1403-01-301403-02-09bool(false) زیباییِ بزرگ همدان پیام
 
 
پنجشنبه - 13 بهمن 1401 - شماره 4521
 
امروز : يكشنبه ، 9 ارديبهشت 1403

Today : Sun, April 28, 2024




ارتباط با سرویس ها - پذیرش آگهی * شعار سال ۱۴۰۳ جهش تولید با مشارکت مردم
ورود کاربران


عکس چاپخانه
logo-samandehi
 
کد مطلب:  47986 تاریخ انتشار:  1393-04-26 - 05:00 تعداد بازدید:  497
ارسال به دوستان
نسخه چاپی

پیام آدینه 251
زیباییِ بزرگ

ضمیمه

64 بازي و ده‌ها گل و ساعت‌ها دويدن و روزها حساسيت. اينها اما همه آنچه در اين جام‌جهاني اتفاق افتاد، نبودند. حالا مفاهيمي مهمتر، نتايجي باارزش‌تر و خاطراتي ماندگارتر، بيش از هر چيز ديگر، ديدگاه‌ ما از جام‌جهاني 2014 برزيل را ساخته‌اند. تا چند سال آينده بسياري از نتايج و بازي‌ها را فراموش خواهيم كرد. آن زمان به ياد نخواهيم داشت كه سرمربي شيلي فوتوژنيك‌ترين مرد حاضر در اين جام بود يا اينكه هندوراسي‌ها بعد از حذف شدن كه از پيش مسلم بود چقدر اشك ريختند. اما چه خوب مي‌شد اگر يكبار نه فقط اشك‌ها و لبخند‌هاي اين جام، كه بر مسائل مهمتري از آن هم تأمل كنيم.
اينكه آلمان چه مسيري را طي كرد تا قهرمان شد بزرگترين درس است. آنها حداقل 15 سال به بهترين شكل برنامه‌‌ريزي كردند تا در نهايت امسال به آنچه لايقش بودند، رسيدند. در مقابل آلمان اما، برزيل و آرژانتين، نمادهاي فوتبال زيبا به زشت‌ترين شكل باختند. امسال علم فوتبال، زيبايي‌هاي خود را نشان داد. فوتبال ماشيني كه در تمام اين سال‌ها يك فحش فوتبالي محسوب مي‌شد امسال نشان داد كه هم توان غلبه بر بهترين‌هاي جهان در برزيل و فرانسه و آرژانتين دارد و هم ژانر جديدي از مفهوم زيبايي در فوتبال خلق كرده است. غول‌هاي آمريكاي جنوبي در سرزمين خود مقهور اين "زيباييِ بزرگ" شدند. حالا بايد در برابر دانش سر تعظيم فرود آورد و براي خلقِ روش‌هاي جديدي براي تأثيرگذاري "خلاقيت" و "تكنيك" تأمل كرد.
عنوان نوشته برگرفته از فيلمي ايتاليايي به همين نام از پائولو سورنتينو

چرا يك تيم شكست خورده را دوست داريم؟

حیسن پارسا
همدان‌پيام: پرسش ساده است: چرا بايد تيمي را كه در سه بازي فقط دفاع كرد و چهار گل خورد و تنها يك گل زد، دوست داشت؟
جام‌جهاني امسال قطعاً خاص‌ترين مسابقات چند سال گذشته براي ايران بود. اين خاص بودن اما نه از آن جهت بود كه ما به جام‌جهاني راه يافته بوديم و قرار بود با تيم‌هايي بازي كنيم كه مسائل مالي فدراسيون و تحريم‌ها، آن را در ليست خاطره‌هايمان قرار داده بودند.
 اين بار تفاوت در متن مسابقات شكل گرفت و رشد كرد تا آنجا كه حتي بعد از باخت به آرژانتين به شادي پرداختيم و به استقبال تيمي در فرودگاه رفتيم كه از سه بازي تنها يك امتياز گرفته بود.
1- تحلیل رفتار مردم در برابر نتايج تيم ملي ايران، بيش از خود فوتبال به ديگر شئون زندگي ما هم مربوط است. يكسال قبل وقتي انتخابات رياست جمهوري، خواستِ تغييرخواهي اكثريت مردم ايران را نشان داد، بسياري شادمان شدند و تا چند روز به خيابان آمدند. تنها سه روز بعد، رضا قوچان‌نژاد مهمترين گل عمر خود را زد و ايران به جام‌جهاني رسيد.
تلاقي آن دو اتفاق با هم، با همه بيم‌ها و اميدها از آينده، وضعيت رواني خاصي در جامعه ايران خلق كرد تا همين جام‌جهاني حضور داشت. بسياري از مشكلات اقتصادي سر جاي خود بودند اما اين‌بار اميد به آينده رشد كرده بود و اين اميد نيروي محركه همه كساني بود كه همه در آن روزها و هم بعد از و تا همين جام‌جهاني، بار ديگر نشاط و شور را تجربه مي‌كردند.
2- سطح تحليل فوتبال در مردم ايران بالا رفته است. اين گزاره‌اي است كه به راحتي مي‌توان آن را دريافت. وقتي با نيجريه مساوي كني و به آرژانتين ببازي و در برابر بوسني هم با تمام تلاش بجنگي و باز هم ببازي، بايد كه فرقي با 8 سال قبل كه با تيم برانكو هم فقط باختيم، قائل باشيم.
امسال ايران خوب بازي كرد و اين متأسفانه هيچگاه رابطه‌اي با نتيجه گرفته نداشته است! هيچكس نمي‌تواند ادعا كند ايران بي‌نقص بود كه اگر چنين مي‌بود صعود مي‌كرديم. ولي نگاهي منصفانه نشان داد كه تيم ملي فوتبال ايران نسبت به قبل پيشرفت چشمگيري داشته است.
ما همچنان بلد نبوديم گل بزنيم ولي اين‌بار به آن راحتي سال‌هاي قبل گل نمي‌خورديم. وقتي نايب‌قهرمان جام‌جهاني در مواجهه با ما 90 دقيقه جان كند تا گل بزند، بزرگترين نشان آن است كه ما نسبت به قبل پيشرفت داشته‌ايم و اين را مردم خوب درك كردند.
3- تيم ملي امسال برخلاف سال‌هاي قبل مؤلفه‌هايي داشت كه سال‌ها از فوتبال ايران دور بود. جمله كليشه‌اي همه كارشناسان درجه چندم فوتبال درباره ايران امسال تا حدودي به واقعيت پيوست؛ چراكه تيم ملي‌اي داشتيم كه با تمام وجود بازي مي‌كرد. ميزان دوندگي و تعصب بازيكنان در تمام سال‌هاي گذشته هيچگاه به اين اندازه نبود.
آندو، دژاگه، نكونام و حسيني از كساني بودند كه برخلاف همه بازيكنان سال‌هاي گذشته تا ثانيه آخر تلاش كردند. اين جنگيدن، فارغ از نتيجه خود بزرگترين پيروزي براي ايران بود و مردم ايران آن را خوب فهميدند. در اين ميان اما بيش از هر چيز تنها يك مرد نقش داشت. يك مربي خاص با سبك رفتاري عجيب و غريب.

