یکی از اشکالات فعلی حاکم بر فضای بحرانزده آب، بخشینگریست و هر فردی از دیدگاه خودش نظری میدهد. به عنوان مثال استفاده زیاد از آب، برداشتهای بیرویه از منابع زیرزمینی و کاهش نزولات آسمانی دلایل مهمی هستند که زمینهساز بحران فعلی در بخش آب همدان شدهاند اما همه این موارد برای یافتن مشکل اصلی و ارائه راهکار کافی نیستند و ممکن است برخی بخشها از نظرها پنهان بماند بنابراین از دید و اختیار تصمیمگیران خارج است.
در موضوع انتقال آب از تالوار نیز این احتمال وجود دارد و نمیتوان براساس جوی که در استان بر علیه برخی مدیران فعلی و سابق ایجاد شده و برخیها تأخیر در آبرسانی را کوتاهی آنها عنوان میکنند، صحبت کرد و تصمیم گرفت.
با شدت گرفتن عملیات اجرایی انتقال آب به همدان پس از قطعیهای طولانیمدت، منتقدان سیاسی دست به کار شده و در حد تخریب یکدیگر و ایجاد مانع در روند اجرای پروژه، سخنرانی کرده و فضاهایی غیرعادی ایجاد کردند که علاوه بر برهم زدن امنیت خاطر و آرامش مردم سبب کند شدن روند عملیات اجرایی پروژه شده است.
از طرفی اطلاعرسانی قطرهچکانی در این بخش مردم را با سوالات متعددی مواجه کرده که حمیدرضا حاجیبابایی نماینده ادوار مختلف در مجلس شورای اسلامی، به تعدادی از سوالات مردم درباره آب در دفتر همدانپیام و از طریق لایو اینستاگرامی پاسخ داد که در ادامه آمده است.
تاریخچه روند تصویب و آغاز عملیات اجرایی انتقال آب از تالوار به همدان را بفرمایید؟
از سال 82 طرح انتقال آب به همدان کلید خورد. از تاریخ 28 آبان همین مطالعات و بررسیها آغاز شد تا مشخص شود از کدام منبع آب منتقل شود که در سفر رهبری به استان در سال 83، انتقال آب از تالوار قطعی شد. در تاریخ 20 اسفند 1384 هم طرح وزارت نیرو در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. و بعد از انجام اقدامات اولیه، در سال 1386 شرکتی با نام «سانا» (مخفف نام 2 شرکت که به صورت شراکتی کار کردند) قطعه اول پروژه را به دست گرفته و آغاز به کار کرد. یعنی عملیات اجرایی این پروژه در سال 1386 شروع شد؛ پس تا امروز میشود حدود 15 سال.
عملیات اجرایی قطعه دوم و سوم و چهارم هم در تاریخ 22 تیرماه 1389 به قرارگاه خاتمالانبیا سپرده شد. در تاریخ 17 آبانماه 1389 هم مصوب شد که 69 میلیون مترمکعب آب از تالوار به همدان منتقل شود.
برخیها بر این عقیده هستند که در این مدت شما نماینده مردم همدان بودید اما اقدامی نکردید تا امروز کار به این بحران رسید؟
در سال 86 که عملیات اجرایی پروژه آغاز شد تا سال 88 بنده نماینده مردم در مجلس بودم اما از سال 88 تا سال 92 به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب شدم و عملا از حیطه کاری من جدا شد. پس بنده تا این تاریخ حدود 3 سال با این پروژه بودم. این نشان میدهد که تا این تاریخ بعضی از نمایندگان زمان بیشتری داشتند تا برای این پروژه کار انجام بدهند.
اما در سال 95 بنده دوباره به عنوان نماینده مردم همدان انتخاب شدم، آن زمان متوجه شدم که یک کارشناس با احساس مسئولیت بالا در دیوان محاسبات، قرارگاه خاتمالانبیاء را 33 میلیارد و 400 میلیون تومان جریمه کرده و پروژه تعطیل شده، یعنی این پروژه به خاطر این کارشناس که بعضی مسائل را در این پروژه درنظر نگرفته تعطیل شده است. که به نظرم یکی از مجرمان اصلی تأخیر در به سرانجام نرسیدن این پروژه همین کارشناس است؛ این کارشناس نه یک شخص را بلکه قرارگاه خاتم الانبیاء که زیرمجموعه سپاه است را جریمه کرد و کارش مسبب چنین بحرانی شد.
