از ماست كه بر ماست

شهر زيبا و گردشگري همدان با وجود تمام ويژگي‌هايي كه براي شهرت و جذابيت بين گردشگران ايراني و خارجي دارد، وليكن از چند عارضه قديمي و به ظاهر لاينحل رنج مي‌برد كه متأسفانه ميهمان‌هاي شهر در سفرهاي خود بيشتر از اينكه متوجه زيبايي‌ها و زيرساخت‌هاي كم‌نظير شهر تاريخي همدان براي گذران سفري خوش باشند، مظاهر زشت آن را به رخ مي‌كشند.
يكي از همين ميهمان‌هاي عزيز كه چند روز پيش براي خريد مايحتاج اقامت خانواده خود به فروشگاهي در همدان مراجعه كرده بود، در پاسخ به سؤال فروشنده كه «آيا در شهر ما به شما خوش مي‌گذرد؟»، پاسخ داده بود: شهر قشنگ و بزرگي است، اما ترافيك و شيوه رانندگي مردم شهر بسيار متفاوت با ديگر شهرهاي بزرگ كشورمان مي‌باشد.
وي توضيح داده بود، انگاري مردم همدان در تمام صحنه‌هاي رانندگي خود را حق به جانب مي‌دانند و انتظار دارند در هر پيچ‌وخم و عبورومرور اصلي و فرعي راه براي آنان باز و اختصاص داده شود.
چنين اشاره و اظهارنظر شخصي از سوي يك مسافر غريب در خصوص وضعيت ترافيك و رانندگي اگر چندان هم منطبق با فرهنگ شهروندان فرهيخته همداني نباشد وليكن بايد پذيرفت در حال حاضر يكي از معضلات روزمره مردم شهرمان ترافيك شلوغ و البته غلط است و اين نكته باريك‌تر از مو را هم بايد با دل و جان پذيرفت كه خودمان هم مقصر هستيم و همانگونه كه در هر محفل و مجلس و مناسبتي آنقدر با همديگر تعارف و گذشت و معرفت داريم، در رانندگي و هنگام سواره نيز رعايت حال خودمان و مسافران و ميهمان‌ها را نيز داشته باشيم. چيزي از كسي كم نمي‌شود و به اعتبار رانندگي‌مان نيز برنمي‌خورد.
اما موضوع دوم و يكي ديگر از مشكلات قديمي و آزاردهنده كه واقعاً توي ذوق هر آدم عاقل و بالغ مي‌زند، همين قضيه آت‌وآشغال‌هاي خانگي است كه بايد به هر شكل ممكن و وسيله دم دستي از محيط خانه و حريم شخصي بيرون گذاشته شود و حالا اگر كيسه زباله خانه، از دم در و پشت ديوار همسايه و كناره‌هاي پررهگذر خيابان سر درآورد هيچ مهم نيست، مهم اين است كه همواره مرگ براي همسايه خوب است و اين بلا هرگز بر سر خودمان نازل نخواهد شد.
اين هم از همان نكته‌هاي حال‌گيري است كه بسياري از مسافران شهر ما به آن اشاره داشته و كيسه‌هاي قد و نيم‌قد و رنگ و وارنگ زباله را در هر وقت و هنگامه صبح و ظهر و عصر، صحنه‌هاي ناخوشايندي براي شهر خوش‌قدوبالا و رعناي همدان مي‌دانند و به رخ همداني‌ها مي‌كشند. نمي‌دانم آن شير پاك خورده به شوخي يا جدي و يا از روي طعنه و كنايه وقتي از او پرسيده بودند، كجا رفتي و كجا را ديدي پاسخ داده بود «انبوه كيسه‌هاي زباله شهر شما نگذاشته ما جايي را خوب ببينيم!!»