درباره کسی که گفت عاشق ایران است
اشک‌های یک مربی بداخلاق

همدان‌پیام: فضای ملتهبی بود. بچه‌ها مثل ابر بهاری گریه می‌کردند.
حذف از جام‌جهانی اگرچه سرنوشتی بود که قبل از رفتن به نامشان نوشته شده بود که بازی خوبشان سبب شده بود حتی خودشان هم از یاد ببرند قبل از رفتن فقط می‌رفتند که کیسه گل نشده باشند. جسارت پیدا کرده بودند. می‌خواستند صعود کنند. پیش که آمدند اما از هم باز شدند و گل خوردند. گل خوردند و باختند تا همه آرزوهای بزرگشان که این سه شب آخر قبل از بازی برایش تصویرها ساخته بودند رنگ ببازد.
آخر کارشان اما اشک‌های حسرت بود. حسرت از دست دادن سرمربی. سرمربی که چشمانش برای نخستین بار تر شد از یک اشک، یک اندوه. او یک حرفه‌ای است. یک آدم کاملاً جدی. عصبی و تندخو. اصلاً عادت ندارد خیلی شوخی کند. خیلی هم احساسی نمی‌شود. اما چهره تنهای او در ۲۰ دقیقه پایانی بازی بوسنی وقتی به استیصال رسیده بود و رؤیای تیمش را می‌دید که داشت پر پر می‌شد و کاری از دستش بر نمی‌آمد، فراموش نمی‌شود. وقتی با تمام وجود به بطری آب کنار زمین لگد می‌زد که چرا بازیکنانش بریدند و او این قدر دستش باز نیست که مجبور نباشد دستش را به علامت تسلیم بالا بگیرد، وقتی زیر شر شر باران خیس شده بود و باید فقط چشم می‌دوخت به عقربه ساعت تا بازی تمام شود؛ تنها با خود به یک چیز فکر می‌کرد: «باختیم اما تا پای جان جنگیدیم. این همه توان‌مان بود نه حتی یک قطره خون بیشتر!»
رختکن بعد از بازی برای آدمی با این ویژگی‌ها کاملاً جدید بود. این طور اشک‌های از ته دل، سینه‌های سوخته و ناله‌های آتش زن. فضایی کاملاً ایرانی. اشک، آه و سوز. آتش می‌زند اشک‌های مردهای به این گندگی وقتی نالان می‌خواهند از مربی تا بماند. فضایی سنگین که اشک‌هایش از عباس تدارکاتچی و آرین مترجم شروع می‌شد تا جواد نکونام و آندو تیموریان بزرگتر. چند نفری هم مثل حقیقی، پولادی که داشتند پس می‌افتادند. ناله‌کنان و با التماس از مربی می‌خواستند که شرایط را بپذیرد و باشد کنارشان. مربی هم این قدر حرفه‌ای است که خود را کنترل کند. البته وقتی بحث شرایط مالی باشد این احتیاط بیشتر هم می‌شود اما او هم گاهی ممکن است از خود بی‌خود شود پس بغض گلویش را می‌گیرد، از خود بی‌خود شده و وقتی می‌خواهد بگوید: «امروز با کارتان مرا عاشق خود کردید» چشمانش را بر می‌گرداند. دستی به چشمانش می‌کشد و طوری می‌ایستد تا چشمان سرخ شده‌اش را شاگردانش نبینند که سرمربی هیچ وقت عادت ندارد در فضای حرفه‌ای کارش اشک بریزد. اما این بار... او حالا یک عاشق است، عاشق بچه‌های تیمش. عاشق ایران.

قهرماني دومين تيم گران جهان
كي‌روش سيزدهم، ايران آخر!
همدان‌پيام: پايان جام‌جهاني همواره آغاز تحليل‌هايي است كه جز با آنها نمي‌توان گذشته را پلي براي آينده قرار داد. در اين ميان مي‌توان بر نتايج بحث و با تحليل آنها شرايط را موشكافي كرد. اما در اين ميان اين‌بار قبل از تحليل فني و آماري مسابقات ايران، بر عامل اساسي ديگري نيز تأمل كنيم. عاملي كه بدون آن فوتبال امروز جز به رؤيايي بيش نمي‌ماند.
قبل از آغاز رقابت‌ها سايت فيفا دست به انتشار آماري زد كه نشان مي‌داد اسپانيا گران‌ترين تيم جهان است. آنها روي هم به ميزاني ارزش دلاري داشتند كه كمتر كسي در موفقيتشان شك داشت؛ چراكه وقتي تيمي سال‌ها در سطح اول جهان بدرخشد، اين پول است كه عامل بسيار مهمي در بزرگي آن و كمك براي ادامه روند موفقيت‌آميز خواهد بود. بعد از اسپانيا، آلمان، آرژانتين و برزيل قرار داشتند كه هر كدام براي قهرماني شانس داشتند. به جز اسپانيا هر 3 تيم ديگر جز 4 تيم راه يافته به مرحله آخر بودند و اين احتمالاً همچنان سلطه ثروت بر فوتبال را به رخ مي‌كشد. تيم ملي ايران اما ارزان‌ترين تيم بود. ايراني كه جز يكي دو نفر كه در سطح دوم اروپا بازي مي‌كردند بازيكن بزرگ ديگري نداشت و مسلم بود كه در جدول ثروتمندان آخر باشد. اما همين تيم ارزان مربي داشت كه بين 32 مربي حاضر سيزدهم بود! يعني در اين جام مربي داشتيم كه از بسياري غول‌هاي مربيگري جهان همچون سابه‌يا، مربي آرژانتين گران‌تر بود. حالا همين مربي گرانقيمت در حال مذاكراتي براي تمديد قرارداد است.