از تاریخی که دوباره به عنوان نماینده انتخاب شدم 3 سال با آقای محمد که رئیس قرارگاه خاتمالانبیاء بود تلاش کردیم تا این نامه را برگردانیم. در تاریخ 28 خرداد 1397 دیوان محاسبات حکم صادر کرد. در طول این 2 سال اگر بگویم دهها جلسه با سازمان برنامه و بودجه، وزارت نیرو و وزرای گوناگون برگزار کردیم اقرار نکردهام.
حالا همه اینها یک طرف سال 95 که نماینده شدم بعضی از نمایندگان در همدان جوسازی کرده و شایعه کرده بودند که سد تالوار اصلاً آب ندارد. درصورتی که سد تالوار وقتی ساخته شد آب داشته و هنوز هم دارد. اما برای جمعآوری آب بیشتر، در بالا دست سدی ساخته شد که سبب کاهش میزان آب سد تالوار شده بود.
بعدها در سال 99 جلسهای به پیشنهاد بنده و با حضور رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزیر نیرو و همه کارشناسان مربوطه برگزار شد و قرار شد که باید آب مورد نظر به همدان برسد اما نه فقط از تالوار بلکه از طریق چند سد، که به دلایل امنیتی نمیخواهم نام آنها را ببرم. پس عملاً روی پروژه انتقال آب از سد تالوار از سال 86 تا سال 93 کار شده است. و سپس با یک وقفه حدود 5 ساله، به خاطر ایجاد مشکل در دیوان محاسبات، مجدد از سال 99 آغاز به کار کرده است. یعنی جمعاً 10 سال روی این پروژه کار شده، که 8 سال از آن را بنده هم حضور داشتهام. اما نمایندگان دیگر هم هستند که هرکدام 8 و 4 سال همراه این پروژه بودهاند. استانداران هم همین طور آنها هم هر کدام چندسال کنار این پروژه بودهاند.
از 8 سالی هم که من بودهام حدود 3 تا 4 سال را درگیر محاکمه حکم صادر شده توسط دیوان محاسبات بودیم. یعنی اگر به صورت عملیاتی به پروژه نگاه کنیم بنده حدود 4 سال با این پروژه کار کردهام.
این تاریخچه واقعیت انکارناپذیر پروژه انتقال آب به همدان است.
به جز مسأله محاکمه، دلایل دیگری برای تأخیر در این آبرسانی وجود دارد؟
بنده به عنوان رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به اغلب استانها سفر کردهام. اکثر استانها با مشکل آب مواجه هستند ؛به عنوان مثال بوشهر با 741 کیلومتر مرز آبی مشکل آب دارد حتی چهارمحال و بختیاری که استانی پرآب است امروز با مشکل مواجه شده است، همینطور اصفهان و یزد و سایر استانها. همدان هم جزو اینهاست. به این دلیل که با کاهش نزولات آسمانی مواجه شدهایم. امروز چالش کشور آب است.
یکی دیگر از دلایل حاد شدن مشکل آب همدان این است که برای انتقال آب باید 140 کیلومتر تا همدان لولهگذاری میشد؛ لولهای که 160 سانتیمتر قطر دارد و این کار راحت و کمهزینهای نیست که در چند ماه انجام شود.
دلیل دیگر اعتبارات است. تعداد زیادی پروژه آبرسانی در کشور وجود داشته و دارد که بودجه برای آنها تقسیم میشد، تلاش میکردیم سهم بودجه همدان را افزایش بدهیم اما تلاش کردن به این معنی نیست که همه اعتبار آب را به همدان بدهند و یا مثلاً پروژه آبرسانی همدان را تمام کنند بعد استان دیگر را شروع کنند. هر استانی حل مشکل آب را اولویت میداند و برای تخصیص بودجه تلاش میکند.
ضمن اینکه میانگین پروژههای بزرگ آب در کشور بالای 15 سال است که انتقال آب از تالوار هم یکی از همین پروژههای بزرگ به حساب میآید. برای انتقال آب به همدان هزار و 700 میلیارد پول اختصاص دادهاند، چند روز پیش که به دیدن رئیس جمهوری رفته بودم به بنده گفت: اعلام کنید این پروژه هر چقدر پول نیاز دارد در اختیار قرار میگذاریم؛ محدویت ندارد.
دلیل دیگر موضوع امنیت است. یک وقتهایی مسئولی مصاحبه میکرد که میخواهیم از تالوار به همدان آب منتقل کنیم همین مصاحبه سبب میشد حدود 6 ماه آن منطقه امنیتی شود؛ چون بعضیها معترض میشدند.
