خود برتر بيني!
بيشترين آمار تخلف قانون در همدان به نام رانندگان ثبت شده است. رئيس پليس اين را در حالي ميگويد كه معضلات اعتياد، سرقت و قتل در رتبههاي بعدي قرار دارد.
شايد با توجه به آمار اشاره شده از سوي پليس عدد قابل توجهي نباشند فروشهاي شرايطهاي مختلف از سوي خودروسازاني كه فقط به پول مشتري نگاه ميكنند بدون توجه به كيفيت محصول خود پرداخته هزينههاي مربوط به آموزش و ايجاد زيرساختهاي ترافيكي در شهرها و جادهها باعث شده است تا هر كدام از ما تنها بر ارابههايي سوار شويم كه نام خودور را يدك ميكشند و از پليس هم تنها امضايي را روي كاغذ به نام گواهينامه كه غالباً هم افرادي متقاضيان قوانين را به پليس معرفي ميكنند كه خود عالمان بيعمل در آموزش رانندگي هستند و نتيجه آن ميشود اينكه هر كس پشت رول خود مينشيند و خود را اصلحترين، خبرهترين و بافرهنگترين فرد دانسته و كساني ديگر كه از كنار يا پس و پيش آنها رانندگي ميكنند با چراغ و بوق و رفتارهاي مختلف كه بيشتر به پانتوميم ميماند تا رفتار يك شهروند محترم! فاقد صلاحيت در رانندگي ميداند.
در گفتگو با مسئولان و متوليان ترافيك و حتي پليس غالباً به معابر شهر مشكلات ترافيكي جاده و مباحث سختافزاري اشاره ميكنند. در حاليكه شوراي ترافيك و متوليان آن چيزي را كه هيچكدام نديده و يا كمرنگ اشاره كردهاند بحث آموزش و فرهنگسازي است.
در سالي كه به نام فرهنگ نامگذاري شده است گويا همچنان هر كس در كار و ميز خود مانده و فرهنگ را در اداره فرهنگ و ارشاد ميبينند. ولي نميداند كه هم خودش و هم ديگران براي حل معضلي به نام تخلفات راهنماييورانندگي بايد فرهنگسازي را از خود شروع كنند.
كافي است همين آقايان در جايي كه مردم به دليل تورم و گراني ارز توان مسافرت به كشورهاي حداقل همسايه را ندارند متوليان با بودجههاي دولتي براي خريد نردبانهاي 50 متري و بازديد از اماكن، تعمقي هم بر رفتارهاي ترافيكي ساير شهرها و كشورهاي دنيا كنند و بيايند لحظهاي براي وضعيت ترافيك و نحوه رانندگي خودمان در اين شهر و كشور تأمل كنند.
اجراي آن مطمئناً به بهانه اعتبار و همكاري و تعامل و بودجه به سالهاي بعد موكول خواهد شد ولي آن اندك تأمل هم شايد خود افراد را در رانندگي اصلاح كند.
اين شماره از پيام آدينه به همين بهانه اندك مطالبي را به موضوع معضل رانندگي در همدان پرداخته است، معضلي كه همه خود را برتر از ديگران ميدانند.
بد رانندگي ميكنيم
مهدي ناصرنژاد
همدانپيام: اين اخلاق و رفتار تكتك مردم در روابط اجتماعي است كه مجموعهاي به نام فرهنگ عمومي در جوامع كوچك و بزرگ به وجود ميآورد و يك شهر يا كشور را در ضمير ديگران و بيگانگان به عنوان خوب يا بد معرفي ميكند.
بداخلاقيها در يك جامعه كوچك يا بزرگ به اشكال مختلف از جمله اعتياد، سرقت، جنايت، مزاحمت، تجاوز به حريم شخصي ديگران و بزهكاريهايي از اينگونه بروز ميكند كه از زبان مسئولان امر شنيده ميشود، انواع تخلفات رانندگي در همدان و شهرهاي استان بيشتر از جرائم و بداخلاقيهاي ديگر به ثبت رسيده و اين ناهنجاري در نوع خود به منزله يك هشدار و زنگ خطر براي فرهنگ عمومي در جامعه استان همدان است.
خوب ميدانيم قضاوت در خصوص فرهنگ و منش مردمان يك ديار در چشمانداز اول از نحوه رانندگي و پايبندي آنان به اصول راهنماييورانندگي و رعايت حقوق ديگران در اين خصوص آغاز ميشود؛ حال تصور كنيد همدان و شهرهاي استان ما به عنوان قطب گردشگري ايران بزرگ در تمام طول سال در معرض قضاوت خيل مسافران ميهمانهاي هموطن و غيرهموطن از اقصا نقاط كشور پهناورمان و همچنين گردشگران گاهوبيگاه خارجي است.
الحمدا... شماره انواع خودروهاي شخصي و وسايل نقليه عمومي همچون ساير نقاط كشور در شهرهاي استان همدان هم لحظهبهلحظه رو به افزايش و صعود غيرقابل مهار است. آمارهاي موجود مربوط به سال گذشته در استان همدان حاكي از اين است كه روزانه حدود 100 دستگاه خودروي جديد در استان همدان شمارهگذاري ميشود و اين غير از تعداد خودروهايي است كه در ديگر شهرهاي كشور از جمله تهران شمارهگذاري شده است و روانه استان بخصوص كلانشهر همدان ميشود. جالب است بدانيم دريافت شماره پلاك تهران براي شهرستانها نهتنها براي همدان بلكه ديگر شهرهاي دور و نزديك كشور يك امتياز بصري محسوب ميشود و خيليها با شماره پلاك تهران براي خود كلاس ويژهاي قائل ميشوند؛ غافل از اينكه مهم شيوه رانندگي و رعايت حقوق ديگران در عرصههاي رفتوآمد درونشهري و برونشهري و مهمتر احترام به قانون راهنماييورانندگي است.
صرفنظر از تمام آمار و ارقام مربوط به تلفات ناشي از حوادث رانندگي در گوشه و كنار كشور، اين صدمات روحي و رواني است كه از زير پا گذاشتن حقوق فردي و اجتماعي در رانندگي بر پيكره جامعه وارد ميشود.
متأسفانه در بررسيهاي به عمل آمده و آمارهاي غيررسمي بيشترين تخلف رانندگي اين قشر جوان است كه با تظاهر به انواع و اقسام حركات نامتعارف با خودروهاي تحت اختيار خود قانونشكني ميكنند و با اين تصور غلط كه با زير پا گذاشتن بسياري اصول معمول و شناخته شده در رانندگي، مهارت و سرعت عمل خويش را به نمايش ميگذارند، به راحتي مرتكب تخلف ميشوند و بدون كوچكترين احترامي به حقوق مردم، چهره زشتي از جامعه شهري به ديگران معرفي ميكنند.
چرا تمام شخصيت، قدرت، جايگاه اجتماعي و برتري خود نسبت به ديگران را فقط با يك ماشين ميخواهيم به رخ بكشيم. در صورتي كه اين رفتار و منش انسان است كه نشاندهنده شخصيت واقعي ما است.
