار گرفته و موجی از نگرانی و تأسف در جامعه فرهنگی و نویسندگان و ناشران برانگیخته است .
اطلاع از چنین رویداد تلخ و غم انگیز و بی سابقه در تاریخ فرهنگی کشورمان زمانی حاصل می شود که میدانیم مسئولان فرهنگی در حوزه کتاب و کتابخوانی و در رأس آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با جدیت پی گیر راهکار های عملی برای برداشتن موانع رشد فرهنگ کتابخوانی در جامعه ایرانی هستند ، چرا که به اعتقاد جامعه شناسان و صاحب نظران حوزه فرهنگ و ادب ، یکی از دلایل اصلی از هم گسیختگی های اجتماعی در شرایط کنونی کشور ، فاصله گرفتن اقشار مردم به دلایل گوناگون از دنیای کتاب و صرف وقت برای کتابخوانی می باشد .
حال در چنین شرایط وقتی جماعتی به عنوان برنامهریزان کسب و کارهای اقتصادی ، بدون کمترین آگاهی از اهمیت و راهکارهای توسعه فرهنگ عمومی مینشینند و یکجانبه و بدون هماهنگی با صاحبان اصلی حوزه انسان ساز فرهنگی ، برای خود می برند و میدوزند و تصمیم میگیرند که ، حالا صنف کتابفروشان را هم بیاوریم داخل صنف خرازی فروشیها ، این دیگر از آن عجایب روزگار و سیاستگذاری های هر دم بیل می باشد .
اینجا روی سخن ما با خود صنف محترم و با اهمیت خرازی فروشیها یا هر صنف و اتحادیه اقتصادی نیست و هر شغل و کسب و کار به نوبه و سهم خود در جامعه ما ارزش و اعتبار و جایگاه غیر قابل انکار برای خدمت به مردم و رفع نیاز های اجتناب ناپذیر جامعه دارد، اما اینکه اعضاء محترم اتاق اصناف بی هیچ تأمل و اندیشه به صرف اینکه تعداد کم کتابفروشی های فعال در همدان حائز شرایط لازم برای تشکیل یک صنف مستقل را ندارند و باید برای ادامه کار بدون هیچ سنخیتی در صنف دیگری متشکل شوند ،بسیاز جای تأمل و سؤال دارد ! .
نخستین سؤال این است که اگر چنین بود چرا نیامدید کنابفروشان همدان را که اغلب دارای تاریخچه طولانی و نوستالژیک هستند ، لااقل یا صنفی هم سنخ خود یک کاسه کنید ، اگر ناگزیر بودید ، بهتر نبود صنف کتابفروشی ها که چند سالی است به علت فنا شدن فرهنگ کتابخوانی و بیمیلی مردم نسبت به خرید کتاب بشدت در گیر مشکلات اقتصادی و رکود هستند ، لااقل یا صنف آشپزی ها و رستوران های غذا خوری همدم و مونس می کردید ، چرا که در هر کتابفروشی کتاب های زیادی با عناوین هنر آشپزی و غذاهای سنتی ایرانی و آشپزی شیرین و هنر کدبانوهای خانه دار وجود دارد و میشد یک جورایی این دو صنف را با هم جفت و جور ساخت ! مگر آن حکایت توتون و بند تنبان را نشنیده اید که میگویند ، زمان میرزا رضای شیرازی به دکان داران حکم کردند تا توتون تنباکو و سیگار را به اجبار همراه بند تنبان بفروشند ، سؤال شد ، آخر توتون چه ربطی با بند تنبان دارد ؟ ، جواب آماده این بود که چون این توتون ها تند و سرفه شدید می آورد ،حتما هنگام مصرف و تنخین ، بند تنبان های کهنه پاره میشود و ناگزیر به استفاده از بند تنبان های تازه خواهد بود! . حال موضوع ادغام بدون تعقل صنف کتابفروشی ها با خرازی فروشیها یا هر صنف دیگر هم میتواند مصداق همین حکایت باشد .
دیگرنکته گزنده این حکایت تلخ هم این است که ، اتاق محترم اصناف یا از موضوعیت فرهنگی صنف کتابفروشان بی اطلاع می باشد که خوب این عیب بزرگی برای یک تشکل فرایند ساز است و یا اینکه ، می داند تصمیم بی ربطی است و آنگونه که برادر بزرگوار آقای هادی شیر محمدی ، معاون محترم فرهنگی و امور رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان اشاره داشته است ، این تصمیم بدون اطلاع و هماهنگی با چنین مرجع رسمی اتخاذ شده است ، که باید گفت اینهم عیب بزرگ تری برای اتاق اصنافی ها است و ممکن است پی آمد های اجتماعی آسیب رسانی داشته باشد و دامن مسببان آنرا بگیرد.