بررسی یک انتخاب بحث‌برانگیز
آیا توپ طلا حق مسی بود؟

همدان‌پیام: در جام بیستم تمام و جوایز و غنایم پخش شد، اما فارغ از هواداری و تعصب آیا واقعاً توپ طلای مخصوص جام‌جهانی 2014 برزیل حق لیونل مسی بود؟
رسیدن توپ طلای جام‌جهانی به دستان مسی مغموم و ناراحت را می‌شود از چند بعد مختلف بررسی کرد.
نقش حامی مالی
برای اثبات کردن این مدعا از نویسنده طلب سند و مدرک نکنید که شدنی نیست، اگر شدنی بود که اساساً چنین کار زشت و غیراخلاقی اتفاق نمی‌افتاد، به هر حال کسانی که اخبار فوتبال را به صورت حرفه‌ای و در سطح کلان بررسی می‌کنند به خوبی بر این نکته اشراف دارند که حتی توپ طلای اصلی فیفا که در مراسمی بسیار با شکوه و پرهزینه به صاحبش تحویل داده می‌شود کاملاً هدایت شده و سفارشی است. در هیچ دوره از مراسم، توپ طلای سالیانه فیفا سابقه نداشته که حامی مالی فیفا یعنی آدیداس از چند روز قبل یعنی زمانی که مثلاً حتی خود بلاتر هم از همه چیز بی‌خبر بوده، نام صاحب توپ طلا را روی محصولات جدیدش حک نکرده باشد. حتی دوربین‌های مخصوص فیفا قبل از مراسم از اینکه بیش از سایر مدعوین از کدام ستاره فیلم و عکس تهیه کنند باخبرند.
نقش سیاسیون
چند روز قبل از فینال جام‌جهانی و در شرایطی که هنوز قهرمانی جهان مشخص نیست، کرشنر، ریاست جمهوری آرژانتین در تماسی تلفنی با بلاتر گفت‌وگو دارد، محور این تماس تلفنی تشکر رئیس‌جمهور آرژانتین از دعوت بلاتر به جایگاه فوق ویژه فیفا در بازی فینال است و اینکه او به خاطر بیماری و کسالت نمی‌تواند در آن روز به برزیل سفر کند اما تک جمله پایانی‌ زن اول آرژانتین چیست: دوست داشتم خودم توپ طلای جام را به مسی بدهم، ولی شما این کار را از طرف من انجام دهید!
آمار و ارقام
لیونل مسی در کل جام‌جهانی 4/8 کیلومتر کمتر از تونی کروس و نزدیک به 7 کیلومتر کمتر از مولر دویده است، 693 دقیقه حضور رسمی در جام بیستم، 4 گل زده، 31 درصد نفوذ مستقل به سمت دروازه حریف، یک پاس منجر به خلق موقعیت، 54 درصد میزان موفقیت مسی در پا به توپ شدن بوده است، 26 مشارکت در پاسکاری واقع در محوطه جریمه حریف از او به ثبت رسیده است.
همین آمار را درباره تونی کروس بخوانید.
690 دقیقه حضور رسمی در جام بیستم، 2 گل زده، 31 درصد نفوذ مستقل به سمت دروازه حریف، 4 پاس منجر به خلق موقعیت، 84 درصد میزان موفقیت کروس در پا به توپ شدن بوده است، 46 مشارکت در پاسکاری واقع در محوطه جریمه حریف از او به ثبت رسیده است. حالا این مسی را با غول‌های تاریخ در ادوار جام‌جهانی مقایسه کنید. همین قیاس کافی است که قبول کنیم مارادونا درباره مسی حق دارد!
مارادونا: بهشت برای مسی، اما توپ طلا حق او نبود
اسطوره فوتبال آرژانتین می‌گوید: حق مسی نبود که توپ طلای جام‌جهانی را ببرد.
لیونل مسی در حالی عنوان بهترین بازیکن جهان را از آن خودش کرد که دیگو مارادونا توپ طلای جام‌جهانی را حق این بازیکن نمی‌داند. اسطوره فوتبال آرژانتین در گفت‌وگویی با بخش بین‌المللی سایت گل درباره توپ طلای جام‌جهانی حرف زد و گفت: «من می‌خواهم بگویم که اصلاً درست نیست که این جایزه را فقط با هدف رسیدن به منافع مالی به مسی بدهند که حقش تصاحب این عنوان نبود.»

پیشگویی حیوانات در جام‌جهانی
■ اختاپوس و پنگوئن و لاک‌پشت و آرمادیلو و شتر!