بالابودن تخلفات رانندگي در همدان
در غيبت شوراي ترافيك، همدان اول شد
امير بختياريان
همدانپيام: بهتازگي فرمانده انتظامي همدان گفته است كه بيشترين تخلفات در همدان درباره رعايت نكردن قوانين راهنمايي و رانندگي است.
وي اذعان كرده است كه بافت كهنه شهري در اغلب شهرهاي استان و خيابانهاي كم عرض يكي از دلايل بالا بودن تخلفات رانندگي در منطقه است. در واقع تخلفات رانندگي در استان همدان تنها علت انساني ندارد و دلايل ديگري چون ناهمگوني بافت شهري براي استفاده از خودرو موجب فراواني تخلفات رانندگي شده است.
تخلفات رانندگي بيش از آنكه جنبه جرم و بزه داشته باشد؛ دلايلي رفتاري دارد و نشاندهنده بيتفاوتي ما در رعايت قوانين و مقررات است. البته وقتي كه يك مقام رسمي در مورد بالا بودن تخلفات در اين زمينه اظهارنظر ميكند؛ طبيعتاً مبناي اظهارنظر او تعداد جرايمي است كه پليس آنها را شناسايي و ثبت كرده است.
چنين وضعيتي موجب ميشود كه فرضيههاي مختلفي در مورد بالا بودن جرايم رانندگي در همدان مطرح باشد. يكي از اين فرضيهها آن است كه پليس راهور در همدان سختگيرتر از ساير استانها است و در برابر تخلفات رانندگي چشمپوشي كمتري ميكند. اين فرضيه تاكنون اثبات نشده است اما به عنوان يك فرضيه درخورتوجه است و نميتوان از كنار آن بيتوجه گذشت.
از طرف ديگر وقتي كه فرمانده انتظامي همدان خودش به محدوديتهاي بافت شهري در اين منطقه اذعان دارد؛ نميتوان تمام مسئوليتها را متوجه رانندگان متخلف دانست و لازم است پليس در كنار ثبت جريمه با متخلفاني كه مجبور به ارتكاب تخلفند؛ لااقل در برخي از مناطق همراهي كند. براي نمونه شهر همدان با بافت شهري متمركز آن و دواير متحدالمركزي كه بيشترين حركت خودرو را به سمت نقطه كانوني شهر هدايت ميكند؛ چه بخواهد و چه نخواهد مجبور است بار ترافيكي سنگيني را در اين محدوده تحمل كند. فروش مجوز تراكم بخصوص در خيابان بوعلي همدان به حدي است كه با راهاندازي مجتمعهاي تجاري در دست اجراي اين خيابان و خيابان جهاننما دورنماي بدتري از وقوع تخلفات رانندگي را بايد در اين منطقه پيشبيني كرد.
همدان در حال حاضر قطب خدمات پزشكي غرب كشور است و بيشترين تعداد مطب، در خيابان بوعلي متراكم است. اين تراكم هيچ تناسبي با امكانات ترافيكي اين نقطه ندارد و روزبهروز به گره ترافيكي آن هم ميافزايد. تصورش را بكنيد فرد بيماري كه از راهي دور براي معالجه به اين خيابان آمده است؛ چگونه ميتواند در زمينه رانندگي، تخلفي نكند. او مجبور است وارد طرح ترافيك شود؛ در خياباني كه سرتاسرش «توقف مطلقاً ممنوع است» پارك كند و پيه جريمه و ساير مشكلات احتمالي را به تنش بمالد. در حالي كه سهم او در تخلف رانندگي ناچيز است و برنامهريزان و مديراني مسئولند كه شهر را در زمينه خدمات از جمله خدمات پزشكي در يك خيابان تنگ و باريك متمركز كردهاند.
حل مسائل مربوط به ترافيك موضوعي است كه سازمانهاي متعددي در شهر درگير آن هستند. به همين دليل در اوايل دهه 70 مجلس شوراي اسلامي، تشكيل شوراي عالي ترافيك شهرهاي كشور را تصويب كرد.
در همين قانون پيشبيني شد كه در هر استان نيز شوراي هماهنگي ترافيك استان به رياست استاندار يا معاون عمراني او تشكيل و وظيفه تدوين خطمشي، برنامهريزي و هماهنگي حوزه ترافيك را بر عهده بگيرد.
گزارشهاي موثق نشان ميدهد در آغاز، اين شورا به جد در استانها تشكيل و جلسات آن به صورت مرتب برگزار شد. هماهنگي ايجاد شده در زمينه مديريت ترافيك شهري كه در نتيجه تشكيل اين شورا شكل گرفت؛ در برخي استانها از جمله تهران و اصفهان نتايج ارزشمندي داشته است. نقش شورا در همدان در حد استانهاي ذكر شده نبوده است و با اينكه بودن شورا بهتر از نبودن آن است، مدت طولاني است كه جلسات آن در همدان تعطيل شده است.
گفتني است يكي از ايرادهاي ساختاري اين شورا نبود شهردار بهمنزله يكي از اعضاي رسمي آن است. با اينكه گره ترافيك بدون وجود شهرداري هيچ وقت حل نميشود؛ عجيب است كه شهردار هيچگاه عضو رسمي اين شورا نبوده است و تنها مكلف به اجراي مصوبات شورا است. بالا بودن آمار رسمي تخلفات رانندگي در همدان چراغ خطري است كه بايد به آن همه سويه نگريست؛ تنها آن را متوجه رانندگان متخلف ندانست و با تشكيل مستمر اين شورا با هماهنگي ميان بخشهاي مختلف و پيگيري مصوبات آن، شرايط برون رفت همدان از گره ترافيك را فراهم ساخت. در آن صورت مشکل اخذ رتبه اول در تخلفات رانندگي هم در اين استان خود به خود حل خواهد شد.
مثلث جاده خودرو راننده
اکرم چهاردولی
همدانپیام: بارها در رسانههای مختلف خوانده یا شنیدهایم که کشورمان به لحاظ آمار قربانیان سوانح رانندگی به نسبت جمعیت در جهان در رتبه نخست قرار دارد و اگر هم در رتبه نخست نباشیم باز هم از درصد قابل توجهی در سوانح رانندگی برخوردار هستیم که سالانه شاهد داغدار شدن هزاران خانواده و وارد آمدن میلیاردها تومان خسارت مالی به کشور میباشیم. شاید خسارتهای مالی را بتوانیم به طریقی جبران کنیم اما به هیچ عنوان عزیزان هموطنی که از دست میدهیم را نمیتوانیم دوباره در کنار خود داشته باشیم.
بسیاری از کارشناسان این نکته را بیان کردهاند که 75 درصد تصادفات جادهای را خطاهای انسانی شکل داده و عدهای هم جادههای ناامن کشور و عدهای نیز عدم ایمنی خودروهای تولیدی کشور را به عنوان عوامل اصلی تصادفات جادهای معرفی کردهاند.
اگر در فکر کاهش اینگونه حوادث هستیم باید به طور هماهنگ و با برنامه سعی در ایجاد جادههای ایمن، تولید خودروهای ایمن و افزایش کیفیت آموزش رانندگی داشته باشیم.
