من یک پرستارم، وظیفه ام مراقبت از توست. فرقی نمیکند که نوزادی یک روزه باشی یا پیری سالخورده...
وظیفه دارم هرروز و هر لحظه از تو مراقبت کنم و شب ها را بر بالینت بیدار بمانم حتی اگر چند روز باشد چشم بر همنگذاشته باشم.
وظیفه دارم با صبوری و مهربانی پاسخ دردها و نالههایت را بدهم. زیرا پرستار یعنی وارث صبر زینب(س).
وظیفه دارم گوش جان بسپارم به درد و دل و غمهایت و مرهمی شوم بر ناراحتیهایت. حتی اگر غمی به سنگینی کوه و به وسعت دریا بر شانه هایم سنگینی کند.
وظیفه دارم در هر شرایطی لبخند را برایت به ارمغان بیاورم. زیرا پرستاری هنر نقاشی لبخند بر بوم درد هاست.
همه میگویند شغلت شریف است و بدون تردید شریف هم هست. همین که پس از روزها رنج بیماری را به جان خریدن، با پای خودت با لبخند از بیمارستان میروی و من، منِ پرستار، نظاره گر لبخندت هستم برایم به اندازه کل دنیا می ارزد.
من پرستارم. پرستاری که درد و رنج را میفهمد، استرس و نگرانی را میفهمد، کمبود ها را میداند و میداند که باید ساخت. اما باور کن، باور کن من نیز یک انسانم. حتی قبل از اینکه پرستار باشم یک انسان بودهام. گاهی خسته میشوم، گاهی عصبی، گاهی درد دارم و گاهی هم میبُرم. از همه چیز...
هرساله به مناسبت میلاد حضرت زینب (س ) و روز پرستار به سراغ این قشر زحمتکش می رویم و زحمات و خدمات آنان را پاس می داریم اما بهانه گفتگوی امسال، ما تصمیم گرفتیم به سراغ دو نفر از پرستاران بیمارستان بعثت برویم که یکی از آنها سابقه فعالیت در بخش ارتوپد دارد و دیگری نیز در قسمت اتاق عمل این بیمارستان مشغول فعالیت است.
چند سال است پرستار هستید؟
در چه مراکزی مشغول به کار بوده اید؟
پریسا حسینی: فارغ التحصیل رشته کارشناسی پرستاری از دانشگاه آزاد واحد سنندج هستم که از سال 77 به مدت 2 سال و 8 ماه در بیمارستان مباشر، 8 سال و دو ماه در بخش خصوصی بیمارستان بوعلی و از مهرماه 88 در بیمارستان بعثت مشغول به کار هستم که اکنون نیز به لطف خدای منان به عنوان سوپروایزر در بخش ارتوپد فعالیت میکنم.
فرزانه بهرمندنژاد: فارغ التحصیل رشته کارشناسی اتاق عمل از دانشگاه علوم پزشکی واحد همدان هستم، از سال 91 فعالیت خود را در اتاق عمل بیمارستان بعثت آغاز کردم و خوشبختانه در سال 1400 و امسال نیز به عنوان پرستار نمونه معرفی شدهام .
چه چیزی سبب می شود انگیزه کاری شما بالا برود و چه چیزی این انگیزه را از بین می برد؟
حسینی: شغل پرستاری به دلیل ماهیتی که دارد سختیهای خاص خودش را دارد و چون با جان افراد سروکار داریم از حساسیت بالایی برخوردار است و کار پرستاری تنها محدود به مراقبت از بیماران نمی شود بلکه تمام نیازهای روحی و جسمی یک بیمار از همان ابتدای مراجعه و بستری تا زمان ترخیصش به پرستاران بستگی دارد بنابراین زمانی که یک بیمار پس از بهبودی کامل با سلامت کامل از بیمارستان ترخیص میشود به نوعی ما پرستاران احساس رضایت و خرسندی میکنیم اما متأسفانه در زمانهایی که شاهد نقصعضو و یا حتی مرگ برخی از بیماران هستیم سبب سرخوردگی و درد و رنجمان میشود به خصوص اینکه بیمارستان بعثت یک مرکز تروما است و درصد بالایی از تصادفیها به این بیمارستان مراجعه میکنند و روزانه شاهد مرگومیر بیماران زیادی هستیم و همین اتفاقات در روحیات ما تأثیرگذار خواهد بود.
بهرمندنژاد: شغل پرستاری یکی از شغلهای بسیار سخت و حساس است که روزانه با چالشهای متفاوتی روبهرو است. فشارکاری بالا، شیفتهای طولانی و همچنین دیگر مسئولیتهای بزرگی که بر دوش پرستاران است هیچ وقت سبب نشده است که ما پرستاران نسبت به شغل و حرفهای که داریم سرد شویم همین که بدانیم میتوانیم در بهبود مشکلات جسمی و یا حتی روحی بیماران نقش مفیدی داشته باشیم سبب دوچندان شدن انگیزه ما در این حرفه میشود.
ارزیابی شما از میزان درآمد یک پرستار نسبت به سختی شغل او چیست؟
حسینی: نسبت به حجم و سختی کار یک پرستار، لازم است که توجه بیشتری به این قشر زحمتکش جامعه شود.
بهرمندنژاد: پرستاران به دو گروه استخدامی و شرکتی تقسیم میشوند که سالهاست وعده تبدیل وضعیت را به ما که جزء گروه شرکتی هستیم؛ دادهاند اما تاکنون هیچ اقدامی از سوی مسئولان صورت نگرفته است درحالی که هرگروه به یک میزان و اندازه کار میکنیم اما چون قرارداد ما به صورت رسمی نیست ما از خدمات و امکانات بسیاری محروم هستیم، نکته دیگر اینکه اکنون در کشور با معضل کمبود پرستار روبهرو هستیم و مجبوریم که شیفتهای طولانی و فشار کار بالا را بر دوش بکشیم در حالی که همین تبعیض قائل شدن در بین پرستاران واقعاً ناراحت کننده است.