همدان‌پیام: در چند دوره اخیر جام‌جهانی فوتبال از برخی حیوانات برای پیشگویی نتایج استفاده شده است. اگر در مسابقات 2010 آفریقای جنوبی «پل اختاپوس»، پیشگویی‌های عجیبی می‌کرد، اکنون حیوانات دیگری مانند شتر، قورباغه، فیل و... برای این وظیفه به کار گرفته شده‌اند.
در دوره قبلی جام‌جهانی در سال 2010 یک اختاپوس به نام «پل» نتایج بازی‌ها را پیشگویی می‌کرد و عجیب این که بیشتر پیشگویی‌های او درست بودند. اختاپوسی که دیگر زنده نیست.
در جام‌جهانی 2014 برزیل، این وظیفه بر عهده حیواناتی دیگر قرار گرفت و بسیاری از کشورها برمبنای سنت‌های خود حیوانی را برای این کار در نظر گرفته‌اند. در آلمان چند حیوانات این وظیفه را بر عهده گرفته‌اند.
در این دوره یک پنگوئن پیشگو در ایالت براندنبورگ آلمان پیشگویی کرد؛ یک آرمادیلو (حیوانی که نماد جام 2014 از روی آن ساخته شده) در ایالت تورینگن؛ یک هشت پا در برلین، یک خوک در بایرن و نلی، فیل ایالت نیدرزاکسن، نتایج را پیشگویی کردند.
نِلی که در پارک سرنگتی (Serengeti) در هودن‌هاگن (ایالت نیدرزاکسن آلمان) نگهداری می‌شود، جای پل اختاپوس را گرفته است. او که بیش از یک تن وزن دارد، در برابر چشمان سپ مایر، دروازه‌بان پیشین تیم ملی فوتبال آلمان، پیروزی این تیم را برابر پرتغال پیشگویی کرد.
نلی اما این بار با زدن شوتی درون دروازه آلمان از پیروزی تیم ملی فوتبال آمریکا مقابل آلمان خبر داده است. این فیل پیشگو از جمله در بازی‌های جام‌جهانی 2010 آفریقای جنوبی نیز پیشگویی‌های انجام داده بود که بیشتر آنها صحیح بودند.
در سال 2010 یک اختاپوس به نام پل نتایج بازی‌های جام‌جهانی را پیشگویی می‌کرد.
پل در آکواریوم خود دو محفظه غذایی داشت. روی این دو محفظه نتایج احتمالی دیدارهای مختلف جام‌جهانی فوتبال نوشته شده بودند. پل اختاپوس روی هر محفظه‌ای می‌نشست نتیجه دیدار مورد نظر همان می‌شد.
اکنون همین وظیفه در بازی‌های جام‌جهانی فوتبال برزیل بر عهده یک لاک‌پشت است و عجیب اینکه بیشتر پیش‌بینی‌های این لاک‌پشت درست از آب درمی‌آید.
این لاک‌پشت با همان روش انتخاب غذا که برای پل اختاپوس در سال 2010 تعیین شده بود، پیشگویی کرد که برزیل در بازی افتتاحیه تیم کرواسی را شکست می‌دهد و نتیجه نیز همان شد.
*** دیگر حیوانات پیشگو
- آرمادیلو باغ وحش زاکسن، یکی از پیشگویان جام‌جهانی 2014 برزیل
-چینی‌ها یک خرس پاندا را برای پیش‌بینی نتیجه دیدارهای جام‌جهانی انتخاب کردند. روش انتخاب غذا برای پیشگویی در مورد پاندا نیز صدق می‌کند. اگر پاندا به سوی ظرف غذایی که پرچم یکی از دو تیم را دارد برود، آن تیم پیروز خواهد شد.
-امارات متحده عربی در مسابقات جام‌جهانی فوتبال سال 2014 برزیل یک شتر پیشگو را معرفی کرده است. البته پیشگویی این شتر در ارتباط با بازی آلمان و پرتغال اشتباه از آب درآمد.
** پیشگویی در تحقیقات مؤسسه ماکس پلانک آلمان
امسال مؤسسه ماکس پلانک آلمان در شهر درسدن این کشور، چند پروژه پیشگویی حیوانات را برای جام‌جهانی آماده کرده بود. در یکی از این پروژه‌ها چند قورباغه نتایج بازی‌ها را پیشگویی کردند.
نخستین پیشگویی این قورباغه‌ها در ارتباط با بازی آلمان و پرتغال صحیح بود. آنها نتیجه بازی را چهار بر صفر به نفع آلمان پیشگویی کرده بودند.
دومین پیشگویی آنها پیروزی سه بر دوی آلمان مقابل غنا بود که دقیق نبود و نتیجه این بازی دو بر دو مساوی به پایان رسید. این قورباغه‌ها نتیجه بازی آلمان و آمریکا را دو بر دو اعلام کردند.
شیوه پیشگویی قورباغه‌ها اینگونه است که آنها موقع ورود به درون آکواریوم 90 ثانیه فرصت دارند تا خود را روی عکس پرچم‌های دو تیم در سطح آکواریوم قرار دهند. شمار قورباغه‌های نشسته روی هر پرچمی نشان از گل‌های هرطرف خواهد بود.
این در حالی است که روانشناسان می‌گویند: پیشگویی یک اقدام خرافی است و صحت ندارد اما عرصه بازی‌های جام‌جهانی حاشیه‌هایی از جمله پیشگویی حیوانات پیدا کرده است که صرفاً جنبه تفریحی دارد.


چرا بسیاری از برزیلی‌ها آرژانتین را دوست ندارند؟
دستِ خدا و قدرت!

