در حالی که دولت اذعان دارد اتخاذ برخی سیاستها سفره مردم را کوچکتر کرده، آمارها حکایت از آن دارد که قیمت کالاهای اساسی پشت مرزها بسیار پایینتر از آن است که در بازار به دست مصرفکننده میرسد.
قدرت خرید مردم این روزها آنقدر کم شده است که استقبال نکردن آنها برای خرید کالاها، صدای تولیدکنندگان را هم درآورده است. حسابهای سرانگشتی به خوبی نشان میدهد که دخل و خرج این روزها به سختی با هم همخوانی دارند و حتی تخفیفهایی هم که تولیدکنندگان برای فروش بیشتر کالاهایشان اعمال میکند، نمیتواند موتور محرک قوی برای رونق بازار باشد.
دیگر حتی دولتمردان هم به این نکته اذعان دارند که سفره مردم کوچکتر شده و تورمی که دولت از آن حرف میزند و از تکرقمی شدنش بارها و بارها به عنوان یک افتخار در کارنامه کاری خود صحبت به میان آورده است، حداقل اگر برای دولتمردان کارنامه خوبی را رقم زده، برای مردم نان نداشته است.
اما حکایت آن است که مجموعه تدابیر دولتی در یکی دو سال اخیر سبب شده تا کالاهایی که باید با قیمت تمام شده کمتر به دست مردم برسد، به دلیل مساعد نبودن فضای کسب و کار و توجه نکردن کافی دولت به تولید و کاهش هزینههای جانبی آن، گرانتر تولید میشود و گرانتر هم به دست مصرفکننده میرسد، بنابراین اگر تورم هم به حداقل خود برسد، باز هم تأثیری در جیب مردم و دخل و خرج آنها به صورت ملموس نخواهد داشت.
به گزارش مهر، در این میان، سیاستهای دولتی هم سبب شده که قیمت کالاهای اساسی که عمدتاً مواد اولیه مورد نیاز آن از خارج کشور تأمین میشود، در سالهای گذشته نه تنها با شرایط رقابتی و منطبق بر نرخهای بازار جهانی به کشور وارد شوند، بلکه حتی زمانی هم که قیمت کالاهای اساسی در بازارهای جهانی پایین است، مصرفکننده بهرهای از آن ببرد.
کالاهای اساسی پشت دیوارهای گمرک چند؟
اما نکته حایز اهمیت آن است که قیمت کالاهای اساسی و مواد اولیه مورد نیاز تولید این کالاها، در چند قدمی بازارهای عمدهفروشی کالاهای اساسی در ایران به شدت پایین است و سیاستهای دولتی است که سبب شده قیمت کالاهای تولید شده با این مواد اولیه به شدت گرانتر از آن چیزی باشد که باید به دست مصرفکننده برسد.
رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی کشور آمارهای جالبی در این زمینه ارائه میدهد. کاوه زرگران، در گفتوگو با مهر میگوید: قیمت هر کیلوگرم برنج پشت درهای گمرک 2 هزار و۱۰۰ تومان است در حالیکه همین برنج وقتی وارد کشور میشود با هر کیلوگرم ۸ هزار تومان در بازار به فروش میرسد.
وی می افزاید: قیمت هر کیلوگرم شکر هم اکنون هزار و۷۰۰ تومان در پشت مرزهاست که وقتی وارد کشور میشود در بازار به قیمتی حدود 3 هزار و۸۰ تومان در حال عرضه است؛ حتی تا پیش از این قیمت شکر وارداتی هزار و۲۰۰ تومان بوده است.
به گفته زرگران، قدرت خرید مردم در بازار مواد غذایی و کالاهای اساسی به شدت کاهش یافته و همین کاهش قیمت خرید، صنعت غذای کشور را با رکودی بیسابقه مواجه کرده است؛ بنابراین دولت باید تدبیری اتخاذ کند که سفره مردم بیش از این کوچک نشود.
دسترسی مردم ایران به غذا کمتر شد
بانک مرکزی اعلام کرده که در ۳ سال اخیر قدرت خرید مردم کاهش یافته در حالی که فائو اعلام میکند در سطح دنیا به دلیل کاهش قیمتهای جهانی غذا دسترسی مردم به غذا بیشتر شده است. سهم هزینه خوراکی در ایران 5/26 درصد اما در برخی کشورها حتی به ۶ درصد میرسد. یعنی مردم ایران ۲۶ درصد درآمد خود را به تهیه غذا اختصاص میدهند.
این آمارها در حالی ارائه میشود که بخشی از مواد اولیه مورد نیاز تولید کالاهای اساسی همچون روغن خام، شکر تصفیه نشده، گندم از خارج تأمین شده و حتی وزارت جهاد کشاورزی هم به صراحت میزان تولید داخلی و نیاز کشور به واردات را به درستی اعلام نمیکند. در این میان بسیاری از مردم توانایی خرید برخی کالاهای اساسی داخلی را به دلیل بالا بودن قیمت ندارند، نمونه آن هم برنج است که به نظر میرسد بیشترین خرید مردم متمرکز بر برنجهای وارداتی باشد؛ چراکه هم اکنون به طور متوسط قیمت برنج وارداتی بین ۷ تا ۹ هزار تومان است در حالی که برنج داخلی از ۱۰ هزار تومان تا ۱۵ هزار تومان در بازار نوسان دارد.
البته گشتوگذاری در بازار هم به خوبی نشان میدهد که خریدهای مردم به صورت روزانه و در بسیاری از مواقع به صورت حداقلی صورت میگیرد. تنوع سبد خرید مردم بسیار کم شده و اگر در گذشته هر خانواده تنوع بیشتری را در مواد مصرفی روزانه خود تجربه میکرد، اکنون این تنوع به حداقل رسیده است و این امر، علایم خوبی را به دنبال ندارد.