همه ما بارها با رانندگان بیاحتیاط برخورد داشتیم و این را هم قبول داریم که بیشترین خودروهای تولید داخل فاقد کمترین ایمنی ممکن هستند و اینکه در جادههای کشور نقاط حادثهخیز کم نیست پس مطمئناً مسئولان وزارت راه با نشان دادن درصد کم عامل جاده در تصادفات، مسئولان خودرویی در کشور با دفاع از ایمنی خودروهای چند دهه قبل خود حتی اگر عامل جادهای یک درصد تصادفات جادهای را در کشور منجر شود باید وزارت راه تمام سعی خود را در بهبود وضعیت جادهها انجام دهد آنهم با مهندسی دقیق و نظارتی قوی؛ چرا که در جادهها بارها مشاهده کردهایم که با وجود هزینه کردن وزارت راه باز هم پیمانکار مذکور کار را به درستی انجام نداده و هر چند یک نقطه حادثهخیز را اصلاح میکند، اما خود آن اصلاح نیز ایراداتی دارد و در آیندهای نزدیک باید دوباره برای بهبود وضعیت آن بودجه در نظر گرفته شود. این نکته را هم فراموش نکنیم که سالانه در حدود یک میلیون خودرو وارد جادههای کشور میشود که نیاز به ساخت سریع جاده در کشور را میطلبد.
خودروسازان هم به جای اینکه شجاعانه قبول کنند که بیشترین خودروهای تحویلی از سوی آنان حتی قادر به دریافت یک ستاره ایمنی نیستند بارها عوامل انسانی را مقصر حوادث قلمداد کردهاند که این خود هیچ نتیجه مثبتی برای کشور دربر نخواهد داشت. درصدی از رانندگان نیز همواره بهانه و دلایل بسیاری را آماده برای توجیه خطاهای خود داریم در عوض اینکه با وجود سالها رانندگی باز سعی در بازآموزی دانش رانندگی و با مرور اشتباهات خود سعی در کاهش این اشتباهات و خطاها داشته باشیم.
طرح ستارهدار کردن جادهها نیز در رسانهها زیاد مطرح شده است که با توجه به شرایط جاده و میزان تصادفات آن جاده ستارهدار شود تا در جادههایی که کمستاره هستند رانندگان تمرکز و دقت بیشتری در رانندگی داشته باشند؛ هر چند دقت و تمرکز در رانندگی نباید در جادههای یک ستاره با پنج ستاره تفاوتی داشته باشد.
■ رانندهها عامل 70 درصد تصادفات
بنا بر اظهارات پليس راهور ناجا، 70 درصد تلفات ترافيكي در كشور در جادهها اتفاق ميافتد كه 67 تا 70 درصد اين تصادفات از بين سه عامل دخيل در سوانح، به عامل انساني يعني خود رانندگان مرتبط است.
لازم به ذكر است كه جادههاي ايران هنوز يكي از مرگبارترين جادهها محسوب ميشود و بسياري از كارشناسان، غيراستاندارد بودن راهها و جادههاي كشور را در بروز تصادفات قابل توجه ميدانند. به اعتقاد كارشناسان، با توجه به اینكه بيش از 70 درصد حوادث ترافيكي در جادهها اتفاق ميافتد و بيش از 70 درصد راهها و جادههاي كشور نيز نياز به بازسازي دارند، بر اين اساس سال گذشته به دليل غيراستاندارد بودن اين جادهها، از هر صد نفر در حوادث ترافيكي، 15 نفر جان خود را از دست دادند.
و به لحاظ روانشناسي جريمه و مجازات در صورتي كه آني و در لحظه وقوع تخلف اعمال شود كارساز است، اما برخي جريمههاي تخلف قوانين راهنمايي و رانندگي در جامعه ما مدتي بعد از وقوع تخلف، به دست راننده متخلف ميرسد.
به گفته روانشناسان، علاوه بر اين چهار نوع اختلال شخصيتي به نامهاي اختلال شخصيتي مرزي با رفتارهاي پرخاشگرانه، ضداجتماعي با نقض قوانين اجتماعي، نمايشي با جلب توجه ديگران و در نهايت اختلالات شاخه B رفتارهاي بيمحابا و ضد اجتماعي است كه در ميان اكثر جوانان و نوجوانان وجود دارد. آنها به عواقب كار خود توجه نميكنند و در نتيجه اين اختلالات سبب ميشود رانندگي آنها به ايجاد حادثه منجر شود.
■ تأیيديه سلامت رواني براي متقاضيان گواهينامه
از سوی دیگر با شيوع اختلالات رواني و شخصيتي در جامعه، لازم است داشتن تأیيديه سلامت رواني متقاضيان از روانپزشك براي دريافت گواهينامه راهنمايي و رانندگي از شروط اساسي و اوليه باشد كه مشخص شود آيا اين افراد از لحاظ سلامت رواني مورد تأیيد هستند يا خير. مسئولان راهنمايي و رانندگي براي افرادي كه از لحاظ سلامت رواني تأیيد نميشوند، گواهينامه ارائه نكنند.
البته در سالهاي اخير، توجه پليس به پيشگيري از وقوع جرم و تخلفات حوادث مربوط به راهنمايي و رانندگي اهميت زيادي يافته است، اما با وجود اين هنوز در پيشگيري از بروز اين تخلفات به نقطه مطلوب نرسيدهايم، در واقع اگر به مثلث تصادفات دقت كنيم و به اين نكته كه 70 درصد تصادفات به عامل انساني مرتبط است اعتقاد داشته باشيم، ميتوان اذعان كرد پيشگيري از وقوع عامل انساني سوانح، نيازمند برنامهريزيهاي بلندمدت است و كاهش تأثير اين عامل، در بروز تصادفات، تنها با ارائه آموزشهاي لازم و فرهنگسازي در ميان رانندگان و تمام سرنشينان خودروها براي رعايت قوانين و رانندگي ميسر خواهد بود نه با سنگينتر كردن جريمههاي تخلفات راهنمايي رانندگي.
■ مردم با پلیس همراهی میکنند
همدان نیز به واسطه اينكه در كريدور بين غرب و جنوب كشور قرار گرفته است همواره با ترافيك و حجم زیاد مسافران بخصوص در فصول تابستان و در ايام نوروز مواجه بوده است و همين موضوع تأكيد و تلاش پليس راه در راستاي ايجاد امنيت ترافيكي را نمايانتر میکند.
در همین رابطه رئیس پلیس راه استان چندی پیش در گفتگو با همدانپیام از كسب رتبه سوم در كاهش تصادفات جادهاي در سال 92 خبر داد.
محمد خيري معتقد است با اقدامات انجام شده در این مدت و با استفاده از امكانات و تعامل با سازمانهاي مرتبط با ترافيك، آمار متوفيان استان روند كاهشي داشته است. البته با فرازونشيبهايي هم در سالهاي 85 تا 89 همراه بوده است.
رئیس پلیس راه استان با اشاره به اينكه مردم همراهان خوبي براي پليس هستند از آنها به عنوان يكي از ملاكهاي كاهش تصادفات نام برد.
خيري به رانندگان قانونگريز هم اشاره كرد و با بیان اینکه اين رانندگان امنيت ساير مسافران را به خطر مياندازند، گفت: در طول اجراي طرح نوروزي در مجموع 698 دستگاه خودروی متخلف راهي پاركينگ شدند و بنا بر قانون با رانندگان آنها برخورد شد.
■ ضبط203 جلد گواهينامه راننده متخلف
انجام تستهاي TLS و تست الكل و ضبط گواهينامه رانندگان متخلف از ديگر اقدامات پليس راه در مدت اجراي طرح نوروزي بود كه به گفته رئیس پلیس راه استان، 203 جلد گواهينامه راننده متخلف كه به عناوين مختلف داراي نمره منفي بودند، ضبط شدند.
خیری همچنين عامل 41 درصد از تصادفات را واژگوني خودرو عنوان كرد و گفت: عواملي چون خستگي، خوابآلودگي و توجه نكردن به جلو از سوي رانندگان زمينه بروز اين تصادفات را فراهم كرده است. البته رئيس پلیس راه استان به اين نكته هم اشاره كرد كه در جامعه ما رانندگان به اندازهاي رانندگي ميكنند كه ديگر تواني براي ادامه رانندگي نداشته باشند.
در حالي كه همواره توصيه پليس اين است كه رانندگان به ازاي هر 2 ساعت رانندگي 10 دقيقه استراحت داشته باشند، البته رانندگان بايد به اين موضوع هم توجه داشته باشند كه مسير هم جزو سفر است و از اين مسير ميتوانند لذت لازم را ببرند.
خيري با اشاره به فعال شدن پليس راه روستايي در سطح استان از آن به عنوان يكي از اقدامات مؤثر پليس نام برد و افزود: با پوشش اين راهها و اعزام تيمهاي كنترلي، توفيقات خوبي در اين مسيرها كسب شده است.
■ علل وقوع تصادفات
بیتوجهی به جلو 21 درصد، انحراف به چپ 5 درصد و حق تقدم عبور وسايل نقليه 14 درصد
رئیس پلیس راه استان در بخش ديگري از سخنانش اظهار داشت: در سال 84 آمار متوفيان در كشور بالغ بر 28 هزار نفر بوده و این در حالی است که آمار خودرويي كشور در آن سال حدود 6 ميليون دستگاه بوده است اما در پايان سال 92 با وجود 5/16ميليون دستگاه خودرو در كشور آمار كشتهها در پايان اين سال به 18هزار نفر كاهش يافته است.
از سوی ديگر تعداد متقاضيان اخذ گواهينامه نيز در اين سالها رشد فزايندهاي داشته است.
در حالي كه ميانگين دنيا در كشتههاي تصادفات به ازاي هر 10 هزار دستگاه وسيله نقليه 5/7، آسيا 9/10 و ايران 3/7 است؛ يعني با اين تفاسير جايگاه ايران از رتبههاي اول دنيا به ميانگين دنيا نزديك شده است.
■ آمار متوفيان استان در 7 سال اخير
سال (1385) 667 نفر سال (1392) 353 نفر
مجهز شدن راههاي برونشهري به دوربينهاي كنترل سرعت
خیری از ديگر اقدامات مؤثر در 3 سال گذشته در پليس راه را مجهز كردن راههاي برونشهري به دوربينهاي كنترل سرعت و استفاده از تجهيزات الكتريكي در راههاي استان عنوان كرد كه با همكاري سازمانهاي حملونقل و ترافيك، 13 دوربين كنترل سرعت به صورت شبانهروزي جادههاي استان را رصد ميكنند.
■ مشخص شدن سهم دستگاهها در بروز حوادث
از ديدگاه وی، يكي از آيتمهايي كه سبب شد در سال 92 شاهد كاهش آمار تصادفات باشيم مشخص شدن سهم سازمانها، ادارات و نهادهاي دولتي در بروز حوادث در قانون جديد است.
در همين راستا سال گذشته، 26 مورد تصادف شده كه ما توانستهايم در آن سهم سازمانها را مشخص كنيم و همين امر سبب شده است اين سازمانها پاي كار بيايند و نقاط ضعف خود را رفع كنند.
به گفته رئيس پليس راه استان، آمار 12 ماهه سال 92 بيانگر آن است كه سال گذشته با وجود شاخصهايي كه از طريق ناجا مشخص شده بود بايد 10 درصد آمار تصادفات در استان کاهش مییافت اما اين در حالي است كه اين كاهش به 21 درصد رسيده؛ يعني 11 درصد از شاخص تعيين شده بالاتر هستيم.
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی در گفتگو با همدانپیام مطرح میکند
اوج تخلفات رانندگيدر همدان
■ آسیبشناس اجتماعی: رانندگي افراد با شخصيت آنها رابطه مستقيم دارد
مریم بهرامگویا
همدانپيام: امروزه تخلف و جرايم در همه جوامع اعم از مدرن و غيرمدرن و حتي سنتي به صورتهاي گوناگون كاملاً روشن است و در تمامي اركان جامعه ريشه دوانيده است. چنانچه به تاريخ تمدنها مراجعه كنيم همواره سرپيچي از مقررات، حال چه به صورت ستيز با حكومت و چه به صورت ارضاي اميال شخصي در جدال با قوانين و قراردادهاي عرفي و اجتماعي بوده است.
تخلف از قوانين راهنمايي و رانندگي يكي از مسائل اجتماعي مهم در تمام دنيا و به ويژه كشورهاي در حال توسعه است و به عنوان رفتاري كه قوانين و مقررات مصوب راهنمايي و رانندگي را نقض ميكند ناشي از چهار عامل انساني، جاده، محيط و وسيله نقليه است.
تخلفات رانندگي در ايران همانند ساير كشورهاي ديگر نگرانكننده است؛ چراكه عامل اصلي بروز تصادفات و تلفات ناشي از آن محسوب ميشود. براساس آمار موجود در طول سالهاي 86-73 بيش از 300 هزار نفر در تصادفات جان خود را از دست دادند و سالانه بالغ بر 18 ميليارد دلار به كشور زيان وارد شده است و اين در حالي است كه در سال 85 پليس براي كمتر از 9 ميليون خودروي موجود در كشور 51 ميليون قبض جريمه براي تخلفات آشكار رانندگي ثبت و صادر كرده است.
بسياري از افراد در طول روز، بارها شاهد دهها تخلف رانندگي هستند. برخي نيز بدون احساس گناه و عذاب وجدان از قوانين سرپيچي ميكنند و مرتكب تخلف ميشوند تا شايد زودتر به مقصد برسند.
اين افراد حقوق شهروندان ديگر را پايمال ميكنند، به همشهريان خود بياحترامي و قوانين را زير پا ميگذارند و از اينكه تخلفي به دور از چشم پليس انجام ميدهند احساس پيروزي و قدرت ميكنند.