معمولا هم اعتراض مردم برای این انتقال به بنده است، اغلب میگویند حاجیبابایی نفوذش زیاد است آب را از زنجان میبرد.
بنده به عنوان نماینده همدان اگر اقدامی نمیکردم روز تاسوعا و عاشورا آب در همدان قطع میشد. آن روزها با مسئول تهرانی صحبت کردم و مسئولیت به عهده گرفتم و فلکه آب منبعی که در مسیر خالقوردی به همدان است را باز کردم که بهخاطر این اقدام به بنده خیلی اعتراض کردند. اما اگر آب را باز نمیکردم مردم در این 2 روز بدون آب میماندند. البته افراد سیاسی انتقاد میکردند که چرا آب را منتقل کردهای در صورتی که تاسوعا و عاشورا نمیتوان شهر را بدون آب گذاشت. حالا به این نکته توجه کنید؛ در داخل استان خودمان مردم و نمایندهها با انتقال آب شهرستان به شهری دیگر مشکل دارند از استانهای دیگر چه انتظاری میرود؟
نکته دیگر در سختی و تأخیر در آبرسانی این بود که در قانون آمده بود که از تالوار به همدان آب منتقل شود اما بهخاطر ساخت سدهایی در بالادست مقداری از آب سد تالوار کم شده بود، بنابراین به یک مشکل اساسی برای ما تبدیل شد و بنده یک سال تلاش کردم تا کلمه «تالوار» را در قانون حذف کرده و آن را به آبرسانی به همدان تغییر بدهم.
صدور حکم دیوان محاسبات هم که از دلایل اصلی تأخیر در آبرسانی است.
من نمایندهام، نماینده مکلف است که قانون بنویسد و وزیر و مسئولان را پای کار بیاورد اما کسی که باید کار انجام بدهد دولت است. مثلاً من 3 سال است که میخواهم قطار شهری به همدان بیاورم اما بعضیها نمیگذارند. حتی ردیف بودجه ملی هم برای آن گرفتهام. حالا 10 سال بعد که بهعنوان مثال دور آرامگاه قفل شد و هیچ خودرویی نتوانست حرکت کند مردم سراغ من میآیند و میگویند تو چه نمایندهای هستی که متوجه ترافیک همدان نبودهای و نمیدانستی همدان قطار شهری میخواهد. یا 3 سال است که میخواهم بیمارستان 1000 تختخوابی در همدان بسازم اما از هر راهی که شده بعضی افراد نمیگذارند این پروژه به نتیجه برسد. در صورتی که بسیاری از نمایندگان آرزو دارند چنین بودجهای برای ساخت بیمارستان 1000 تختخوابی برای استانشان بگیرند اما نمیتوانند. اما حالا که ما مصوبه آن را داریم از هر طریقی که شده نمیگذارند زمینی به آن اختصاص بدهیم. حدود 60 پروژه میخواهیم در همدان اجرا کنیم اما هر کسی یک توپی وسط زمین میاندازد که نتوانیم انجام بدهیم. البته بعضی از نمایندگان و مسئولان خیلی هم خوب کار میکنند.
ببینید، در این مدت شما یک مصاحبه منفی از من ندیدهاید اما بارها بعضی از افراد مصاحبههایی داشتهاند که برای کار مانع ایجاد کرده و از پروژه ایرادهایی گرفتهاند تا نگذارند کار به سرانجام برسد.
تا سال 1400 از 140 کیلومتر طول مسیر انتقال آب به همدان، 121 کیلومتر لولهگذاری شده بود. در این مسیر 5 منبع وجود دارد که 3 منبع پمپاژ 10 هزار مترمکعبی و 2 منبع دیگر 30 هزار مترمکعبی دارد که جمعاً 90 هزار مترمکعب میشود. قرار بوده برای 60 هزار مترمکعب هم منبع در همدان بکار گرفته شود که مقداری تأخیر دارد. به علاوه اینها تصفیهخانه شماره 2 را در این مسیر داریم.
اگر قرار بود این اقدامات را در این یکی 2 سال انجام بدهیم امکانپذیر نبود و نمیتوانستیم با 20 هزار میلیارد پروژه را تمام کنیم؛ انتقال آب به همدان ابر پروژه است. این آب در مسیر کبودراهنگ، مریانج، بهار، همدان، جورقان، فامنین و تعداد زیادی روستا قرار دارد که آب آشامیدنی همه آنها را تأمین و مشکل کشاورزی را حل میکند.
