میگویند امروز سالروز انتشار همدانپیام و تولد همدانپیام است موضوعی که باید شادمان کند اما در اوضاع کنونی چندان برایمان شادیآور نیست.
میگویند همدانپیام در ارتقا فرهنگ نقش داشته، در توسعه نقش آفرینی کرده و کیفیت روزنامه نگاری توسعه و زندگی در همدان را افزایش دادهاست اما ما را این گفتهها خوشحال نمیکند .
میگویند همدانپیام در ارتقای فرهنگ نقد و مطالبهگری در استان موثر بوده و توانسته روزنامهنگاری انتقادی را به خوبی پیگیری کند اما این گفتهها هم ما را به نشاط نمیآورد.
درباره تاثیرهمدانپیام بر شاخصهای توسعه استان به ویژه فرهنگ و توسعه متوازن مطالب زیادی گفته میشود و صاحبنظران بسیاری در این زمینه سخن میگویند اما شرایط جامعه که ما از آن متأثریم ما را از شادی به خاطر این تأثیرگذاری ها باز میدارد.
البته این به معنی این نیست که دیگر عشقی به روزنامهنگاری نداریم که به قول آن شاعر دلسوخته؛ هزار قصه نوشتیم بر صحیفه دل/
هنوز عشق تو عنوان سرمقاله ماست!
و این عشق است که هر چه پیشتر میرویم ما را پیش میبرد و به شرایطی میرساند که نصرت رحمانی در توصیف آن سروده است؛
نوک پرنده را هرگز مبند/
با بالهایش آواز خواهد خواند...
ما امروز شاد نیستیم زیرا در شرایط و وضعیتی هستیم که نمیتوانیم خودمان باشیم و در اصطلاح خودمان نیستیم.
ما این روزها مجبوریم بیشتر محافظهکاری کنیم، بیشتر گرفتار خودسانسوری و مراقبت شویم از سوژه های اصلی دور شویم و به سوژههای معمولی مشغول شویم و امید به فرداهای بهتر برای میهن و مردم داشته باشیم.
فرداهایی که در آن بتوان در شادیها با مردم شریک شد و خوشحالی کرد.
تا آن روز ما هر چند خودمان نیستیم اما تلاش میکنیم از راهی که آغاز کردهایم منحرف نشویم تا از این مرحله همراه با مردم گذر کنیم. که به قول حضرت حافظ؛
کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن