کنترل وزن امری مهم برای حفظ سلامتی است. وقتی وزن بالاتر یا پایینتر از وزن طبیعی بر حسب قد باشد و اگر سلامتی، تناسب اندام و ظاهر برای فرد اهمیت داشته باشد درصدد از بین بردن این تفاوت وزن با وزن طبیعی برخواهد آمد.
فرهاد شعاعی که اطرافیان او را با نام سجاد میشناسند یکی از این افراد است. او با ارادهای تحسین برانگیز در 8 ماه 70 کیلوگرم از وزن خود را کم کرده و میخواهد به این روند جالب ادامه دهد. پاي گفتوگو با این جوان کبودراهنگی نشستیم تا بيشتر از جزئيات و دلايل لاغر شدنش مطلع شويم.
خرداد، آغاز راه تحول بزرگ زندگی
شعاعی که متولد سال 1373 و دارای مدرک دیپلم رشته کامپیوتر است، به خبرنگار ما گفت: وزنم اوایل خرداد ماه امسال به 185 کیلوگرم رسیده بود. از نگاههای مردم خسته شده بودم و طرز نگاه مردم به رفتارهای روزمره من مثل نشست و برخاست عادی نبود. همان موقع تصمیم گرفتم که وزن خود را کم کنم.
وی در ادامه تصریح کرد: فکر نمیکردم ظرف مدت 8 ماه 70 کیلو از وزنم کم شود. در حال حاضر 115 کیلو وزن دارم و اگرچه به وزن ایدهآل رسیده ام اما میخواهم به کاهش وزن ادامه دهم.
این جوان کبودراهنگی که 2 متر و 3 سانتیمتر قد دارد، بیان کرد: اگر 5 کیلوگرم دیگر از وزنم کاهش پیدا کند وضعیت قد و وزنم متناسب و ایدهآل خواهدشد.
35 کجا و 70 کجا!
شعاعی تاکید کرد: ابتدا هدفم این بود که 35 کیلوگرم از وزنم را کم کنم، اما وقتی وزنم به 150 کیلوگرم رسید تلاش خود را دوچندان کردم و وزن را به 115 کیلو کاهش دادم. اکنون وزن ایدهآلی دارم اما میخواهم 5 کیلوگرم دیگر هم کم کنم.
وی افزود: در حال حاضر همه به من میگویند وزن ایدهآلی داری اما من میخواهم وزن خود را به 110 کیلو رسانده تا متناسب با قد باشد.
رژیم سنگین، ورزش هوازی
این جوان باپشتکار اضافه کرد: اوایل خرداد ماه رژیم سنگین غذایی خود را آغاز کردم. در کنار رژیم ورزش هوازی و سنگین نیز در دستور کار بود و سختیهای زیادی را به جان خریدم.
شعاعی عنوان کرد: اوایل روزانه بیشتر از 2 ساعت ورزش میکردم اما امروز کمتر شده و رژیم غذایی هم مثل گذشته نیست اما بازهم تاکید میکنم رژیم ادامهدار است و می خواهم 5 کیلو کم کنم.
وی در پاسخ به این سوال که در ابتدا آیا برای یک فرد "فربه" ترک عادت غذایی و نخوردن بعضی غذاهای باب میل سخت نبود؟ گفت: قطع به یقین رژیم غذایی برای یک فرد چاق سختی های خاص خودش را دارد. من ابتدا به هیچ عنوان نباید نان و برنج میخوردم اما رفته رفته که ضعیف شدم رو به غذاهایی مثل برنج آوردم اما نه مثل گذشته.
از ریزش مو تا سرگیجه
شعاعی افزود: رژیم غذایی من سنگین بود و در آن برهه طبیعی بود که عواقبی به همراه داشته باشد. ریزش مو، سرگیجه و سیاهی چشم از جمله عواقب این رژیم سنگین بود که باید آنها را تحمل میکردم. البته تاکید می کنم که وقتی احساس کردم ضعیف شدهام از شدت رژیم کم کردم.
این جوان کبودراهنگی تصریح کرد: چهره من برای برخی که پس از مدتها مرا میدیدند ناآشنا بود. برخی فکر میکردند چهره فعلی با چهره قبلی من 2 فرد هستند که باهم برادرند! برخی هم فکر میکردند دچار بیماری شده ام که این همه وزن کم کردم!
وی در پایان با تقدیر از پدر و مادر خود در همراهی چند ماه دشوار اظهار کرد: خوشحالم که پس از چند ماه به هدفی که مدنظرم بود رسیدم. همه بدانند که خواستن توانستن است.