یکی از کارهایی که در این مدت انجام دادهایم افزایش ظرفیت سد اکباتان است این سد 7 میلیون مترمکعب ظرفیت داشت که با زدن تاج، ظرفیت آن را به 35 میلیون مترمکعب رساندیم همچنین سد آبشینه با ظرفیت 5 میلیون مترمکعب ساخته شده، اما این اقدامات به دست فراموشی سپرده شده است. همدان دیگر ظرفیت ساخت هیچ سدی را ندارد؛ این صحبت کارشناسان است که بررسی کردهاند و میگویند راهی غیر از انتقال، برای تأمین آب در همدان نیست وگرنه همه میدانیم که انتقال آب از جایی دیگر ،بزرگترین چالشی است که در کشور وجود دارد. به تازگی در جلسهای بودیم که آب را حکمرانی ملی اعلام کردند یعنی مالکیت آب با دولت است و میتواند آن را به هر جا که لازم باشد منتقل کند.
خیلیها نمیدانند پشت پرده انتقال آب چیست و باید چند برابر لولهگذاری توان و انرژی گذاشت و چه فشارهای سنگینی را تحمل کرد. انتقال آب به همدان واقعاً کار سختی بود.
به نظرم باز هم باید با رئیس جمهوری و وزیر تماس بگیرم و تأکید کنم که دوباره کار را فشردهتر کنیم و توان بیشتری بگذاریم.
یکی دیگر از دلایل زمانبر شدن این پروژه این است که به جز 19 کیلومتر لولهگذاری که باقیمانده، 15 کیلومتر لولهگذاری جدید به آن اضافه شد چون باید از مسیر انصارالامام 15 کیلومتر به سمت سد آبشینه برودکه آب به تصفیهخانه شهید بهشتی منتقل شود. دلیل این کار هم این است که در حال حاضر بزرگترین مشکل آب همدان در شهرک بهشتی، شهرک امیرکبیر و اعتمادیه است که از این خط آب این مناطق تأمین میشود و این خط با قدرت در حال انجام است.
همدان با کاهش 600 لیتر آب در ثانیه مواجه شده که از طریق این خط همین مقدار به زودی در شهر جبران میشود و اگر دغدغه آب سد را نداشتیم همین 600 لیتر همه مشکل همدان را حل میکرد.
بارش باران در 2 سال گذشته به 44 درصد کاهش یافته که اگر بارش جبران نشود 600 لیتر دیگر باید از تالوار منتقل شود تا آب همدان به صورت کامل تأمین شود.
ببنید، همه نمایندگان و استانداران و مسئولان تا امروز برای تأمین آب کار کردهاند. نمیتوان به مردم تلقین کرد که کار نشده، بگذارید مردم در جریان اقدامات انجام شده قرار بگیرند. البته نمیتوان گفت که کوتاهی وجود نداشته، درست است کمکاریهایی هم داشتهایم.
اما کسی نمیتواند بگوید حاجیبابایی برای این پروژه کار نکرده یا بلد نیست کار کند یا اینکه از نفوذش استفاده نکرده، من از همه امکاناتی که داشتهام برای به سرانجام رساندن پروژه استفاده کردهام اما پروژه سخت و برزگ است؛ جاده هم برای انجام کار صاف و هموار نیست.
برای من جالب است در جایی که پول بخواهند یا فشار و نفوذ لازم است میگویند حاجیبابایی انجام بده، در جایی هم که قرار به پاسخگویی باشد هم میگویند حاجی بابایی در این مدت چه کار میکرده! این افراد بفرمایند خودشان تا امروز برای این پروژه چه کار کردهاند؟ بنده 8 سال بودهام اما 3 نماینده دیگر هم که 8 سال بودهاند آنها چه کار کردهاند؛ همه باید پاسخگو باشیم. کار نماینده پیگیری است و من کارهای زیادی برای این پروژه انجام دادهام؛ قانون به موقع مصوب کردهام، در زمانش قانون تغییر دادهام، جلسات زیادی با وزرا و رئیس سازمان برنامه و بودجه برگزار کردهام، اعتبار مورد نیاز را پیگیری کردهام، با دیوان محاسبات بارها برای درست کردن حکم صحبت کرده و جلسه برگزار کردهام. سیاسیونی که به بنده انتقاد میکنند هم بگویند چه اقداماتی انجام دادهاند.
زمان برای کار از دست نرفته، تازه بعد از آبرسانی به همدان کار آغاز میشود. باید برای اصلاح شبکه آبرسانی در داخل شهر ردیف بودجه بگیریم چون حدود 20 درصد از آب بهخاطر فرسوده بودن شبکه آبرسانی هدر میرود. 70 درصد شبکه آب را باید کلاً تغییر بدهیم.
