انتخابات ریاستجمهوری به دلیل نقش و جایگاه تأثیرگذار ریاستجمهوری و دولت در تمام شئونات جامعه، توسعه و عقبماندگی کشور در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار است.
همین اهمیت و جایگاه رئیسجمهور، انتخابات ریاستجمهوری را هم با اهمیت و مهم کرده است که شناخت این پدیده و منطق حاکم بر آن برای دستاندرکاران و مجریان انتخابات بسیار مهم و ضروری است. بر این اساس فهم قواعد یا منطق یا الزامات این انتخابات اهمیت ویژهای دارد و تنها با فهم این منطق است که میتوان توضیح داد چرا در فلان انتخابات، فلان نامزد برنده و دیگران شکست خوردهاند. فهم این منطق در پیشبینی انتخابات نیز اهمیت دارد.
برای کسانی که نیمنگاهی به سیاست و مسائل سیاسی مستقل انتخابات ریاستجمهوری دارند، این پرسش مطرح است که این انتخابات از چه قاعدهای تبعیت میکند و آیا اساساً قاعدهای بر آن حاکم است؟
قطعاً گروهی معتقدند نتیجه انتخابات از قبل معلوم شده است و گروه دیگری میگویند انتخابات قابل پیشبینی نیست. آنهایی که میگویند نتیجه انتخابات از قبل معلوم است چند دستهاند، یا به تئوری توطئه اعتقاد دارند و میگویند دستهای پنهان انتخابات را هدایت میکنند و نتیجه آن را معلوم میکنند، یا به تئوری توطئه باور ندارند، اما معتقدند قدرت برخی از افراد یا گروهها به قدری زیاد است که با خواست آنها نتیجه انتخابات مشخص میشود.
اما کسانی که قائل به پیشبینی بودن نتیجه انتخابات نیستند، نسبت به وجود هر نوع نظم و قاعدهای در پدیدهای مثل انتخابات بدبین هستند.
مطالعات انجام شده و تجارب گذشته در دنیا و ایران نشان میدهد، انتخابات نه کاملاً بیقاعده است و نه نتیجه آن میتواند پیشاپیش تعیین شود.
درست است که رأی نهایی را مردم به صندوقها میاندازند، اما نظرات و دیدگاههای آنها در ایام تبلیغات و مبارزات انتخاباتی تحتتأثیر حرفها، عملکرد، تخریبها، تبلیغات خیابانی حامیان کاندیدا، مناظرههای انتخاباتی و... قرار میگیرد. به طوری که کسانی که پیش از جدی شدن انتخابات نمیدانند چه کسانی رأی خواهند داد و در این مورد تصمیم نگرفتهاند، بیشترین تأثیر را از کمپین انتخابات و مبارزات و مناظرهها میپذیرند و بیشترین تأثیر را بر نتیجه انتخابات دارند. این عده را اصطلاحاً آرای شناور یا خاکستری میگویند و تمام هموغم نامزدها و ستادهای آنها جلب این آراست.
در مقابل این عده، گروه دیگری براساس ملاحظات حزبی و سیاسی و جناحی رأی میدهند و حزب و جناح مورد نظر آنها هر کسی را معرفی کند به او رأی میدهند و آرای آنها چندان تحتتأثیر تبلیغات و حرفهای نامزدها نیست.
گروه دیگری نیز هستند که از سیاست و رأی دادن و مشارکت سیاسی خوششان نمیآید و به ندرت حاضر میشوند در انتخابات شرکت کنند، زیرا اساساً سیاست و انتخابات را قبول ندارند.
گروه دیگری از افراد نیز به دلایل نارضایتیهای موقتی در انتخابات شرکت نمیکنند و معتقدند در شرایط موجود، رأی آنها تأثیری نداشته و موقتاً در انتخابات شرکت نمیکنند.
پس جامعه در کل 2 گروه است، دستهای که رأی میدهند و آنهایی که رأی نمیدهند. آنهایی که رأی میدهند 70- 60 درصد تا چند ماه مانده به انتخابات نمیدانند به چه کسی رأی میدهند و منتظر هستند تا تبلیغات انتخاباتی آغاز شود. بخش قابلتوجهی از این گروه تحتتأثیر فضای جمعی، نامزد موردنظر خود را انتخاب میکنند.
برای مطالعه هر پدیدهای یک مدل و الگوی نظری، کمک شایانی در فهم و درک جوانب متعدد و مختلف آن پدیده خواهد داشت. در تبیین پدیده انتخابات ریاستجمهوری، بهرهگیری از الگوی بازی میتواند این نقش را به خوبی ایفا کند.