از تجربه خودتان در روزهای سخت کرونایی برایمان بگویید که مجبور بودید از خانواده دور باشید؟
حسینی: من جزء پرستارانی بودم که از نخستین روزهای شیوع کووید 19 در بخش کرونایی فعالیت میکردم روزهای بسیار سخت و طاقتفرسایی بود که هنوز هم سختیهای آن روز در خاطرم است طوری که امید به زندگی در آن روزها صفر شده بود اما تجربه بسیار خوبی را برای من و سایر همکارانم رقم زد اینکه همه باهم پای به پای یکدیگر برای مبارزه با این ویروس جنگیدیم و در خط مقدم مبارزه با این ویروس قرار داشتیم افتخار بزرگی را نصیب من کرد. از طرفی دیگر نیز هم اینکه بدانیم دعای خیر مردم پشت سر ما است خودش قوت قلب بزرگی را به ما میدهد.
بهرمندنژاد: روزهای پر اضطرابی را گذراندیم، روزهایی که جانمان در کف دستمان بود و هرلحظه مرگ را در جلو چشم میدیدیم، حتی در برخی از روزها شده بود که با ترسولرز از اینکه نکند با ورود من به خانه اعضای خانوادهام به این ویروس مبتلا شوند.
در هر صورت باوجود اینکه روزانه با خطرات آسیبهای روحی و جسمی بسیاری مواجه هستیم سعی داریم که خودمان حتی سختتر از این شرایط کرونایی آماده کنیم و خوشحالم که پرستاری را برای تحصیل انتخاب کردم و خوشحالم که میتوانم در چنین شرایط سخت و بحرانی به هموطنانم خدمت کنم، شرایط دشوار است اما باید با صبر و حوصله این روزها را گذارند.
به نظر شما یک پرستار چقدر میتواند در بهبود وضعیت یک بیمار تأثیرگذار باشد؟
حسینی: به نظر من، پرستار زمان بیشتری را نسبت به یک پزشک و سایر کادر درمان در اختیار بیمار میگذارد و این پرستار است که حدود 70 درصد نقش بسیار مؤثری را در درمان و بهبود یک بیمار دارد زیرا از همان مراحل ابتدای بستری شدن گرفته تا تزریق دارو، بررسی مداوم علائم حیاتی بیمار و از همه مهمتر ارتباط برقرار کردن مؤثر بین بیمار و پرستار نقش بسیار مهمی را در روند بهبودی و روحیه یک بیمار خواهد داشت؛ اگرچه در بین ما نیز همکارانی هم هستند به دلیل سختی کار و خستگی ممکن است بدخلقی هم کنند اما توصیهای که من همیشه به نیروهای خود دارم این است که با یک ارتباط خوب و مؤثر میتوانند شیفتهای شلوغ و سخت را مدیریت کنند.
بهرمندنژاد: بیشترین برخورد ما پرستاران اتاق عمل با بیماران در زمان بیهوشی آنهاست، اما پیش از بیهوش شدن فرد بیمار ما سعی میکنیم که با روی خوش و مهربانی به بیماران پیش از عمل امید دهیم آن هم به دلیل ذهنیتی است که اغلب بیماران از فضای اتاق عمل دارند و به نوعی ترس از اتاق عمل سبب خراب شدن روحیه بیماران میشود اما سختی کار ما نسبت به پرستاران بخش در این است در برخی از شیفتها مجبور هستیم تا پایان عمل سرپا باشیم و زمانی که عمل جراحی با موفقیت انجام میشود تمام خستگی آن روز از تنمان خارج میشود.
نظرتان در رابطه با مهاجرت پزشکان و پرستان به سایر کشورها چیست؟ خودتان چنین برنامه ای دارید؟
حسینی: من در سال های ابتدای فعالیتم که در بیمارستان مباشر مشغول کار بودم برای کشورهای عربی ثبت نام کردم و مهمتر از اینکه چون من و همسرم هر دو با هم همکار هستیم، هر دو با هم ثبت نام کردیم و نمره قبولی هم آوردیم اما در نهایت کشور خودمان را انتخاب کردیم، زیرا زندگی در کشورهای دیگر هم سختی های خودش را دارد اینکه شرایط آنجا خیلی بهتر از کشور خودمان نیست ولی در کل خودم مهاجرت به سایر کشورهای دیگر را توصیه نمی کنم حتی با وجود مزایایی که دارد.
بهرمندنژاد: این یک سؤال کاملاً شخصی است که بستگی به خود فرد دارد در حال حاضر به مهاجرت فکر نمیکنم اما شاید در سالهای آینده اگر شرایط مهیا شود جزء برنامههایم خواهد بود و اگر در کشور خودمان خدمات و امکانات لازم برای این قشر فراهم شود هیچکس به فکر مهاجرت برای کشورهای دیگر نخواهد افتاد.
از اینکه پرستار نمونه شدهاید چه حسی دارید؟
بهرمندنژاد: تمام پرستاران با توجه به وظایف و مسئولیتهای سنگینی که دارند جزء نیروهای زحمتکش جامعه هستند، اما خدا را شاکرم که توانستم برای دومین بار به عنوان پرستار نمونه انتخاب شوم که این را هم مدیون دعای خیر مردم هستم.