مردم بدانند که همه ما شب و روز برای حل مسئله آب کار میکنیم دغدغه دولت هم آب همدان است و نباید اجازه بدهیم آب دوباره از تعادل خارج شود. به وزیر هم میخواهم بگویم که با تمام شدن آب سد اکباتان این آب نباید از تعادل در بیاید. قبل از این اتفاق باید همه امکانات کشور را بکار بگیریم تا جایگزین مناسب برای آن داشته باشیم؛ حالا یا از طریق تالوار و یا از طریق خرید آب از اطراف باید کمبود را جبران کنیم.
از کشاورزان هم تشکر میکنم که در این مسیر ما را همراهی خوبی کرده و چاهها و امکاناتشان را در اختیارمان قرار دادند. وزیر هم قول جبران به آنها را داده و پیگیری خواهیم کرد که تشویقی مورد نظر حتماً انجام شود.
حالا زمان مناسبی برای یافتن مقصر و محاکمه اوست؟
بنده چند روز پیش درخواست دیدار با رئیس جمهوری داشتم که پذیرفته شد رفتم گزارشی از وضعیت و مشکل آب و معلمان را مطرح کرده و خواهش کردم که همه توان دولت را برای حل معضل آب بهکار بگیرند و فعلا به اینکه چه کسی مقصر بوده و ضعف داشته پرداخته نشود تا کار به سرانجام برسد.
همه میدانند اولین فردی بودم که در مجلس هفتم پیشنهاد دادم تا آب همدان مستقل شود، آنزمان آب همدان تحت نظر کرمانشاه بود. در حال حاضر برق همدان هم زیرنظر استان مرکزی است که پیگیری کردهام تا امسال هم برق را مستقل کنیم. همه این اقدامات زمانبر است اما پیگیری میکنم. بقیه مسئولان هم تلاش میکنند، استاندار و نمایندگان زحمت میکشند و دلسوزند. پس فعلا که همه درگیر کار هستند زمان گرفتن انرژی آنها و ایجاد مانع نیست. باید بگذاریم کار تمام شود آب به همدان برسد بعد به مسائل دیگر بپردازیم.
دقیقاً چند روز تا تأمین آب کوتاهمدت از تالوار و حل بخشی از معضل فعلی باقی مانده است؟
تاریخ دقیق نمیتوانم، بگویم. اما بدانید همه با همه توان در حال کار هستند. هیچ مشکل قانونی و تأمین منابع وجود ندارد فقط مرحله اجرا زمانبر است که با تمام قدرت در حال کار هستند.
با توجه به شرایط موجود بهنظر شما چند ماه دیگر پروژه بهصورت کامل انجام میشود و آب همدان به صورت بلندمدت (30 ساله) تأمین میشود؟
ببینید، وقتی آب از تالوار منتقل شود حدود 30 درصد از آب موردنیاز تأمین میشود و برای مرحله بعدی باید همینقدر کار و تلاش کرد. دیگر نمیتوانیم ریسک کنیم، همین که چند هفته مردم بدون آب ماندند کافی است.
قبل از تصویب انتقال آب از تالوار مطالعات زیادی انجام شده، چطور است که به میزان آب در این مطالعات توجه نشده و امروز دچار مشکل شدهایم؟ اگر این طرح کارشناسی است قطعا باید به این موضوع توجه میشد.
این مطالعات کار دولت است. آن زمان گفتهاند حدود 300 میلیون متر مکعب آب در سد تالوار جمع میشود که اگر 60 میلیون از آن به همدان منتقل شود مشکلی ایجاد نمیشود. اما بعدها برای اینکه آبهای مرزی بیشتری جمع کنند سدهایی در بالادست آن ساختند؛ در واقع آب از دست نرفته فقط سدی ساختند که مثلا 500 میلیون متر مکعب در آن آب جمع میشود. بنابراین باساخت این سد و تغییر بخشی از قانون قرار شد مقداری از آب را از تالوار و مقداری دیگر را از سدهای دیگر به همدان منتقل کنیم. در واقع طرح در حال حاضر به این شکل است که 30 درصد از آب از تالوار و 70 درصد از سدهای دیگر به همدان منتقل خواهد شد. مطالعات کارشناسی هم درست بوده اما با کاهش میزان نزولات آسمانی طرح بهروز شده است.