بنابراين عامل انساني و به تبع آن فرهنگ رانندگي يكي از مؤثرترين عواملي است كه منجر به افزايش يا كاهش تخلفات رانندگي ميشود.
مقام معظم رهبري نيز در فهرستي به آسيبهاي سبك زندگي پرداختند و در بيست پرسشي كه مطرح كردند اشارهاي به اين موضوع دارند كه «چرا در زمینه فرهنگ رانندگی، مردمان منضبطی به طور کامل نیستیم؟»
از همين رو ميتوان به اهميت و حساسيت اين موضوع پي برد و واضح است كه فرهنگ صحيح رانندگي در كاهش تخلفات رانندگي و تصادفات تأثير بسزايي دارد.
به همين منظور فرمانده انتظامي استان همدان در جمع خبرنگاران از بالا بودن تخلفات رانندگي نسبت به ساير جرايم در استان سخن گفته است و قديمي بودن بافت شهر و گذشت نداشتن رانندگان را علت اصلي اين ميزان تخلفات ميداند.
در همين رابطه رئيس پليس راهنمايي و رانندگي استان همدان نيز ميگويد: تخلف از قوانين راهنمايي و رانندگي نسبت به ساير تخلفات و جرايم در سطح استان بيشتر است كه همين امر موجب افزايش تصادفات در استان ميشود.
به گفته حسين طلايي، عدم استفاده از كمربند ايمني، استفاده از تلفن همراه هنگام رانندگي از جمله تخلفات رانندگي است و سرعتهاي غيرمجاز، عبور از چراغ قرمز و سبقتهاي غيرمجاز از ديگر تخلفات شديدتري است كه به عنوان تخلفات حادثهساز محسوب ميشوند.
طلايي خاطرنشان كرد: در همين راستا ناجا و فرمانده انتظامي استان يكي از اولويتهاي امسال خود را برخورد با تخلفات رانندگي اعلام كرده است كه به تبع آن كاهش تصادفات را در پي دارد.
وي با اشاره به آمار فوتيهاي تصادفات سال 84 اظهار داشت: در سال 84 براساس آمار تصادفات داخل شهر 211 نفر فوتي داشتيم كه با روند افزايش جمعيت و خودروها پيشبيني ميشد اين آمار اكنون به 450 نفر برسد؛ اما خوشبختانه با اقدامات صورت گرفته در طول اين چند سال اكنون شاهد كاهش 68 درصدي فوتيهاي تصادفات هستيم. به طوري كه سال گذشته فوتيهاي ناشي از تصادفات 98 نفر بوده است؛ ناگفته نماند كه 98 نفر فوتي هم براي استان ما زياد است و بايد در اينباره اقدامات فرهنگي بيشتري انجام شود.
رئيس پليس راهنمايي و رانندگي استان همدان، گفت: رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي از سوي مردم نسبت به سالهاي گذشته نهادينهتر شده است؛ چراكه شهروندان نيز به اين موضوع واقف شدهاند.
وي يادآور شد: تخلفات رانندگي در استان همدان نسبت به تخلفات و جرايم ديگر بيشتر است نه نسبت به استانهاي ديگر، چراكه ما از آمار تخلفات رانندگي ساير استانهاي كشور بياطلاع هستيم و نميتوانيم در اين باره اظهار نظري كنيم.
رئيس پليس راهنمايي و رانندگي استان همدان خاطرنشان كرد: برخي از آيتمهاي تخلفات رانندگي در سالجاري افزايش داشته است به طوري كه برخورد با سرعت غيرمجاز 16 درصد، برخورد با عبور از چراغ قرمز 26 درصد همچنين برخورد با تخلف عبور از محل ممنوع 3 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزايش نشان ميدهد.
طلايي افزود: همچنين برخورد با برخي آيتمهاي تخلفات رانندگي از جمله سبقت غيرمجاز 24 درصد، گردش به چپ 43 درصد و تغيير مسير ناگهاني 65 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته كاهش داشته است.
رئيس پليس راهنمايي و رانندگي استان، بيان داشت: از ابتداي سال تاكنون 6 هزار و 500 دستگاه موتورسيكلت به علت ارتكاب تخلف متوقف و 45 جلد گواهينامه رانندگاني كه نمره منفي آنها به حد نصاب رسيده بود ضبط شده است. همچنين 137 دستگاه خودرويي كه مرتكب دو تخلف حادثهساز شدند، توقيف شدهاند.
طلايي فرهنگسازي در اين رابطه را بسيار مؤثر دانست و افزود: ارتقاي فرهنگ رانندگي به زمان بيشتري نياز دارد. بايد فرهنگ استفاده از كلاه ايمني توسط موتورسواران، استفاده از كمربند ايمني و ساير موارد براي شهروندان نهادينه شود.
■ علتهاي اصلي افزايش تخلفات
به گفته وي، نبود تجهيزات لازم در بسياري از معابر از جمله دوربينهاي كنترل سرعت، نبود خطكشي مناسب در معابر و تابلوها و علائم راهنمايي و رانندگي در سطح معابر از جمله علتهاي اصلي افزايش تخلفات رانندگي در همدان است كه در اينباره ايفاي نقش دستگاهها و سازمانهاي مربوط اثرگذار خواهد بود.
طلايي ادامه داد: وقتي معابر سطح شهر مجهز به دوربينهاي كنترل سرعت باشند، انجام تخلف از سوي رانندگان مرقون به صرفه نيست. همچنين در جاهايي كه خطكشي مناسب و تابلوها و علائم هشداردهنده وجود نداشته باشد؛ نبايد از رانندگان انتظار داشت كه بدون آگاهي در آنجا قوانين را رعايت كنند.
وي تأكيد كرد: مقوله ترافيك تنها مربوط به يك سازمان و ارگان خاص نيست و پليس به تنهايي نميتواند اين مشكل را حل كند؛ بلكه براي حل اين مشكل نياز است بسياري از سازمانها و دستگاههاي مربوط از جمله بيمارستانها، اورژانس، آموزشوپرورش و ادارات راه و شهرداريها و رسانهها همكاري نمايند.
■ ورود سازمانها در فرهنگسازی
طلايي ورود سازمانها و تشكلهاي مردمي را در بحث فرهنگسازي بسيار مؤثر دانست و افزود: اگر قانونگذار، مجري قانون، خودروساز، رسانهها و خانوادهها و ساير نهادها سهم خود را در اين مبحث به خوبي ايفا كنند؛ در آيندهاي نزديك شاهد كاهش تخلفات رانندگي و به دنبال آن كاهش تصادفات و تلفات ناشي از آن خواهيم بود.
به گفته وي، قانون جديد رسيدگي به تخلفات رانندگي با افزايش نرخ جريمه تأثيري بسزايي در کاهش تخلفات رانندگي داشته است و حتي موجب کاهش تصادفات نيز شده است.
