همدانپیام: در بررسی سن ازدواج باید توجه داشته باشیم که فقط سن تقویمی و شناسنامهای برای ما مهم نیست بلکه وقتی صحبت از سن ازدواج میشود، ما به سن عقلی و سن عاطفی زوج مورد نظر توجه میکنیم.
البته فردی که سن تقویمی یا شناسنامهای مثلا ۲۵ سال دارد از نظر عقلی، شناختی و عاطفی باید در حد ۲۵ سالهها باشد ولی احتمال دارد که این گونه نباشد؛ یعنی در بعضی مواقع ما شاهد این موضوع هستیم که فردی از نظر شناسنامهای، سن پایینی دارد اما از نظر عاطفی و شناخت اجتماعی در سطح بالایی است و به قولی بزرگتر از سنش رفتار میکند؛ گاهی حتی یک خانواده را نیز مدیریت میکند. بعضی افراد هم نسبت به سن شناسنامهایشان پختگی لازم را نداشته و مانند کودکان رفتار میکنند مثلا مرتب شغلشان را تغییر میدهند و هدف مشخصی در زندگی ندارند.
پس یادمان باشد در ازدواج سن عقلی، عاطفی و شناختی مطرح است. حال بر فرض اینکه زوجین تناسب لازم را با هم دارند، باز بهتر است ۳ یا ۴ سالی مرد بزرگتر از زن باشد که البته دلایل متعددی برای این کار وجود دارد. اول اینکه خانمها زودتر از آقایان به سن بلوغ میرسند. به همین دلیل رشد اجتماعیشان زودتر آغاز میشود و به عنوان یک زن زودتر در جامعه دیده و پذیرفته میشوند و نقشهای متعددی را بر عهده میگیرند؛ در صورتی که پسرها دیرتر به سن بلوغ میرسند و از نظر اجتماعی نیز دیرتر به عنوان یک مرد شناخته میشوند. این امر باعث میشود مردها هم دیرتر نقش خود را در اجتماع باور کنند.
دوم اینکه با توجه به مسائل فرهنگی کشور ما، بسیاری از مردها تمایل زیادی ندارند که از طرف همسرشان مورد راهنمایی، سرزنش، شماتت و مشاوره قرار بگیرند؛ بنابراین وقتی خانمی از شوهرش بزرگتر باشد، ممکن است آگاهیها و دانش او از همسرش بیشتر باشد. این امر در برخی مواقع تاثیراتی منفی دارد و مرد نمیتواند این رفتار را تحمل کند. از طرف دیگر آمارهای طلاق در این شرایط نشان میدهد که بسیاری از جداییها در سنین بالا رخ میدهد و این امر درست در زمانی است که خانمها به سن یائسگی میرسند.
این موضوع میتواند از نظرات دیگر مانند بچهدارشدن تاثیرات خاصی بر زندگی فرد داشته باشد. این امر در مردانی که از نظر معنوی، اجتماعی و شناخت اجتماعی درک بالایی ندارند، ممکن است به بروز رفتارهایی منجر شود که میتواند پایههای زندگی را به شدت سست کند. این عده از آقایان از اعتماد به نفس کمتری برخوردارند و ترجیح میدهند با زنان بزرگتر از خود ازدواج کنند؛ به خصوص اگر خانمها از نظر اقتصادی در وضعیت خوبی هم باشند.
عدهای از آقایان هم در کودکی ناکامیهایی را نسبت به دریافت حمایت مادرانه داشتهاند و به طور ناخودآگاه به سمت خانمهایی میروند که سنشان بالاتر است. اصطلاحا او را به عنوان مادر در نظر میگیرند و نه به عنوان همسر. عدهای از آقایان هم که اختلال شخصیت دارند، قدرت تصمیمگیری ندارند و منتظرند دیگران برای آنها تصمیم بگیرند. در حقیقت آنها خواهان این هستند که خود را پشت سر دیگران پنهان کنند. این گروه از مردان، بیشتر به سمت ازدواجهای این چنینی میروند. برخی انتخابها هم به نوعی ناخودآگاه است.
به گزارش سلامت نیوز، افراد بسیاری وجود دارند که با خانمهایی ازدواج میکنند که شبیه جوانی مادرشان است در حقیقت آنها زنی را انتخاب میکنند که شبیه فردی است که در دوران کودکی آنها را حمایت کرده و مورد محبت قرار داده است. نکته آخر اینکه دو گروه از خانمها بیشتر مورد توجه گروهی خاص از آقایان قرار میگیرند؛ خانمهایی که چهرههای کودکانه داشته باشند یا زنهایی که چهرههایی پخته و مادرانه دارند. معمولا هر دو گروه این افراد دچار مشکلات زناشویی و خانوادگی میشوند. تنها کسانی در زندگی موفق هستند که انتخابشان براساس انتخابی عاقلانه و شناخت کامل باشد.