اگر این منابع در آینده به هر دلیلی دچار مشکل شود آیا طرح جایگزین وجود دارد؟
بالاخره کشور ما نیمهخشک است و ممکن است چنین اتفاقی بیفتد به همین دلیل به دستور رهبر معظم انقلاب 8 میلیارد دلار برای مهار آبهای مرزی اختصاص داده شده است. 5 سال نخست برنامه هفتم، که توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام هم به تصویب رسیده و قرار است رهبر معظم انقلاب آن را اعلام کند، مهمترین موضوع کشور آب مطرح شده و براساس این برنامه تا 8 سال آینده باید در تمام مرزهای آبی، آبشیرینکن راه بیفتد. یعنی تمام استانها باید آب دریا را شیرین کرده و از آن مصرف کنند و از آبهای زیرزمینی مصرف نکنند. به علاوه در این برنامه باید آب از استانی به استان دیگر منتقل شود. به همین دلیل مجلس تصویب کرد که آب حکمرانیست و انفال بهحساب میآید و دولت هر کجا تشخیص بدهد آب را منتقل کند. البته این اقدام چالشهای زیادی دارد.
یک طرف دیگر قضیه هم الگوی کشت است. در برنامه ششم تغییر الگوی کشت را مصوب کردیم. بهعنوان مثال کشت هندوانه آب زیادی مصرف میکند بنابراین باید به کشاورزان کمک کنیم که بهجای آن بهعنوان مثال دانه روغنی کشت کنند.
حدود 20 سال پیش سند "همدان 1400" تدوین شد که کشاورزی محور توسعه قرار گرفت، درصورتی که 20 سال پیش باید کمبود آب را هم پیشبینی میکردید، اما چرا این اتفاق نیفتاد؟
بنده خودم به این موضوع اعتراض دارم. در فامنین، کبودراهنگ، بهار و قهاوند مشکل آب داریم که برای حل بخشی از این مشکل باید با سرعت تغییر الگوی کشت اجرا شود. ببینید، اگر بخواهیم مشکل آب حل شود از یک طریق که نمیشود. الگوی کشت باید تغییر کند، شبکه آبرسانی نو شود تا آب هدر نرود و ... این مشکلها فقط مربوط به همدان نیستند. نمیتوانیم به کشاورزان زور بگوییم که دانه روغنی بکارید، بلکه باید امکانات آن را در اختیارشان بگذاریم تا انجام بدهند. اینها هزینهبر هستند که باید انجام بشوند.
شما بهعنوان نماینده مردم و قانونگذار در مجلس میخواهید چه کنید که این قوانین به مرحله اجرا دربیایند؟
بنده مسئول برنامه ششم بودم، خیلی از وزرا بهخاطر انجام نشدن کامل برنامه ششم استیضاح میشوند. ما پیگیریم که برنامه اجرا شود. اما مسئله مهم دیگر هم کاهش نزولات آسمانی تا بیش از نصف سالهای گذشته است. که اگر این اتفاق نمیافتاد امروز اینهمه مشکل نداشتیم.
مشکل همینجاست، اگر بخواهیم منتظر بارش باران باشیم میشود همین چند سال که مسئولان کاری برای تأمین آب پایدار نکردند و امروز بهخاطر کاهش نزولات آسمانی به چنین بحرانی برخوردهایم. درصورتی که بارها کارشناسان پیشبینی کردهاند که همدان چالش جدی آب دارد.
مسئولان به همه اینها فکر میکنند اما از طرفی بارش کم شده، انتقال آب هم این مشکلات را دارد، بودجه هم محدود است و باید برای همه پروژههای آب کشور زمانبندی بشود به این دلایل هر استانی دغدغه زیادی برای تأمین آب دارد. اما حرف شما هم درست است.
یکی از مخاطبان این نشست از طریق لایو سوال کرده که "وقتی شما شرایط آب همدان و بودجه کشور را میدانستید آیا راهآهن و جاده برگشت از مریانج برای همدان مهمتر بود یا آب؟ چرا بودجه را به آب اختصاص ندادید و ساخت راهآهن و راه را اولویت قرار دادید؟
بودجه هیچکدام به هم ربطی ندارد. اگر راهآهن را پیگیری نمیکردیم پول آن را به آب اختصاص نمیدادند. ضمن اینکه همه پروژهها مهم هستند، سالی 20 هزار نفر در جادهها بر اثر سوانح جان خود را از دست میدهند اما کسی از تشنگی جان نمیدهد پس نمیتوان گفت که د ر گذشته آب به همه پروژهها اولویت داشته است.
