1403-02-031403-02-13bool(false) خودکشی به‌دلیل فقـر؛ چـرا؟ همدان پیام
 
 
پنجشنبه - 13 بهمن 1401 - شماره 4521
 
امروز : پنجشنبه ، 13 ارديبهشت 1403

Today : Thu, May 2, 2024




ارتباط با سرویس ها - پذیرش آگهی * شعار سال ۱۴۰۳ جهش تولید با مشارکت مردم
ورود کاربران


عکس چاپخانه
logo-samandehi
 
کد مطلب:  109284 تاریخ انتشار:  1399-03-24 - 08:59 تعداد بازدید:  338
ارسال به دوستان
نسخه چاپی

خودکشی به‌دلیل فقـر؛ چـرا؟

تحلیل

 جانبازی که در برابر بنیاد شهید کرمانشاه اقدام به خودسوزی کرده بود، پس از انتقال به بیمارستان جان باخت.
گفته می‌شود خودسوزی این جانباز به‌دلیل فقر و دریافت نکردن تسهیلات موردنیاز خود از بنیاد شهید بوده است، ادعایی که توسط رئیس بنیاد شهید کرمانشاه رد شده است. رئیس بنیاد شهید کرمانشاه مدعی شده است که با وام درخواستی جانباز مذکور موافقت شده و او تسهیلاتی همسطح دیگر جانبازان دریافت می‌کرده است. او دلیل خودسوزی فرد جانباز را به مسائلی مانند مشکل خانوادگی و اختلالات عصبی و روانی نسبت داده است.
هدف این نوشته، کشف دلیل خودکشی جانباز مذکور و داوری درباره ادعاهای متناقض مطرح شده در این‌باره نیست، بلکه کنکاشی مختصر در دلیل افزایش خودکشی‌های ناشی از فقر در دوران اخیر است.
واقعیت این است که فقر همیشه به مراتب و سطوح متفاوتی میهمان جامعۀ بشری بوده است. در جوامع مختلف میزان و سطح فقر، کم و زیاد و بالا و پایین شده اما هرگز ریشه‌کن نشده است. تا همین دهه‌های پیش فقیران با فقر خود کم و بیش کنار می‌آمدند و با رنج و محنت خود می‌ساختند و به همین دلیل کمتر موردی از اقدام به خودکشی بر اثر فقر گزارش می‌شد. در دهۀ اخیر اما آمار خودکشی ناشی از فقر بالا رفته و فقیران تاب تحمل فشار و مشقت فقر را نسبت به گذشته از دست داده‌اند، چرا؟
یکی از دلایل آن قطعاً سطح آگاهی اجتماعی است. پیش از این خانوارهای فقیر، وضعیت خود را به سرنوشت و تقدیر مربوط می‌دانستند و تمکین در برابر تقدیر را هم نوعی فضیلت برای خود برمی‌شمردند. اینک اما دانش اجتماعی به همگان آموخته است که فقر ربطی به قضا و قدر ندارد و دارای ریشه‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است و با برنامه‌ریزی صحیح می‌توان خانواده‌های بسیاری را از فقر نجات داد. این آگاهی خود سبب تحمل‌ناپذیری فقر شده است، اما در جامعۀ ما چون این آگاهی نمی‌تواند به عمل خاصی برای تغییر شرایط منجر شود، شکافی عمیق بین عین و ذهن پدید می‌آورد که درنهایت منجر به افسردگی و نابودی خویش می‌شود.
دلیل دوم‌ آن انقلاب در صنعت رسانه‌ای است که نمایش جلوه‌های پرتجمل زندگی ثروتمندان را برای فقیرترین اقشار جامعه نیز امکان‌پذیر کرده است، در واقع اگر فقیران تا چندی پیش وضعیت خود را با همسایه‌ها و هم‌محلی‌های خود مقایسه می‌کردند، امروزه با زندگی‌های اشرافی و تجملاتی پولدارترین سلبریتی‌های ورزشی و هنری جهان مقایسه می‌کنند. این مقایسه و درک اختلاف بی‌نهایت بین سطح زندگی خود و دیگران، در همه جای جهان، دولت‌ها را به چالش کشیده و موجبات مشروعیت‌زدایی از آنها را فراهم کرده است. رؤیای زندگی بسیار مرفه در کنار فقر و فلاکت زندگی واقعی، در مراحلی می‌تواند به استیصال و خودکشی منجر شود.