رکن اصلی نظریه بازیها این است که بازیگران عقلانی و براساس حساب و کتاب عمل میکنند، یعنی کلیت بازی عقلانی است. اما انتخابات برخلاف آنچه در نظریه بازی گفته میشود یک بازی کاملاً عقلانی نیست و لذا باید در فهم و تحلیل و پیشبینی آن به عوامل غیر عقلانی یا احساسی هم توجه کرد و آنها را جدی گرفت.
طبیعی است وقتی پای عوامل احساسی به میان میآید، کار پیشبینی به مراتب دشوارتر میشود.
در این خصوص بازی فوتبال را در نظر بگیرید که متأثر از انواع متغیرهای عقلانی و اصلی است. از تشویق تماشاگران تا بازی بازیکنان، طرحهای سرمربی، نحوه داوری، امکانات رفاهی ورزشگاه، آبوهوا، امنیت ورزشگاه که هر کدام از اینها خود وابسته به متغیرهای دیگری نیز هست. مثلاً نحوه بازی کردن بازیکنان متأثر از میزان استراحت آنها در شب مسابقه، روحیه، آمادگی جسمانی، تشویق مربی، پرداخت دستمزد و... است. پس 90 دقیقه بازی فوتبال نتیجه و محصول عوامل بسیار متعددی است که بخشی از آنها را میتوان دید و بخش دیگر را نمیتوان دید و لاجرم باید به حدس و گمان و تحلیل متوسل شد.
در یک بیان ساده میتوان گفت که یک بازی فوتبال 4 عنصر یا مؤلفه دارد:1 - بازیکن 2- زمین بازی و ورزشگاه 3- تماشاگران 4- عوامل پشت پرده یا بیرون از زمین.
نتیجه بازی هم در نوع تعامل این 4 عامل رقم میخورد. سهم هر یک از این عوامل متفاوت است اما هیچ عامل را نمیتوان نادیده گرفت.
در انتخابات ریاستجمهوری، نامزد و طرفدارانشان شبیه بازیکنان فوتبال و زمین بازی مثل شرایط کلی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی است.
انتخابات ریاستجمهوری در ایران یک بازی سیاسی با سرعت زیاد و با حضور مجموعهای از بازیگران است. یک بازی در یک فاصله زمانی چند ماهه که به سرعت آغاز میشود، ادامه پیدا میکند و در روزهای آخر به اوج میرسد و تعیین میکند چه کسی برنده میشود. انتخابات ریاستجمهوری یک بازی است به این معنا که در آن عقل و هیجان در کنار هم و شانه به شانه هم پیش میروند.
برقراری روابط حسی و عاطفی میان نامزدها و رأیدهندگان نقش بسیار مهمی در جذب رأی و بخصوص آراء شناور و خاکستری دارد.
در این بازی هر کسی مهارت و توانایی بیشتری از خود نشان دهد احتمال پیروزی او بیش از دیگران خواهد بود.
در این بازی احتمال برنده شدن نامزدی بیشتر است که دانش انتخابات را با هنر مبارزات انتخاباتی در هم آمیزد و جسارت و توان خطر کردن را داشته باشد. در این بازی عقل، دانش، تجربه و احساس و قدرت روانی در کنار هم هستند.
با توجه به مطالب فوق میتوان عوامل عمده تأثیرگذار در انتخابات ریاستجمهوری را در چند مورد اصلی بیان کرد که هر کدام از آنها متشکل از دهها عوامل جزیی دیگری هستند. بنابراین برای فهم مناسب و داشتن درکی روشن از چگونگی شکلگیری روند انتخابات و نتیجه آن، باید به این موارد توجه و آنها را تحلیل کرد. این عوامل تصویری کلی و چندبُعدی از انتخابات ریاستجمهوری را نشان میدهد.
عوامل موثر بر انتخابات ریاست جهوری در ایران عبارتند از:
1. نخبگان سیاسی
2. ساختار (محیط)
3. فعالان عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
4. نهادهای مختلف قدرت
5. زنان
6. مسائل اقتصادی
7. تخریب های انتخاباتی
8. اصلاح طلبان
9. اصولگرایان
10. قانون انتخابات
11. مسائل قومی و مذهبی
12. مناظره انتخاباتی
13. رسانه ها (فضای مجازی)
14. صدا و سیما
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرمانداری همدان و رئیس ستاد انتخابات شهرستان همدان