همدان‌پیام: شاید بسیاری از هواداران تیم‌های فوتبال از آرژانتین بترسند ولی به طور قطع عاشق آن نیستند. حتی برخی نمی‌توانند ایستادن این تیم بر سکوی قهرمانی را تحمل کنند.
در بسیاری از کشورها هنگامی که از مردم سؤال شد از کدام تیم بدتان می‌آید نام آرژانتین را به زبان آوردند. 34 درصد برزیلی‌ها، 20 درصد شیلیایی‌ها و 14 درصد مردم کلمبیا گفتند آرژانتین را دوست ندارند.
به گزارش نیویورک تایمز، ریشه این نامحبوب بودن به تاریخ فوتبال آرژانتین و به واکنش‌های همسایگان لاتین این کشور نسبت به برنامه‌های اقتصادی و فرهنگی آرژانتین و برتری‌جویی بوینوس آیرس باز می‌گردد.
کریستوفر گافنی، مدرس دانشگاه فدرال فلومیننزه که درباره رویدادهای ورزشی مطالعه کرده است، می‌گوید: اینکه بسیاری از مردم از دنیای فوتبال از آرژانتین بیزارند دیگر یک راز نیست.
گافنی افزود: تصورات کلیشه‌ای زیادی در این زمینه وجود دارد. اینکه هویت تیم‌های ملی فوتبال در دهه‌های 1970 و 1980 شکل گرفت، زمانی که گل با دست دیگو مارادونا در سراسر دنیا برجسته شد و این کشور با شکست تیم ملی انگلیس قهرمان جام‌جهانی شد.
به رغم مشکلات اقتصادی در سال‌های اخیر، این کشور همچنان در رده ثروتمندان منطقه است. در دهه 1990 که ارزش پول این کشور بالاتر از همسایگان بود برخی توریست‌های آرژانتینی به خاطر رفتار متکبرانه بدنام شده بودند.
تا یک قرن پیش اصطلاح «ثروتمند همچون یک آرژانتینی» در سراسر اروپا رواج داشت و بازتابی از اقتصاد آن کشور بود.
هرچند پس از آن سیر نزولی آرژانتین آغاز شد ولی هنوز هم یکی از قدرت‌های اقتصادی منطقه محسوب می‌شود.
لئواردو مورگن فلد تاریخدان از دانشگاه بوینوس آیرس در این باره گفت: سال‌های بسیار زیادی، اقتصاد آرژانتین یکی از قوی‌ترین‌ها در منطقه بود و تأثیر زیادی بر اروپا داشت که نوعی حس برتری‌جویی را در اذهان ایجاد می‌کرد.
مورخان فوتبال و سیاست در امریکای لاتین از نوعی برخورد سنتی خصمانه آرژانتینی‌ها نسبت به ملتشان می‌گویند که به مهاجرت میلیون‌ها نفر به اروپا در قرن‌های 19 و 20 انجامید و مقدمه‌ای بر روش‌ها و برخوردهای نژادپرستانه در منطقه شد.
تا پیش از این که برزیل بر فوتبال جهان مسلط شود و تا پیش از نیمه دوم قرن نوزدهم، بازیکنان تیره‌پوست برزیلی با آزار و اذیت‌های نژادپرستانه در آرژانتین روبه‌رو بودند.
در دهه 1920، لیما بارتو نویسنده برزیلی نوشت که چگونه بازیکنان برزیلی را در بوینوس آیرس «ماکاکیتوس» یا میمون‌های کوچک می‌نامیدند.
با این حال در کوچه و خیابان‌های آرژانتین دیدگاه‌های مختلفی نسبت به محبوب نبودن تیمشان در امریکای لاتین وجود دارد.
دانیل گونزالس 29 ساله، تهیه کننده تلویزیونی که 10 سال پیش از کلمبیا به آرژانتین آمد، گفت که تصورات کلیشه‌ای در زادگاهش نسبت به آرژانتین انحرافی است.
گونزالس افزود: آنها به تکبر معروفند ولی وقتی اینجا می‌آیید می‌بینید که آنقدر‌ها هم بد نیستند.
برخلاف این کلمبیایی مهاجر، غرور در سخنان برخی از آرژانتینی‌ها موج می‌زند. ادواردو کانگی، 60 ساله که یک فروشگاه را در بوینوس آیرس اداره می‌کند درباره همسایگان کشورش گفت: ما به آرامی دنیا را تسخیر می‌کنیم. یک ملکه به هلند فرستادیم و یک پاپ به واتیکان.
اشاره او به ملکه ماکزیما در هلند، همسر آرژانتینی‌الاصل ویلم الکساندر و نیز پاپ فرانسیس است.
به‌رغم این اظهارنظر‌ها، روابط سیاسی آرژانتین با همسایگانش به ویژه برزیل گرمتر از دهه‌های قبل است.
مورگن فلد نسبت به دامن زدن به این عقاید در روزهای جام‌جهانی هشدار می‌دهد و معتقد است که این مفاهیم می‌تواند به عرصه گسترده‌تری در فرهنگ تعمیم یابد.
وی گفت: فوتبال و فرهنگ دو مقوله متفاوت هستند. فکر می‌کنم اتحاد امریکای لاتین قوی‌تر از این حرف‌هاست ولی فوتبال می‌تواند در آن شکاف ایجاد کند.
این تنش‌ها در دو عرصه می‌تواند بروز پیدا کند. از یک سو مخالفان آرژانتین در امریکای لاتین و از سوی دیگر آرژانتینی‌هایی که مخالفتشان با همسایگانشان را کتمان نمی‌کنند.
به طور مثال در یک بازی تدارکاتی که هفته گذشته در بوینوس آیرس انجام شد گروهی از هواداران آرژانتین بیرون از ورزشگاه آوازهایی با مضمون نفرت از شیلی سر دادند. اشاره آنها به حمایت شیلی از بریتانیا در زمان جنگ فالکلند در سال 1982 بود، زمانی که آرژانتین حاکمیت خود بر این جزایر را از دست داد؛ جزایری که انگلیسی‌ها فالکلند و آرژانتینی‌ها مالویناس می‌نامند.
آرژانتینی‌ها آواز می‌خواندند: همه آن چیزی که ما از خدا می‌خواهیم این است که به شیلیایی‌ها مرگ بدهد. خیانت آنها نسبت به مالویناس را هرگز فراموش نمی‌کنیم.
مارادونا: برزیلی‌ها دروغگو هستند!
دیه‌گو مارادونا فوق ستاره سابق فوتبال آرژانتین در مصاحبه با گری لینه کر، بازیکن سابق تیم فوتبال انگلیس، از تماشاگران برزیلی انتقاد کرد و گفت «آنها می‌گویند برادریم اما در بازی ما با ایران می‌گفتند ایران ایران».
مارادونا که برای دیدن بازی ایران و آرژانتین به ورزشگاه بلوهوریزونته رفته بود، از اینکه برزیلی‌ها حریف آرژانتین را تشویق کردند، ناراحت است.
گری لینه کر از مارادونا پرسید: تو برای آرژانتینی‌ها مثل خدایی، اما آنها در مورد «مسی» این احساس را ندارند، چرا اینطوری است؟
مارادونا آستین خودش را بالا زد و گفت: دلیلش اینه که من روی بازوم عکس «چه گوارا» را خالکوبی کرده‌ام، و این برای من شانس میاره! من همیشه گفتم که ما تو آرژانتین سه ستاره فوتبال داریم: آلفردو دی استفانو، دیگو مارادونا و لیونل مسی. من نمی‌دونم چند کشور دیگر یک چنین بازیکنانی را روی صحنه دارند. هواداران تیم آرژانتین به این افتخار می‌کنند.
لینه کر پرسید: درباره رقابت بین آرژانتین و برزیل برای ما بگو، انگار که خیلی حساسه؟
مارادونا در پاسخ گفت: آنها مرتب می‌گویند که ما برادریم، برادریم… که بی‌ربط می‌گویند. وقتی ما با ایران بازی داشتیم، آنها شروع به داد زدن کردند «ایران، ایران… » خوب اول به من میگی که ما برادریم، بعد فریاد می‌زنی ایران!

