وقتی کالا یا محصولی خاص با چند کیفیت مختلف تولید شود مثل شمشیری دولبه را میماند که هم میتواند به ضرر مصرفکننده تمام شود و یا رضایت او را جلب نماید. به این معنا که مثلاً کارخانهای محصولی را با یک اسم و برند مشترک، اما با درجه بندی در سه کیفیت مختلف و سه قیمت متفاوت تولید کرده و روانه بازار نماید، ولیکن ممکن است به عللی برای مصرفکننده و خریدار مشکل باشد تا چنین کالایی را با سه کیفیت متفاوت تشخیص دهد و چنانچه پای سوءاستفاده درمیان باشد، قطعاً سر مصرفکننده کلاه خواهد رفت.
اطلاع دارم که سابق براین (انشاءا... که در زمان حاضر چنین نباشد) اگر مغازهداری مثلاً یکصد تخته فرش ماشینی از یک نوع خاص به کارخانه مربوطه سفارش میداد و پیش خرید میکرد، 10 تخته از همان فرش نیز که هنگام تولید صدمهدیده و با اشکال نامحسوسی به اصطلاح مهر ضایعاتی خورده باشد، سهمیه میگرفت و به قیمت تمام شده فرش سالم به خریداران بخت برگشته قالب میکرد و بدین ترتیب سود خوب اما ناصوابی نصیبش میشد و آب از آب هم تکان نمیخورد!!! حالا شده است قصه این روزهای همین گوجهفرنگی که از کیلویی ۳۰ هزار تومان تا بالای ۵۰ هزار تومان در بازار و مغازههای محل همدان فروخته میشود، اما شاید کمتر خریداری تشخیص دهد که فرق گوجه فرنگی ۳۰ هزار تومانی و ۵۰ هزار تومانی در کجاست؟!.
متأسفانه سایر میوههای پاییزی هم شاید به این دلیل که نظارت کارساز و مسئولانهای بر آن نمیباشد، به نام مشتری و بهکام آدمهای فرصتطلب و مارمولکی است که همیشه و همه جا هستند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند.
بیشتر مغازهداران محل که معمولاً از هر جنس فقط یک نوعش را میآورند و خوب و بدش را به همان قیمت جنس نسبتاً خوب موجود در سطح شهر میفروشند و مشتری و خانهدار هم چون دسترسی به میادین میوه و تره ندارد، مجبور است نیاز خود را به هر قیمت که میل مغازهدار میباشد، خریده و به خانه ببرد.
فرق بازار و مغازه محل این است که لااقل در بازار چند رقم میوه و تره بار با کیفیتهای مختلف قابل رؤیت است و اگر مشتری کمی شناخت داشته باشد، به نسبت جنس بهتری خریداری میکند، اما مغازهدار محل یاد گرفته است تا با تنوع کمتری بار روزانهاش را جور کند، چون به هر حال موجودی مغازه را با بهترین قیمت روز به مشتریان همیشگی خود میفروشد.
با این حال چند صباحی است که سود سرشار و فلهای فعالان اصلی بازار در صادرات با مجوز محصول یا قاچاق غیرقانونی آن به بازار کشورهای همسایه و آنور آبی است و به همین دلیل میوه و ترهبار درجه یک، اگر هم به دهان قشرهایی از پایتخت نشینان برسد، اما در بیشتر نقاط کشور، شهرستانیها سال به سال میوه خوب نوبر نمیکنند و یا میوه با کیفیت آنقدر گران است که همه کس توان خرید آن را ندارد.
این روزها اما حکایت گوجهفرنگی از همه حکایتها جداست!. بیشتر از یک ماه است که قیمت گوجهفرنگی بههم ریخته است و روزبهروز گرانتر میشود. اگر به عهده مسئولان کشاورزی باشد میگویند، تغییر فصل و هزینه بسیار سنگین حملونقل علت کمبود و گرانی قیمت گوجهفرنگی در بازارهای داخلی است و به محض اینکه محصول کشتزارهای جالیزی مناطق جنوبی کشور وارد بازار شود، قیمتها هم خواهد شکست، اما آیا اگر محصول تازه بخواهد راهی بازار شود، همزمان هزینههای حملونقل نیز کاهش خواهد یافت؟! و یا چرا تا یک ماه پیش که گوجه فرنگی خوب و سالم را در تمام شهرهای کشور کیلوگرمی ۱۰ هزار تومان و ۱۲ هزار تومان در دسترس قرار داشت؟، هزینه حمل و نقل و باربریهم نصف تعرفههای کنونی بود؟!.
بهقول خیلی از بار فروشان بازار همدان، صادرات این روزهای محصول گوجه فرنگی ایران به کشورهای منطقه علت اصلی بالارفتن قیمت در بازارهای داخلی است،چرا که محصول ترهبار مناطق جنوبی کشورمان از چند هفته قبل بتدریج در حال برداشت و عرضه به بازار است و گفته میشود واسطههای پولدار و عوامل صادرات یا قاچاق محصول دست روی چند قلم میوه و ترهبار فصلی گذاشتهاند و در حال حاضر فقط سیب زمینی محصول کشورمان است که دولت عراق از اوایل پاییز امسال واردات چند قلم جنس از جمله سیبزمینی را به کشور خود ممنوع ساخته است.