بعضی مخاطبان گفتهاند که مدیران سابق در آب منطقهای و آبفا توانمندتر از مدیران فعلی بودهاند، آیا تغییر این مدیران تأثیر مثبتی در وضعیت آب داشته است؟
من نمیخواهم وارد چنین موضوعی بشوم. چون اگر بگویم مدیر قبلی توانمندتر بود برخی سیاسیون میگویند حاجیبابایی از مدیران دولت قبل حمایت میکند و اگر بگویم مدیران فعلی قویتر هستند میگویند این آقا این مدیران را آورده و از آنها دفاع میکند. وضعیت طوری اشت که اگر کسی مدیری را جابهجا کند میگویند حاجیبابایی او را حذف کرده و اگر مدیری را بیاورد باز هم میگویند این مدیر به حاجیبابایی وابسته است، پس نظری نمیدهم. اما این را بگویم که آقای ستوده (مدیرعامل سابق آب منطقهای) بهدلیل نخبه بودن ویژه استخدام شده بود که مدیر توانمندی بود، نظرم این بود که ایشان ادامه بدهد، اما بعضیها در حد دعوا تلاش کردند که او را بردارند، حالا همان افراد در فضای مجازی میگویند چرا ستوده را برداشتی و حالا از آقای ضروری (مدیر فعلی) حمایت میکنی! درصورتی که تا زمانی که آقای ضروری مدیرعامل آب منطقهای بشود او را نمیشناختم. حالا آقای ضروری هم زحمت میکشد و بنده حمایتش میکنم. نمیدانم چرا بعضیها همه موارد را برعکس میگویند. من از مدیران حمایت میکنم اما بعضیها مدیران را پایین میکشند. بنده معنقدم وقتی مدیری خوب کار میکند باید از او حمایت کرد حالا مدیر هر دولتی باشد فرقی ندارد. اما بعضی از سیاسیون شیطنت و فتنهگری میکنند و کارنکردنها و بلدنبودنهای خودشان را به افرادی که میتوانند کار کنند، نسبت میدهند و فضا را بهم میریزند، اما مردم همه اینها را تشخیص میدهند. بنده همه توانم را میگذارم تا از مدیری که کار میکند حمایت کنم.
یکی از مخاطبان درباره آرسنیک آب تالوار سوال کرده و گفته با توجه به اینکه هنوز تصفیهخانه شماره 2 ساخته نشده چطور میخواهید آرسنیک این آب را جدا کنید؟ در این مورد شفافسازی کنید.
دانشگاه علوم پزشکی و کارشناسان تصفیهخانه بالای سر کار هستند.
بنده وظیفهام این است که تمام توانم را برای آبرسانی به همدان مجاب کنم. اینکه آب بهداشتی است یا خیر به مسئول دیگری مربوط میشود اما اگر در این مورد کوتاهی کنند باید با آنها برخورد بشود.
شما تأیید میکنید که آب سال است یا خیر؟
من از مسئولان مرتبط که سوال کردم، گفتند مشکلی ندارد. ببینید، هیچ آبی در کشور نیست که مشکل نداشته باشد اما درصد مشکل آن مهم است. به بنده هم گفتهاند این آب هر مشکلی داشته باشد در تصفیهخانه آن را حل میکنیم.
گفتید مدیریت بحران تشکیل شده و موضوع را مدیریت میکند، ام چرا نخواستید مدیریت بحران سخنگویی داشته باشد و همه این موارد را برای مردم شفافسازی کند؟
شما باید این موضوع را مطالبهگری کنید، خودم هم همین را میخواهم. ببینید، بنده همه این حرفهایی که اینجا گفتم را پیش وزیر و رئیس جمهوری گفتهام و مورد پنهانی ندارم. خودم داوطلبانه به این نشست آمدهام که با مردم صحبت کنم.
بعضیها معتقد هستند که بحران فعلی آب ساختگی است تا برخیها در این بحران قهرمانسازی کنند، در این باره چه توضیحی دارید؟
به نظرم این حرف هم از آن مسائل شیرینی است که در مسائل دیگر بهوجود میآید. اما من با خدای خودم عهد بستهام که انصاف را رعایت کنم، همه مدیران و افراد مرتبط تلاش میکنند، دولت با تمام قوا پای کار آمده است، چه بپذیریم چه نپذیریم.
چالش آب بالاخره حل میشود، بعد از این اتفاق قهرمان این موضوع چه کسی میشود؟
قهرمان این موضوع فقط مردم هستند.
