بازار سرمایه در هفته جاری تا حدودی شرایط بهتری را تجربه کرد؛ این روند پس از آن رخ داد که بانک مرکزی زمزمهها درباره افزایش نرخ سود را تکذیب کرد و در عین حال دست به تعدیل نرخ سود بین بانکی زد. البته شواهدی وجود دارد که نشان میدهد هنوز این اتفاق در عمل نیفتاده و همچنان نرخهای بین بانکی بالای 22 درصد جریان دارد که امیدواریم با مصوبه اخیر بانک مرکزی، این روند عملا متوقف شود.
میتوان باتوجه به تحولات اخیر، افق مثبتی را برای اقتصاد کشور نسبت به 2 سال گذشته متصور شد. نخست آنکه باتوجه به نتایج انتخابات امریکا، امروز حداقل دیگر افق تشدید فشارها را پیشرو نداریم کمااینکه آقای بایدن از بازگشت ایالات متحده آمریکا به برجام هم گفتهاند که برهمین اساس در قالب بهترین سناریوها، میتوان گشایشهای اقتصادی را هم پیشروی کشور داشت.
موضوع بعدی اخباری است که در مورد تولید واکسن کرونا اعلام شده که این موضوع نیز میتواند به بهبود شرایط اقتصادی و تعدیل برخی مسائل منجر شود. در عین حال طی ماههای اخیر، بازار سرمایه یک اصلاح قوی را داشته و تصور میکنم باوجود چشماندازهای عنوان شده، درصورت حرکت سیاستگذاران در مسیر صحیح، میتوان از این فرصت به نفع اقتصاد کشور استفاده کرد و بهتبع آن بازار هم شرایط مثبتی را پیش روی خود داشته باشد.
در شرایط حال حاضر در زمینه سیاستهای ارزی نیز بهترین رویکردی که بانک مرکزی میتواند انجام دهد، تثبیت نرخ ارز در یک نرخ معقول (در همین حدود نرخ فعلی) است، به جای آنکه اجازه دهد نرخ ارز اصلاح عمیقی داشته باشد. در عین حال کاهش نرخ سود بانکی نیز میتواند بهعنوان سیاست دیگری در دستور کار بانک مرکزی قرار گیرد. بر این اساس میتوان همان روندی که در دهه 80 صورت گرفت را دنبال کنیم؛ یعنی بتوانیم برای مدتی طولانی نرخ سود بانکی پایین و نرخ دلار تثبیت شده داشته باشیم. اگر این سیاستها همزمان اجرا شود، قطعا بازار سرمایه هم رونق میگیرد.
آن زمان میتوان درباره بحث تأمین کسری بودجه دولت با فروش اوراق و عرضه سهام شرکتها در بورس صحبت کرد؛ زیرا جذابیت به بازار سرمایه بازگشته است و احتمالا سرمایهگذاری در حوزههای مختلف تقویت خواهد شد.
راه بعدی که سیاستگذار باید آن را پیش گیرد، این است که باید سیاست بازار در دستور کار قرار گیرد. قیمتگذاریهایی که امروز با انواع کنترلها و دخالتها صورت میگیرد، شاید در کوتاهمدت به کنترل نسبی قیمتها منجر شود اما در بلندمدت، میتواند حتی موجب شکلگیری حباب قیمتی در بازارها شود، کمااینکه این روند را بهطور واضح در بازار خودرو میبینیم. اگر در بازار خودرو قیمتگذاری آزاد داشتیم، قیمت خودرو هیچوقت تا این اندازه رشد نمیکرد. سیاستهای کنترلی همیشه به کاهش عرضه و تشدید قیمتها منجر میشود. حرکت به سمت اقتصاد بازار و مدیریت صحیح سیاستهایی که رشد نقدینگی را به همراه دارند؛ مثل سود سپرده و نرخ ارز، باتوجه به افقی که امروز پیش روی ما قرار دارد، میتوان به تشکیل سرمایه ثابت و سرمایهگذاری در کشور امید داشت که حاصل آنها رونق بازارها از جمله بازار سرمایه خواهد بود.
* امیر سیدی
کارشناس بازار سرمایه