رمضان و جام‌جهانی فوتبال
ستارگان مسلمان: قدرتمان بیشتر بود

همدان‌پیام: پایگاه اطلاع‌رسانی الوئام عربستان سعودی گزارش داد: 102 بازیکن مسلمان در مسابقات جام‌جهانی 2014 فوتبال در برزیل حضور داشتند.
این پایگاه در گزارشی  نوشت: 102 بازیکن مسلمان در قالب 12 تیم حاضر در جام‌جهانی 2014 برزیل حضور داشتند.
این تعداد بازیکن مسلمان در بین 736 بازیکن شرکت‌کننده در این رقابت‌ها که با حضور 32 تیم برگزار می‌شود، حضور داشتند.
براساس این گزارش، تیم‌های ایران، بوسنی و هرزگوین، الجزایر، کامرون، ساحل عاج، غنا، نیجریه، بلژیک، فرانسه، برزیل، آلمان و سوئیس از بازیکنان مسلمان برخوردارند.
الوئام اضافه کرد: این تعداد بازیکن مسلمان، از آمار رسمی حاصل شده است و شاید آمار غیررسمی تعداد بازیکنان مسلمان حاضر در جام‌جهانی را افزایش دهد.
این پایگاه اطلاع‌رسانی با اشاره به اینکه تعدادی از بازیکنان مشهور فوتبال پیش از این برای گرویدن به دین اسلام علاقه‌مندی نشان داده‌اند، افزود: «روبین فان پرسی» ستاره هلندی و «ادین هازارد» ستاره بلژیکی از جمله این بازیکنان هستند.
به نوشته این پایگاه اطلاع‌رسانی، تیم‌های الجزایر و بوسنی و هرزگوین در صدر بیشترین بازیکنان مسلمان قرار دارند و پس از این تیم‌ها، تیم ایران است.
ساحل عاج با 8 بازیکن، غنا با 7 بازیکن، فرانسه با 5 بازیکن و بلژیک با 4 بازیکن از تیم‌هایی هستند که بازیکنان مسلمان را در خود جای داده‌اند.
در ترکیب تیم‌های سوئیس 3 بازیکن مسلمان، آلمان، کامرون و نیجریه هر یک دو بازیکن مسلمان و برزیل یک بازیکن مسلمان حضور دارند.
الوئام عربستان سعودی، تیم‌هایی که در جام‌جهانی 2014 برزیل از بازیکن مسلمان برخوردارند را به شرح زیر اعلام کرد:
الجزایر و بوسنی و هرزگوین: به صورت کامل (هر یک با 23 بازیکن مسلمان).
ایران: (22 بازیکن مسلمان).
ساحل عاج: (ابوبکر باری، سلیمان بامبا، عثمان ویرا دیاراسوبا، کولو توره، اسماعیل دیوماندی، یحیی توره، اسماعیل تیوته و سلیمان کالو).
غنا: (رشید سومالیا، آندره ایو، رابیو محمد، سولی علی مونتاری، مبارک واکاسو، جوردن ایو و عبدالمجید واریس).
فرانسه: (بکاری سانیا، مامادو (محمد) ساکو، موسی سیسکو و کریم بن زما).
بلژیک: (ناصر چادلی، موسی دیمبلی، مروان ویلانی و عدنان یانوزای).
سوئیس: (ژردان شکری، حارس سفروویچ و ادمیر محمدی).
آلمان: (مسعود اوزیل و سامی خدیرا).
کامرون: (اورلین شیدجو و ابوبکر وینسن).
نیجریه: (رامون عزیز و احمد موسی).
برزیل: فرد.
این بیم وجود داشت که عملکرد ستارگان مسلمان فوتبال در جام‌جهانی 2014 تحت تأثیر ماه رمضان قرار گیرد ولی آنها این نگرانی‌ها را رد کردند.
برای نخستین بار از سال 1986 به این سو مسابقات جام‌جهانی با ماه رمضان همزمان شده است.
بازیکنان تیم ملی بوسنی و هرزگوین شامل ادین ژکو از منچسترسیتی هم از دین اسلام پیروی می‌کنند. مروانه فیلینی که در لیگ برتر بلژیک توپ می‌زند و موسا دمبله و ژردان شاکیری از تیم ملی سوئیس هم جزو مسلمانان حاضر در جام‌جهانی فوتبال هستند.
یک خبر خوش برای این بازیکنان این بود که روزه در ریودوژانیرو 11 ساعت است آن هم در مقایسه با بریتانیا که 17 ساعت است.
برخی از بازیکنان مسلمان برای خوردن و آشامیدن در ماه رمضان در طول بازی‌ها اجازه می‌گیرند ولی بازیکنانی مانند کولو توره بر روزه گرفتن در این ماه اصرار دارند.
توره سال گذشته توضیح داد: باید به طور قطع یک دیسیپلین را رعایت کرد. بران من روزه گرفتن در پنج روز اول سخت بود ولی بعد از آن بدنم عادت می‌کند و واقعاً احساس خوشحالی می‌کنم.
وی افزود: بدنتان با روزه پاک و عقاید و احساساتتان پس از ماه رمضان قوی‌تر می‌شود. شگفت‌آور است که ماه رمضان می‌تواند اینگونه به شما قدرت بدهد.
توره گفت: من در تمام این سال‌ها توجه خاصی به رمضان داشتم. مهم این است که در این ماه خوب بخورید. اگر صحیح غذا بخورید یا چاق‌تر می‌شوید و یا می‌توانید با غذای کمتر قدرت بدنی خود را حفظ کنید.
این بازیکن ساحل عاج اضافه کرد: به همین خاطر است که باید خوب بیاشامید. به نوع فعالیتی که انجام می‌دهید توجه داشته باشید چون ممکن است بدنتان خیلی چیزها را از دست بدهد. با وجود پزشکان و افرادی که در باشگاه هستند ما تلاش می‌کنیم کار خود را انجام دهیم. با توصیه‌های آنها احساس بهتری دارم.

