اولویت نسل‌های جوان در ادامه راه زندگی کدام است؟

 بیشتر پدر و مادر‌ها یا بزرگتر‌های فامیل معمولا وقتی می‌خواهند کودکان خود را به حرف بیاورند و وانمود کنند که در جمع خانواده به آنان توجه دارند، از او می پرسند که، میدانی چرا به مدرسه می روی و درس می‎خوانی ؟

بزرگ که شدی می‌خواهی چه کاره شوی؟ در چنین مواقع و مخمصه پاسخ‌دهی است که کودکان نیز معمولا ایده‌های کلیشه‌ای خود را به زبان می‌آورند و جواب می‌دهند که مدرسه می‌روم، دانشگاه را هم تمام می‌کنم، یک کار خوب پیدا می‌کنم، ماشین می‌خرم، خانه می‌خرم، ازدواج می‌کنم، بچه دار می‌شم و و و و!

بدون شک اغلب کودکان  چنین سؤال و جواب‌ها را در ذهن ماندگار خود نگه داشته‌اند، اما متأسفانه بسیار هم ممکن است همان کودکان دیروز که امروز به جوان‌های برومندی تبدیل شده اند، افکار کودکانه خود را به سخره بگیرند و با خود بگویند، زندگی‌کردن و عملی ساختن ایده‌های دوران کودکی به همین سادگی‌ها نیست و به سختی ممکن است سرنوشت را با دست خودمان رقم بزنیم !

 انسان در مسیر تکاملی زندگی خویش با دو راهی‌های بسیاری روبرو می‌شود که فرصت دارد فقط یکی از راه‌ها را انتخاب کرده و ادامه دهد و با همین انتخاب‌ها است که سرنوشت انسان رقم می‌خورد و چه بسا سرنوشت آنچنان هم که دلخواه آدمی است رقم نخورد، حتی اگر در قدم اول انتخاب خودت باشد.

علی رغم اهمیت شغل و امکانات رفاهی نظیر خانه و خودروی شخصی و وسایل راحتی برای زندگی، اما نباید منکر این واقعیت شد که امر ازدواج مهمترین مرحله زندگی و انتخاب بخشی از سرنوشت برای هر انسان به شمار می‌آید .

بیشترین دغدغه پدر و مادرها نیز ازدواج و سرو سامان گرفتن جوان‌ها است که متأسفانه به نظر می‌آید در شرایط فعلی موضوع ازدواج به یکی از اصلی‌ترین معضلات اجتماعی و خانواده‌هایی که دختران و پسران جوان و دم بخت دارند تبدیل شده است، چرا که ظاهراً موضوع ازدواج به لحاظ مشکلات از اولویت اصلی جوان‎ها خارج شده است.

در این ارتباط و با توجه به اهمیت ازدواج در ایجاد زندگی سالم برای جوان‎ها، جلوگیری از بروز ناهنجاری‌های اجتماعی و در نهایت برقراری توازن جمعیتی کشور، دولت‌ها نیز مشوق‎‏هایی برای جوان‌ها لحاظ کرده‎اند که پرداخت وام کم‎بهره ازدواج ازطریق بانک‎ها از جمله آن می‌باشد.

در این باره همانطور که در یادداشت قبلی اشاره شد، متأسفانه امروزه قشرهای جوان در هدف‌گذاری‌ها و تعیین اولویت‎های زندگی آنچنان سردرگم و ناچار شده‌اند که ازدواج را بهانه می‌کنند و تقاضای وام ازدواج را هم به مرحله عمل می‎رسانند، اما وامی را که با زحمت فراوان و گذشتن از هفت خوان رستم صاحب می‎شوند در قبال سود اندکی در بازار آزاد واگذار می‌کنند و معلوم نیست اندک سودی که به چنین شیوه بدست می آورند، برای چه امر واجب‌تری هزینه می‌کنند که از ازدواج برای آنان مهم‌تر است .

قطعا خرید و فروش وام ازدواج در بازار آزاد به موارد کمی محدود نیست که دستاویز افراد فرصت طلب و‌سود جو قرار دارد.

نکته قابل تأمل و در خور آسیب‎شناسی این است که با وجود تمام مشکلاتی که در عرصه‎های اجتماعی پیش پای جوان‌ها قرار دارد، آیا واقعا اولویت جوان‌ها در ادامه راه زندگی کدام است و عاقبت کار نسل‌های جوان ما به کجا ختم خواهد شد؟