دلیل سوم که از نظر من با اهمیت‌تر است، این است که تا چند دهه پیش، سطحی از فقر در عمل قابل تحمل بود، اما اکنون در عمل قابل تحمل نیست!
نیازهای عینی و غیرقابل چشم‌پوشی یک خانواده برای ادامۀ بقا و حیات تا دهه‌های پیش به واقع بسیار محدود بود. فقط لازم بود شکمی از هر غذای ساده‌ای سیر شود، تن‌پوشی یافت شود و سقفی برای خواب و ایمنی از سرما و گرمای شدید وجود داشته باشد. فقط همین!
برای نمونه در روستایی که ما پیش از انقلاب در آن زیست می‌کردیم، فقط همین ۳ قلم ضرورت گریزناپذیر زندگی بود و تأمین آنها هم اگرچه گاهی مشکل اما غیرممکن نبود. خوش‌نشینی در اتاقی خشت و گلی در قلعه‌ای نیمه‌مخروبه، در دسترس بود. خرید چند متر پارچۀ چیت یا کودری از تنخواه‌فروشِ دوره‌گرد، مشکل پوشش را حل می‌کرد و پر کردن شکم هم در بدترین حالت با پخت گیاهان صحرایی و دوغِ همسایه و گندمِ خوشه‌چینی مقدور بود.
یک خانوادۀ فقیر و زحمتکش اما قانع و بردبار و صرفه‌جو با دستیابی به این ۳ قلم، دیگر احساس نیاز حیاتی به چیز دیگری نمی‌کرد و درواقع هر چیز دیگری جز این ۳ مورد، نوعی تجمل به‌شمار می‌رفت. بنابراین خانواده‌ای که به این سطح از زندگی رضایت می‌داد، دلهره و اضطراب و آشوب ذهنی خاصی نداشت و به عبارتی از ۷ دولت آزاد و رها بود و هرگز فکر خودکشی ناشی از فقر به سراغ اعضایش نمی‌آمد!
نیازهای غیرقابل چشم‌پوسی در زندگی امروز اما بی‌نهایت شده و تأمین آنها برای گذران حیات چندان ساده نیست. برای نمونه، آب لوله‌کشی و برق و گاز و تلفن و موبایل به‌طبع زندگی را نسبت به گذشته بسیار راحت‌تر کرده است، اما همۀ این امکانات پایان هر ماه قبض‌شان از راه می‌رسد و اگر پول و پس‌اندازی در میان نباشد، فشار روانی خارق‌العاده‌ای را به خانواده تحمیل می‌کند. این تازه بخش راحت کار است. رواج وام و بازپرداخت به موقع قسط و ده‌ها مورد دیگر، داشتن پول را برای ادامۀ حیات گریزناپذیر کرده است. چند دهه پیش بی‌هیچ پول و پس‌اندازی در یک روستا، می‌شد زندگی کرد و امروز نمی‌شود! وقتی نمی‌شود پس طرف خودکشی را به‌عنوان راهی برای رهایی از تنگنا و فشار و اضطراب فرض می‌کند.


بازگشت
نظرات بینندگان :
نظر شما :
   
نام*
ایمیل* ایمیل محفوظ می باشد
نظر*
کد امنیتی*
کد امنیتی

 
 
 
گزارش گزارش ویژه یادداشت تحلیل سرمقاله ضمیمه(پیام_آدینه) دانلود
صفحه نخست آخرین اخبار درباره ما ارتباط با ما  پیوندها ویژه_نامه راهنما
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.

 
روزنامه همدان پیام ( اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، ورزشی )
صاحب امتياز و مدير مسئول: نصرت ا... طاقتي احسن  -  سردبير: يدا... طاقتي احسن
نشاني: همدان، خيابان شريعتي، ابتداي خيابان مهديه، ساختمان پيام
تلفن: 38264433 (081)  -  فکس: 38279013 (081)  -  سازمان نیازمندی: 38264400 (081)  - ايميل: info@hamedanpayam.com