دلهره در پست شماره یک

همدان‌پیام: جام‌جهانی 2014 برزیل از یک منظر با همه جام‌های جهانی قبلی که ایران در آنها حضور داشت، متفاوت بود. در همه جام‌های جهانی گذشته از 1978 آرژانتین گرفته تا 1998 فرانسه و حتی 2006 آلمان، تیم ملی هیچ‌گاه تا این حد در پست شماره یک خود احساس ترس نکرده بود. کارلوس کی‌روش پس از آنکه بر نام مهدی رحمتی قلم قرمز کشید، هرگز نتوانست دروازه‌بانی در قواره او برای تیم ملی تربیت کند.
این درست است که میانگین سنی 3 دروازه‌بان ایران در جام‌جهانی 30 سال بود (گلرها هر چه سنشان بالا می‌رود به پختگی بیشتری در چارچوب می‌رسند) ولی متأسفانه هر 3 دروازه‌بان ما در جام‌جهانی روی هم 20 بازی ملی نداشتند. جامی که اکثر تیم‌ها با مهره‌هایی تأثیرگذار و باتجربه درون دروازه حاضر می‌شوند و این بزرگترین ایرادی است که می‌توان از کی‌روش گرفت. فراموش نکنیم كه ما در جام‌جهانی بازی می‌کردیم و نه در جام ملت‌ها و به گلرهایی مانند حجازی، عابدزاده یا حتی مهدی رحمتی نیاز داشتیم. بخصوص در بازی مقابل بوسنی که نیاز داشتیم ابتدا گل نخوریم.
رحمان احمدی با وجود نمایش مطلوب در 3 بازی پایانی رقابت‌های انتخابی جام‌جهانی، همچنان در خروج، جایگیری و بازی با پا مشکلاتی داشت. مؤید این ادعا نمایش نه چندان امیدوارکننده این دروازه‌بان در رقابت‌های باشگاهی است که سرانجام سبب شد به نیمکت ذخیره‌ها تبعید شود و جایش را به شهاب گردان، دروازه‌بان دوم سپاهان بدهد که در آخر کی‌روش هم به این نتیجه رسید که رحمان احمدی (که در ابتدا هم بیشتر به عنوان گلر دوم مدنظر کی‌روش بود) با توجه به نقاط ضعف یادشده‌اش استانداردهای لازم را برای حضور درون دروازه تیم ملی در جام‌جهانی ندارد.
نگاهمان را که از رحمان احمدی برداریم به دروازه‌بان‌هایی بر می‌خوریم که آنها نیز هرگز با آمادگی ذهنی کامل وارد این رقابت‌ها نشدند. دنیل داوری نزدیکترین گزینه به رحمان احمدی نیز فاقد ویژگی‌های یک دروازه‌بان بزرگ بود و هر آن احتمالش می‌رفت که تیم ملی را با فاجعه‌ای بزرگ در جام‌جهانی روبه‌رو كند و واقعیت این بود که داوری با آن گل افتضاحی که در بازی با آنگولا خورد نشان داد که دروازه‌بان سابق باشگاه برانشوایگ آلمان در قواره تیم ملی کشورمان نبود و حتی در بین 5 دروازه‌بان اول ایران نیز جایی ندارد. داوری هرگز دروازه‌بانی جسور و با روحیه نشان نداد.
اما علیرضا حقیقی دروازه‌بانی که 3 فصل اخیر را بیرون مستطیل سبز سپری کرده بود و بیشتر یا روی نیمکت بود یا روی سکو و حتی در این اواخر در لیگ پرتغال هم روزهای خوبی نداشت و در چند بازی معدودی که به میدان رفت هیچ بازی را بدون گل خورده به پایان نرسانید و حتی انتخاب ‌شدنش به عنوان دروازه‌بان سوم تیم ملی نیز با حرف و حدیث‌های فراوانی همراه بود، اما در عین ناباوری دروازه‌بان اول تیم ملی در جام‌جهانی شد.
دروازه‌بان اولی که در چند بخش باید پیشرفت داشته باشد. این درست است که در بازی با نیجريه یک کلین‌ شیت خوب داشت، اما باز هم روی خروج‌ها متزلزل نشان داد و تکینیک شروع مجددش هم قابل بحث است.
بزرگترین نقطه ضعف حقیقی تکنیک شیرجه زدن است (در اکثر صحنه‌ها با گام به جلو و به سمت توپ شیرجه نمی‌رود خصوصاً توپ‌هایی که از بالا می‌آید) در بازی با آرژانتین و روی صحنه گل مسی هم بی‌تقصیر نبود و اگر در عرض خود شیرجه نمی‌رفت حتی می‌توانست توپ را دفع کند و این نقطه ضعف بزرگ در بازی با بوسنی و روی گل‌های اول و سوم هم مشهود بود، به طوری که در صحنه گل اول به جای گام گذاشتن به جلو با بردن پا زیر بدن، اجازه داد تا توپ نزدیکتر شود و از بالا شیرجه رفت هر چند سرعت توپ زیاد بود و با برخورد به تیرک دروازه گل شد، اما حقیقی در واکنشی که نشان داد اصلاً شیرجه نرفت بلکه بدنش را به حالت درازکش در عرض دروازه خواباند و در صحنه گل سوم عدم زاویه‌بندی صحیح (قبل از ضربه به توپ) و عدم شیرجه رو به جلو، مهمترین نقاط ضعف حقیقی بود.
او حتی در این صحنه به کنار هم شیرجه نرفت و به سمت عقب افتاد و در واقع به جای واکنش مناسب روی توپ پیش‌بینی کرد و در آخر از نظر روحی روانی و شادابی و سرحالی حقیقی نسبت به دو بازی قبلی بسیار افت کرده بود.
جمع‌بندی: عملکرد حقیقی که در ابتدا همه او را دروازه‌بان سوم می‌دانستند و همانطور که اشاره شد همین انتخاب به عنوان گلر سوم هم با انتقادهایی همراه بود و تجربه بازی‌های ملی چندانی نیز نداشت در مجموع راضی‌کننده و قابل قبول بود و اگر بخواهیم از 5 نمره در این 3 بازی برای او امتیازاتی در نظر بگیریم، چنین امتیازاتی را به خود اختصاص می‌دهد: بازی با آرژانتین 4 (خوب) بازی با نیجریه 3 (متوسط) بازی با بوسنی 2 (ضعیف).
در پایان ذکر این نکته را ضروری می‌دانم که دروازه‌بانی موفق‌تر و قابل اعتمادتر است که دارای روندی ثابت و کم‌فراز و نشیب (حداقل از بعد روحی و روانی) باشد تا دروازه‌بانی که گاهی در یک مسابقه 70 درصد یک تیم باشد و گاهی 30 درصد یک تیم.
محمدرضا کیانی، مربی دروازه‌بانی و کارشناس دروازه‌بانی فوتبال

درباره سفر هنرمندان به برزیل

ما حسود نیستیم!