یعنی شما اجازه میدهید هرکسی بخواهد این تلاشها را بهنام خود مصادره کند؟
اگر مسئولی اعتقاد داشته باشد که مردم کمتر از او متوجه نمیشود تلاشی برای مصادره زحمات دیگران نمیکند. چون مردم خوب متوجه میشوند که چه کسی کار و چه کسی سیاسیکاری میکند و چه کسی فقط حرف میزند. دستگاههای نظارتی هم میدانند منشأ فتنهها در فضای مجازی توسط چه کسانی شکل میگیرد.
یکی از شهروندان پیشنهاد داده که تا زمان خشک بودن سد اکباتان، برای افزایش ظرفیت آن لایهروبی شود.
بله، به بنده هم پیامهای زیادی درباره این موضوع دادهاند، که حتما به همه مسئولان و وزیر نیرو منتقل میکنم. ما به سختی ظرفیت این سد را به 35 میلیون متر مکعب رساندهایم و در فرصتی که برایمان پیش آمده باید با لایهروبی ظرفیت آن را حفظ کنیم.
بهنظرم پیشنهاد درستی است.
یکی از مخاطبان گفته در شرایط بیآبی، مأموران آب کنتورخوانی میکنند، آیا این کجسلیقگی نیست؟
علاوه بر اینکه کجسلیقگی است بهنظرم بیفکری هم هست و فعلا نباید این اتفاق بیفتد. ما باید مراعات مردم را بکنیم، مردم قرار نیست پول آب را ندهند اما باید رفتار درستی با آنها داشته باشیم.
شما به همه اطلاعات دسترسی دارید پس زمان تمام شدن آب را میدانستید، چرا سهمیهبندی را در چند ماه گذشته آغاز نکردید؟
آنزمان این موضوع تذکر داده شد و شبها کنترل فشار آب اعمال میشد.
در چنین شرایطی سهمیهبندی بیشتری نیاز بود و اغلب کارشناسان هم بر قطعی آب تأکید داشتند. اما با بیتوجه به آن، شرایط را به بحران تبدیل کردند.
بله، بنده هم به این موضوع نقد دارم، نظرم را اعلام هم کردهام. اما دیدگاه بسیاری بر این بود که نزولات آسمانی مسئله را حل میکند، برخیها هم میگفتند پروژه آبرسانی تا آنزمان به پایان میرسد. بالاخره در این بخش میتوانستیم شرایط را مدیریت کنیم که اوضاع بهتر شود. اما بعضی مواقع نمیتوان احاطه کامل به شرایط داشت. چون فقط مشکل انتقال آب نیست مشکل موانع مختلفی است که بر سر مسیر به وجود میآید.
چرا سند پدافند غیرعامل آب منتشر نمیشود و میگویند محرمانه است؟
باید از مسئولان اجرایی بخواهید که آن را گزارش بدهند چون دست من نیست.
زنجان یکی از استانهای معین همدان است اما چرا مانع این آبرسانی میشوند؟
مردم خوب زنجان که چالش ایجاد نمیکنند، یا بهعنوان مثال استاندار و امام جمعه که چالش ایجاد نکردهاند. بالاخره همه استانها وقتی میخواهند استان دیگر را در مواقع بحران پشتیبانی کنند عدهای هستند که ایراد میگیرند.
زمانی که متوجه کمآبی همدان شدیم باید موضوع را فرهنگسازی میکردیم که این اتفاق نیفتاد. شما به عنوان قانونگذار چرا در قوانین و مصوبات الزام پیوست فرهنگی و اجرای آن را بهصورت جدی پیشبینی نمیکنید؟
حرف درستی است، حتما هر پروژهای که اجرا میشود باید پیوست فرهنگی داشته و اجرا شود. اما این مشکلات ریشهدار هستند. مثالی برایتان بزنم. بنده نماینده همدان و فامنین هستم خیلیها در کشور از من دعوت میکنند تا برای گزارش و سخنرانی به استانشان بروم. اما در استان از من میخواهند از افرادی دعوت کنم که آنها من را بهعنوان سخنران دعوت میکنند. حالا این کار را انجام میدهم ولی وقتی فرد موردنظر را به همدان میآورم در استان قرعهکشی میکنند که حاجیبابایی سخنرانی بکند یا خیر. مثلا وزیر را بههمدان میآورم و وقتی بالای سن میرود میگوید من منتظر سخنرانی آقای حاجیبابایی بودم اما سخنرانی نکرد. به این شکل بنده را سعی می کنند خراب کنند. برخیها فکر میکنند اگر من سخنرانی کنم حرف تمام میشود و چیزی برای آنها نمیماند. خب شما هم بیایید بهتر صحبت کنید. ببینید! تفکر این شکلی اجازه نمیدهد پیوست فرهنگی در استان اجرا شود.