طلايي يادآور شد: قانوني خوب است که بازدارنده باشد اگر تخلفي صورت گيرد و جريمه آن بازدارنده باشد موجب تکرار نشدن آن تخلف ميشود. اين مقام انتظامي افزود: براساس قانون جديد مقرر شده است هر سه سال براساس تورمهاي موجود مبالغ جديد جرايم رانندگي نيز تغيير کند و امسال نيز پايان سه سال اول است البته تاکنون چيزي اعلام نشده است.
■ احساس زرنگي در تخلفات رانندگي
رئيس اداره ترافيك و آموزش راهنماييورانندگي استان همدان نيز ميگويد: سطح فرهنگ ترافيكي مردم پايين است و مردم خود را ملزم به رعايت و اجراي قوانين راهنمايي و رانندگي نميدانند. در حالي كه براساس فتواي مراجع تقليد رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي واجب شرعي است.
به گفته حسيني، رانندگان در بيشتر مواقع قوانين راهنماييورانندگي را به خوبي بلد هستند؛ اما در ميدان عمل آنها را رعايت نميكنند و انجام تخلفي به دور از چشم پليس را زرنگي ميدانند.
وي ريشه تصادفات را نشأت گرفته از تخلفات رانندگي دانست و اظهار داشت: متأسفانه در بسياري از رانندگان نيروي خودكنترلي وجود ندارد و بايد حتماً نيروي بيروني و پليس براي جلوگيري از ارتكاب تخلفات وجود داشته باشد.
حسيني رعايت نكردن حق تقدم از سوي رانندگان را از اصليترين تخلفات رانندگي دانست و افزود: زماني كه ميخواهيم از دري وارد يا خارج شويم به يكديگر كلي تعارف ميكنيم؛ اما در زمان رانندگي با يكديگر رقابت داريم.
رئيس اداره ترافيكوآموزش راهنماييورانندگي استان خاطرنشان كرد: باور غلطي در بين مردم وجود دارد كه آن هم تخلف از قوانين راهنمايي و رانندگي يك نوع زرنگي است كه اين رفتار و باور غلط بايد با برنامههاي مختلف فرهنگي ريشهكن شود. حسيني، محيط را يكي ديگر از عوامل اثرگذار بر تخلفات رانندگي دانست و افزود: زماني كه در سطح شهر با كمبود پاركينگ مواجه هستيم بنابراين نبايد انتظار داشته باشيم كه خودروها در مكانهاي توقف ممنوع پارك نشوند يا زماني كه معبري دو طرفه است؛ مطمئناً سبقتهاي غيرمجاز در آن اتفاق ميافتد.
وي ادامه داد: قطعاً اصلاح زيرساختها و اصلاحهاي هندسي در كنار فرهنگسازي تأثير بسزايي در كاهش تخلفات رانندگي دارد كه اين امر نيز نيازمند همكاري ساير دستگاه و سازمانها است.
حسيني يادآور شد: يكي ديگر از اقدامات تأثيرگذار در كاهش تخلفات رانندگي آموزش كودكان از بدو ورود به پيشدبستاني و دبستان است كه اين امر نيز به صورت عملي در پارك ترافيك شهر همدان و به صورت تئوري و با حضور كارشناسان در مدارس در حال انجام است.
به گفته وي، براساس بررسيهاي صورت گرفته 18 درصد از تخلفات رانندگي والدين به دليل وجود فرزندانشان به عنوان هميار پليس كاهش يافته و تنها تخلف صحبت كردن با تلفن همراه كاهش نداشته است.
حسيني ادامه داد: 75 درصد والدين به تذكرات كودكان خود در حين رانندگي جواب مثبت ميدهند و 3 درصد حالت تهاجمي و پرخاشگري دارند و ديگران عكسالعملي نشان نميدهند.
در همين باره يك آسيبشناس اجتماعي نيز ميگويد: تحقيقات متعددي نشان ميدهد كه رانندگي افراد با شخصيت آنها رابطه مستقيم دارد و نوع تخلفات رانندگي و ميزان پيروي از قوانين و مقررات به فاكتورهاي مختلفي مانند طبقه اجتماعي، سطح تحصيلات و فرهنگ خانوادگي افراد مربوط ميشود. از طرف ديگر احتمال ارتكاب تخلف و رعايت نكردن مقررات در افراد مبتلا به شخصيتهاي ضداجتماعي و اختلال شخصيت كه داراي فرافكني هستند، بيشتر گزارش شده و قانونشكني در آنها بيشتر است.
به اعتقاد وي، عوامل جغرافيايي مانند شرايط آبوهوايي و نوع فرهنگ مردم در مناطق مختلف بر شيوه رانندگي آنها تأثير ميگذارد.
از ترافیک تا رانندگی بیهدف
مریم مقدم
همدانپیام: نشستن پشت فرمان اتومبیل و چرخیدن در خیابانها گاهي برای رسیدن به مقصد و انجام کاری است و گاه برای سپری کردن اوقات فراغت.
تعجب نکنید، انکار هم نکنید؛ چراکه ما همدانیها با این مقوله خوب آشنا هستیم وقتی یکی از بهترین مناطق شهر جایی برای همین کار است به انجام رسیدن آن کار هم از ملزومات میشود.
بلوار ارم همدان منطقهاي نامآشنا است، از پیرترین شهروند تا جوانترین فرد همه میدانند این منطقه بلواری دارد که به قول رانندههای جوانتر برای «ویراژ دادن» خوشدست است.
کافی است ساعتی کنار این بلوار بنشینید و رفتوآمد ماشینها را نگاه کنید آن وقت در مییابید هر ماشین یکی دو بار این بلوار را بالا و پایین میرود؛ البته یکی دو بار چرخیدن خوشبینانهترین حالت رانندگی کردن در این منطقه است.
همین مکان و همین رفتار، گویی تأثیر خود را بر برخی همشهریان گذاشته است که گاه در خیابانهای دیگر همدان هم برای سپری کردن وقت رانندگی کنند.
جغرافیای مدور شهر همدان یکی از مواردی است که تأثیر مستقیم خود را بر سنگینتر شدن بار ترافیکی به ویژه در میادین اصلی شهر میگذارد.
ترافیک در شهر همدان مشکل بزرگی است و واقعیت دارد. مدیریت این مشکل نیازمند یک طرح مطالعاتی است؛ چه بسا با به انجام رسیدن این طرح بتوان فضای عمومی شهر را مدیریت کرد.
در طرح جامع ترافیک بخشهای مختلفی پیشبینی میشود که شامل طرح حملونقل عمومی، سریعالسیر، تاکسیها و سایر موارد برای شبکه حملونقل خواهد بود.
این شرایط در حالی مطرح میشود که پرداختن به موضوع ترافیک و نحوه رانندگی کردن مردم شهر دیگر به سوژهاي تکراری تبدیل شده است.
یکی از راهکارهایی که برای حل مشکل ترافیک و بازشدن گرههای کور این مقوله پیش روی طراحان شهری قرار گرفت؛ ایجاد پلهای متعدد در سطح شهر بود، پلهایی که قرار بود به جریانبخشی عادی حملونقل در سطح شهر کمک کند.