همدان‌پیام: یکی از خبرسازترین اتفاقات جام‌جهانی برزیل، سفر گروه هنرمندان برای تهیه مستندی از حاشیه‌های این مسافرت بود. سید جواد‌هاشمی، رضا یزدانی، محمدرضا شریفی‌نیا، حسام نواب‌صفوی، حمید خیرایی، فاطمه گودرزی، لیندا کیانی، نرگس محمدی، مهران غفوریان، پژمان جمشیدی، سام درخشانی و... از جمله هنرمندان در این سفر بودند.
با گذشت بیش از دو هفته از بازگشت کاروان اعزامی تیم ملی و همراهان به جام‌جهانی، همچنان تب حاشیه‌های سفر هنرمندان به برزیل داغ است.
اینکه چگونه رفته‌اند و چقدر هزینه کردند مهمترین سؤال است. این گروه که قرار بود با اسپانسری هومن طالبی به این سفر اعزام شوند و شخصیت‌هایی چون محمدرضا گلزار را در جمع خود داشته باشند، با حذف طالبی و کنار کشیدن او از اسپانسرینگ با مدیریت جواد‌هاشمی عازم این سفر شدند و اسپانسرینگ‌شان را هم پرویز بک‌زاده، مسئول تور تعطیلات رؤیایی بر عهده گرفت.
 توری که نماینده انحصاری فدراسیون برای اعزام هواداران به این رقابت‌ها بود اما تنها 39 مسافر را غیر از هنرمندان به این سفر برد و حالا برای اعزام همان 39 نفر و به دلیل شکایت‌های مختلف و البته اتفاقاتی که از سوی نمایندگان اعزامی سازمان گردشگری ارائه شده، فعالیتش به حالت تعلیق در آمده است تا بتواند رضایت شاکیان را جلب کند.
چرا رفتند؟
پس از آنکه اسامی هنرمندان اعزامی به جام‌جهانی را رسانه‌ای کرد، ایرج طایفه که از او به عنوان مدیر تولید پروژه «یار دوازدهم» نام برده می‌شود، در پاسخ به ایسنا درباره آنچه قرار است این هنرمندان در برزیل انجام دهند، گفت: قرار است بروند بازی‌های تیم ملی را تماشا کرده و آنها را تشویق کنند!
اما هنگامی که توضیحات نشست رسانه‌ای پروژه، درباره ساخت مجموعه 22 قسمتی از حضور هنرمندان در برزیل به کارگردانی محمدحسین لطیفی برای شبکه نمایش خانگی و هزینه‌ میلیاردی پروژه را یادآور می‌شویم، می‌گوید: آن هم سر جایش است و آن مجموعه 22 قسمتی ساخته می‌شود.
اما چرا نام محمدحسین لطیفی به عنوان کارگردان پروژه، در میان هنرمندانی که به برزیل وارد شده‌اند، دیده نمی‌شود؟ ضمن اینکه شنیده می‌شد، او قرار است پس از پروژه‌ مستند مسابقه «یار دوازدهم»، سینمایی «رؤیای من، برزیل» را هم در این کشور کلید بزند.
مدیر تولید «یار دوازدهم» همچنین درباره «هومن طالبی» که از او به عنوان اسپانسر پروژه یاد شده بود و همچنین ارتباط این مجموعه مستند با اتحادیه مدیران باشگاه‌های فوتبال و عزیزا... محمدی، گفت: او دیگر در پروژه حضور ندارد و الان آژانس مسافرتی "تعطیلات رؤیایی" و سرمایه‌گذار شخصی اسپانسر پروژه هستند. همچنین پروژه هیچ ارتباطی به اتحادیه باشگاه‌ها ندارد.
سید جواد ‌هاشمی: گول خوردیم!
سیدجواد ‌هاشمی که به ‌عنوان مجری ‌طرح پروژه «یار دوازدهم»، هنرمندان را برای این سفر جمع کرده بود، حالا وقتی در برابر پرسشی درباره اسپانسر این سفر قرار می‌گیرد، می‌گوید: با بودجه شخصی همه را به برزیل برده و گول اسپانسر قبلی را خورده است: «من خانه‌ام را فروختم و با پول شخصی‌ام یکسری هنرمند را به برزیل بردم تا کاری را که دوست داشتم انجام بدهم».
بعد از این سخنان، گزارشگر تلویزیون که با او گفت‌وگو می‌کرد، درباره‌ اینکه «اسپانسر اول چه شد؟»، احتمالاً با توجه به سخنان‌ هاشمی، نریشن‌وار اینگونه بیان کرد: «اسپانسر کلاهبردار درآمد و قصه‌های هزار و یک شب دارد» و‌ هاشمی هم ادامه داد: «واقعاً گول خوردیم»!
اما نکته بسیار جالب توجه ماجرا، تفاوت این سخنان ‌هاشمی با مدیر تولید پروژه‌ و یکی از مدیران آژانس مسافرتی «تعطیلات رؤیایی» است که گفته می‌شد اسپانسر هنرمندان در سفر به برزیل است و این ‌روزها به دلیل تخلف، فعالیتش تعلیق شده است.
همان زمان که عکس‌های هنرمندان در خیابان‌های برزیل در شبکه‌های اجتماعی پخش می‌شد، «ایرج طایفه» (مدیر تولید پروژه) گفت که «اسپانسر اول دیگر در پروژه حضور ندارد و الان آژانس مسافرتی "تعطیلات رؤیایی" و سرمایه‌گذار شخصی اسپانسر پروژه هستند».
هنرمندان ممنوع‌الکار شده‌اند؟
این روزها در حالی خبرهایی مبنی بر ممنوع‌الکاری هنرمندان مسافر برزیل، از سوی برخی رسانه‌ها منتشر می‌شود که هم‌اینک سریال‌ها و برنامه‌هایی از این هنرمندان در حال پخش از تلویزیون است و هیچ منبع رسمی هم این خبر را تأیید نکرده است.
از جمله مسافران حاضر در برزیل، نرگس محمدی، بازیگر سریال «ستایش» بود که در صورت حقیقت داشتن خبر ممنوع‌التصویری این افراد و غضب صداوسیما به آنها، به نظر می‌رسید تلویزیون پیش از همه باید پخش این سریال را متوقف می‌کرد که این اتفاق نیفتاد.
سعید سلطانی، کارگردان سریال «ستایش» در واکنش خبر به ممنوع‌التصویر شدن برخی هنرمندان از جمله نرگس محمدی که این روزها ایفاگر نقش «ستایش» در این مجموعه است، با ابراز تعجب و ناراحتی، حاشیه‌های پیش آمده برای این هنرمندان را نادرست می‌داند.
وی از رسانه‌هایی که چنین خبرهایی را منتشر می‌کنند، انتقاد می‌کند و می‌گوید: چرا به این حاشیه‌های نادرست دامن می‌زنند؟ چیزی به من اعلام نشده است، همچنین خبری صحیح نیست.

پاسخ مهراب قاسم‌خانی به منتقدان:
هروقت تیتر یک نداشتین شلوارک می‌پوشم!
بله، من مرتکب عمل شنیع شلوارک پوشیدن شدم. اصولاً هر بار که به سفر خارج میرم و بخصوص در مناطق گرم مثل اینجا شلوارک می‌پوشم. جسارتاً توی خونه هم همین کار رو میکنم. شاید باورتون نشه ولی توی استخر و دریا هم مایو می‌پوشم.
با شرمندگی توی حموم حتی اون رو هم نمی‌پوشم ... به هر حال نمی‌دونستم این موضوع تا این حد ارزش خبری داره که روزنامه هفت صبح که تنها روزنامه‌ای بود که تا الان می‌خریدم به عنوان تیتر یک عکسش رو روی جلد کار کنه. از همینجا اعلام می‌کنم که من عکس با شلوارک‌های دیگه و در مکان‌های دیگه هم دارم که آماده هستم هر وقت دوستان خبر مهم‌تری نداشتن و احتیاج به تیتر یک با ارزش داشتن در اختیارشون بذارم تا مردم استفاده کنن.
خلاصه که اعتراف می‌کنم به عنوان یه شلوارک‌پوش اومدم اینجا تا یه عده شورت‌پوش رو تشویق کنم و براشون آرزوی موفقیت بکنم.


بازگشت
نظرات بینندگان :
نظر شما :
   
نام*
ایمیل* ایمیل محفوظ می باشد
نظر*
کد امنیتی*
کد امنیتی

 
 
 
گزارش گزارش ویژه یادداشت تحلیل سرمقاله ضمیمه(پیام_آدینه) دانلود
صفحه نخست آخرین اخبار درباره ما ارتباط با ما  پیوندها ویژه_نامه راهنما
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.

 
روزنامه همدان پیام ( اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، ورزشی )
صاحب امتياز و مدير مسئول: نصرت ا... طاقتي احسن  -  سردبير: يدا... طاقتي احسن
نشاني: همدان، خيابان شريعتي، ابتداي خيابان مهديه، ساختمان پيام
تلفن: 38264433 (081)  -  فکس: 38279013 (081)  -  سازمان نیازمندی: 38264400 (081)  - ايميل: info@hamedanpayam.com