ترک تحصیل نقطه شروع سرنوشت گنگ نوجوانان است

 وجود تعداد بی شمار کودکان کار را در بیشتر ساعات شبانه روز می شود در معابر و مکان های پررفت و حتی بطور غلط انداز در نقاط خاص شهرها مشاهده کرد . در نگاه اول ، قضاوت فی البداهه در مورد کودک کار این است که چنین کودکانی حاصل فقر و بدسرپرستی خانواده هایی است که باید مخارج زندگی را با توسل به فرزندان خود تامین کنند ، هرچند که ممکن است کودکان کار بطور غیرقانونی و ظالمانه اسیر و اجیر شده باند های دغل‌کار هم باشند .

این تمام داستان خیل کودکان خرد سال و نوجوان هایی نیست که باید بر خلاف تصور همگان ، روزهای هفته را در مدرسه و کلاس درس باشند ، اما بعضا در حالی‌که کوله پشتی ای را بر دوش خود آویزان دارند ،  هراسان و پریشان در خیابان ها پرسه می زنند .

واقعیت این است که اغلب نوجوانان هایی که می‌شود آنان را با کوله پشتی مشاهده کرد ، کودک کار نیستند و یا هنوز به یک کودک کار تبدیل نشده اند و در قدم اول چنین راه نامعلوم از مدرسه فرار کرده اند.

آری ، متاسفانه باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که جامعه ما در برهه کنونی با معضل بزرگ و غم‌انگیزی بنام ترک تحصیل نوجوان و جوانان روبرو است که چنان‌چه در چاره جویی برای این مصیبت تعجیل نشود ، تا آینده‌ای در همین نزدیکی ها ، جامعه با بحران تربیتی و فرهنگی تلخی روبرو خواهد بود .‌ اگرچه هنوز آمار های رسمی و تایید شده توسط منابع مسئول در خصوص روند خزنده ترک تحصیل دانش آموزان در مقاطع راهنمایی و دبیرستان ، برسانه ها نرسیده است ، ولیکن شنیده ها و مشاهدات عینی حاکی از درگیری برخی از خانواده ها با معضل ترک تحصیل فرزندان نادان و ناسازگار خود هستند و اغلب هم در مقابل کارانجام شده قرار گرفته اند .

کندوکاو و تحقیق علمی و برنامه ریزی شده در خصوص چرایی پیدایش خزنده معضل ترک تحصیل در جامعه ، لازمه ای حیاتی و سرنوشت ساز است و البته بسیار هم مشکل و‌ عمیق خواهد بود که باید هرچه زود تر انجام شود .

اگرچه چنین عارضه اجتماعی می‌تواند ریشه اقتصادی داشته باشد ، اما همه‌اش این نیست و عوامل گوناگون و تاثیرگذاری در این پرونده در دایره اتهام قرار می‌گیرند و باید به جرایم آنان رسیدگی شود .‌ دگرگونی های فرهنگی و اجتماعی که ساختار فکری خیلی از خانواده را منحرف می‌سازد ، غفلت بسیاری از والدین در کنترل و آگاهی از تغییرات رفتاری فرزندان خود ، آزادی عمل اغلب پسران و دختران از همان سنین کودکی برای انتخاب دوست و تفریحات بیرون از خانه ، الگو برداری نوجوان ها و جوان ها از محتوای مخرب بعضی شبکه های اجتماعی در فضای مجازی و در مواردی نچسب بودن فضا و محیط مدرسه و برنامه های آموزشی و تربیتی برای نوجوان ها و متاسفانه گرایش قشرهای کودک و نوجوان به محیط های غیر درسی نظیر کلوپ های تفریح و سرگرمی ، از عوامل در دسترسی است که موجب شکل‌گیری باورهای غلط در ضمیر جوان و نوجوان می‌ شود .

از سویی دیگر متاسفانه غیرکاربردی بودن برخی رشته های تحصیلات دانشگاهی در بازار کار و حقوق اندک در استخدام های شرکتی و اداری باعث می‌شود تا انگیزه ادامه تحصیل نزد جوان ها سست شده و آنان با ترک تحصیل به مشاغل آزاد راغب شوند .

جای بسی تأسف و تامل است که می دانیم با دگرگون شدن خیلی از جایگاه های اجتماعی و‌ارزش های فرهنگی ،‌ این پول و برخورداری از تمکن مالی به هر قیمت است که در جامعه امروز تعیین کننده و سرنوشت‌ساز شده است و ممکن است یک جوان وقتی می‌شنود که درامد اغلب افراد زباله‌گرد حتی به روزی سه میلیون تومان هم سر می‌زند و یا بسیاری با ورود به مشاغل پست ، صاحب ثروت و میزان درامد دور از ذهن هستند ، از تحصیل و عمر برباد رفته  پشیمان گردد و‌ راه زندگی خود را تغییر دهد .