به هر حال این راهکارها یکی پس از دیگری به انجام رسید. با اینکه پدیده ترافیک و نحوه رانندگی کردن همدانیها و بیش از نیاز ترددشان در برخی خیابانهای شهر معضل تازهاي نیست؛ اما گاهی بیتوجهی به مدیریت این معضل سؤال برانگیز است.
به اعتقاد برخی متولیان امور در استان، ترافیک مانند جریان آب روان است؛ اگر مسيرش باز شود تردد جاری میشود و در قسمت دیگر اگر راه براي تردد، مسدود باشد؛ تراکم افزایش مییابد.
اما به واقع آنچه بیش از همه مشهود است این نکته نگرانکننده است که شهروندان همدانی هم موظف به مدیریت فضاهای ترددی شهر خود هستند.
یکی از مواردی که همواره همدان را با مشکل ترافیک دست به گریبان کرده است؛ افزايش روزبهروز تعداد خودروهای تکسرنشین است.
این مقوله که جمعیت شهر رو به افزایش است، خود جای بحث و نظارت و مدیریت دارد؛ اما در کنار آن، آنچه بیش از همه جای نگرانی دارد و نیازمند مدیریت است؛ تردد بیش از انتظار خودروهای تکسرنشین و نبود وسایل نقلیه عمومی در حد انتظار است.
این روزها در کنار مقوله رانندگیهای بیهدف در سطح شهر، ساخت برجها و ساختمانهای چند طبقه در حاشیه خیابانها، مشكل نبود پارکینگ را به مشکلات پیش روی شهری افزوده است.
خودروها پس از رسیدن به مقاصد به دلیل نبود فضای مناسب برای پارک در گوشه و کنار خیابانها پارک میشوند و همین امر موجب شده است خیابانهای کمعرض شهر با مشکلات نبود فضا برای تردد دیگر خودروها مواجه شوند.
کوتاه سخن آنکه، برای حل مشکل ترافیک شهر این مقوله باید بررسی شود و ترافیک شهری آسیبشناسی شود.
برای این منظور همه جوانب باید مدنظر قرار گیرد؛ از تردد بیبرنامه خودروها در برخی مناطق همچون بلوار ارم همدان و دیگر خیابانها گرفته تا ایجاد پارکینگها و راهکارهای کارشناسیتر.
اخلاق، صبر، چراغ و حق تقدم در رانندگان نهادینه نشده است
بووووووق
اعظم اسلامیخواه
همدانپیام: «بووووووق» هنوز 3 ثانيه مانده تا چراغ راهنمای چهار راه سعیدیه سبز شود. سرم را از پنجره ماشين بيرون ميآورم و از راننده نيسان ميپرسم: «چي شد كه بوق زدي؟» سريع و با لبخند ميگويد: «ميخوام رانندههای جلويي حواسشان به چراغ باشه!»
بعد از 10 دقيقه هم در خيابان كرمانشاه راننده پيكاني كه نسبتاً با سرعت ميآيد دستش را ميگذارد روي بوق و دست ديگرش را از شيشه ماشين بيرون ميآورد و ميگويد: «نمیبینی؟! كي به تو گفته بياي خيابان پيرزن!»
شلوغي خيابانها و گرما از يك طرف، ترافيك هم از طرف ديگر. خلافهاي رانندگي زيادي در مسیر ميبينم. اما فكر ميكنم بايد صبور باشم و اگر تحملم تمام شده پياده يا با تاكسي بروم. تا به مسيرم برسم.
«... پدر جان كمي عقب بكش ما از كوچه دربيايم.» راننده تاكسي جواب میدهد: «تو برو عقب!» مرد جوان هم ميگويد: «ماشينها از عقب راهم را بستهاند و حق تقدم هم با ماست كه ميخواهيم از كوچه بيايم بيرون.» راننده تاكسي پياده ميشود، در را قفل ميكند و ميگويد: «ببينم حالا چكار ميكني!» راننده 206 هم همين كار را ميكند و از محوطه خارج ميشود!»
طبق آمار، همدان رتبه اول تخلفات در رانندگي استان را به دست آورده است و حاجیمحمد مهدياننسب، فرمانده انتظامي استان ميگويد: «متأسفانه رانندگان همداني در رانندگي گذشت ندارند.» حسین طلایی، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی هم در مصاحبه با فارس، در آمار سال 91 گفته بود: «دلیل 41 درصد از تصادفها توجه نکردن به جلو، رعایت حق تقدم 24 درصد، نداشتن توانایی کنترل وسیله نقلیه 9 درصد و تغییر ناگهانی مسیر خودرو 6 درصد بوده است.»
در اينكه همدان شهر تاريخ و تمدن است شكي نيست. اما مسلم است كه اين فرهنگ كهن و باسابقه تنها با شعار و خاطرات چند هزار ساله گذشته باقي نميماند. بلكه رفتار و كردار ماست كه فرهنگ را نشان ميدهد و با رانندگي فرهنگ خودمان را به نمايش ميگذاريم.
اما اين همه خلافهاي رانندگي كه هر روز در همدان ميبينيم انگار برايمان عادي شدهاند. آنقدر كه هر كسي اگر اين رفتارها را نداشته باشد رانندهاي بيدستوپا شناخته ميشود. يا اگر در ترافيك ماشين خود را هر طور كه شده ذرهذره جلو نبريم و راه ماشينهاي ديگر را نبنديم و مدتها ترافيك درست نكنيم به اضافه اينكه بوقهاي متعددي از رانندههاي عقبي ميشنويم ممكن است حرفهاي زشتي هم بشنويم. يعني اين روزها بستن راه، سبقتهاي غيرمجاز، سرعتهاي بالا، راه ندادن به عابر پياده حتي دورزدن پليس و... جزو زرنگي رانندهها به حساب ميآيد و به فرهنگ رانندگي تبديل شده است و دقيقاً رفتارهاي ديگر ما را (راه رفتن در مسیر عبور عابر پياده و نحوه زندگي خصوصي و اجتماعی...) به نمايش ميگذارد.
اين در حالي است كه آلمانیها از بهترين فرهنگهاي رانندگي برخوردارند و رانندگان آلمانی بسیار صبورند؛ به طوري كه گاهي حالت تعارف به خود ميگيرد. وقتي مثلاً از خيابانی تنگ در حال عبور هستند رانندهها هر كدام سعي ميكنند ماشين خود را كنار بكشند تا راه ديگري باز شود و وقتي یکی از رانندهها زودتر عبور میکند حتماً با لبخند، تكان دادن دست يا چراغ زدن از او تشكر ميكند و این باعث میشود راننده تشویق شود که بار دیگر این کار را انجام دهد.
يا در آمريكا تخلف رانندگي جرم محسوب ميشود و اجتماع با فرد خلافكار مثل يك مجرم برخورد ميكند. اگر شخصي در 2 سال يك تخلف داشته باشد، در صورتي كه تخلفش خطرناك نباشد ميتواند با پرداخت هزينه كلاس (حدود 180 دلار) در كلاس آموزشي كه به اين منظور تشكيل شده، شركت كند در این صورت تخلف مربوطه در پرونده او ثبت نمیشود. اما در ايران بعد از جريمه همه چيز تمام ميشود و انگار كه شخص هيچ خلافي نداشته است.
در کشورهای دیگر همه رانندهها در يك خط حركت ميكنند مگر آنکه در حالت جسمی درستی نباشند. در صورتي كه در همدان رانندهها در هر لايني كه بتوانند به اندازه يك ماشين جلوتر بيفتند هر طور شده تغيير مسير ميدهند.
شهر پر از جرایم رانندگي است كه يا به چشم پليس راهنماييورانندگي نميآيد و يا اگر هم ميآيد با جريمهاي كه به نظر مبلغش براي اغلب رانندهها سنگين هم نيست سر و تهش هم ميآيد. يا حتي با خواهش و تمناي راننده يا ناديده گرفته ميشود و يا تخفيف داده ميشود.
راننده تاكسي در انتهای خیابان شهناز يكباره پايش را روي ترمز ميگذارد تا مسافري كه سر كوچه ايستاده را سوار كند. در یک لحظه ميبينيم راه چند ماشين بسته ميشود. ماشينهايي كه از روبهرو راهنما زدهاند و ميخواهند وارد كوچه شوند، ماشینهايي كه از كوچه ميخواهند وارد خيابان شوند، ماشينهاي پشت سر و اتوبوسي كه با بوقش عجلهاش را نشان ميدهد ... يكي از مسافرها صدايش درميآيد و ميگويد: «ذرهاي حوصله ندارند، توی یه لحظه چه خبر شد!» راننده تاكسي هم ميگويد: «يكي نيست بگويد اين همه ماشين در خيابان چكار ميكند.» يكي از مسافرها هم ميگويد: «حاجي شما بايد چند متر جلوتر نگه ميداشتي.» راننده تاكسي ميگويد: «مسافر جلوتر نميآيد، سوار ماشين ديگري ميشود... .»
اما در كشوري مثل آمريكا كه بیشترين تعداد اتومبيل هم در آن هست و خيابانها و جادهها پر از ماشين است اما قوانين را رعايت ميكنند؛ وگرنه اعمال قانون میشوند، به طوری که طبق گفتهها عبور از چراغ قرمز 500 دلار است و سرعت، بین 180 تا 500 دلار جريمه دارد.
مرد 40 سالهاي كه مقيم آمريكاست، ميگويد: دوستم در شب در حال دوچرخهسواري بود كه به خاطر چراغ خاموش 150 دلار جريمه شد. اينجا حتي عابر پيادهای كه از خطكشي عبور نكند هم 130 دلار جريمه ميشود.
فرهنگسازي در رانندگي از مسائلی است كه بايد بيش از پيش انجام شود. كسي كه ميخواهد رانندگي را شروع كند، براي آموزش ثبتنام ميكند مربي به او چه چيزهايي آموزش ميدهد؟ آيا فرهنگ رانندگي را هم آموزش ميدهد يا فقط طرز رانندگی ماشين را؟
دختر جواني كه حدود 2 سال از آموزشش ميگذرد، ميگويد: «وقتي آموزش ميديدم تا ماشيني به ماشين ما كمتوجه بود سريع مربيام عكسالعمل نشان ميداد و به اضافه بوق سرش را از پنجره بيرون ميبرد و ميگفت: «مگه كوري تابلوي ماشين را نميبيني؟!» من هم محال است اين كار را نكنم برايم عادت شده!»
این در حالی است که آموزش باید از خردسالی و در مدارس انجام شود چون رانندگي يك رفتار اجتماعي به حساب ميآيد و با بررسي آن ميتوان درجه فرهنگ شهروند را ارزيابي كرد. يك پليس راهنماييورانندگي درباره تصادفها و جرایم ميگويد: «علت اصلي تصادفها اخلاق رانندگان است. متأسفانه رانندهها انتظار دارند اطرافيانشان قوانين تدوين شده مربوط به نظم را رعايت كنند تا او با مشكل مواجه نشود.» محققان ترافيك هم معتقدند 90 درصد تصادفها تا اندازهاي به دليل شخصيت راننده بوده و وابسته به رفتارهاي راننده است.
هرچند نقش مسئولان مخصوصاً پليس راهنماييورانندگي در افزایش فرهنگ رانندگي نقشي انكارناپذير است، اما تا مردم نخواهند رعايت كنند، يقيناً راهنماييورانندگي به تنهايي قادر به حل معضلات رانندگي نخواهد بود. به طوری که طبق گفته معاون آموزشی اورژانس کشور در سال 91، مرگهای ناشی از ضربه به سر در تصادفات رانندگی با بستن کمربند ایمنی به میزان 25 درصد کاهش مییابد. اما برپایه آمار سال 92 در همدان فقط70 درصد رانندگان کمربند ایمنی میبندند؛ هرچند قرار است با اعمال قانون سختتر به 90 درصد برسد.
براساس گفته برخي از شهروندان، فرهنگ رانندگی نه تنها باید از کودکی آموزش داده شود؛ بلکه از روزی که فرد برای آموزش به آموزشگاه مراجعه میکند باید وجود داشته باشد چون فرهنگ رانندگی مربی تأثیر زیادی در رانندگی فرد دارد.
قانونمندي پليسها در احراز جرایم و قوانين، احساس آگاهي مردم از طريق رسانههاي عمومي و ساخت كليپها حتی برای کودکان و ایجاد مطالبهگري در مردم، تشويق رانندگان ماجراجو براي شركت در مسابقات اتومبيلراني، موتورسواري و... (تا در خیابان حرکات نمایشی اجرا نکنند)، جرایم سنگين و... راههايي است كه ميتواند در فرهنگسازي تأثير بسزايي داشته باشد. در این صورت حتی وجود اتومبيلهاي زياد ميتواند تا اين حد آسيبرسان نباشد. چون همانطور كه گفته شد در آمريكا با بيشترين تعداد ماشين اما كمترين تخلف صورت ميگيرد؛ چون درجه شهروندی، تسهيلات و تعلق گرفتن سود بسيار پايين براي وامهايشان، قیمت بیمه اتومبیلشان و... بر اساس پروندهشان سنجيده ميشود.
در سوگ چهارمین شهید محراب
همدانپيام: شهید آیتا... شیخ محمد صدوقی، چهارمین شهید محراب، نماینده امام(ره) و امامجمعه یزد بود که عبادتگاه جمعههای یزد را با نور خویش منور میساخت. او در روز جمعه دهم رمضان 1402 (مطابق با یازدهم تیرماه 1361) پس از اقامه نمازجمعه به دست منافقان به شهادت رسید و خون پاکش محراب را گلگون نمود و این همان معراج به سوی اللّه بود که او آرزویش را داشت و بارها از خدا خواسته بود.
آن پرهیزگار خطاب به دشمنان اسلام و نظام اسلامی چنین گفته بود: «به فرض اينکه مرا ترور کردید چه میشود؟ مرغابی را از آب میترسانید؟»
■ مردی از سلاله تشیّع
شهید آیتا... صدوقی از یاران صدیق، باوفا و قدیمی امام امت بود. او یار امام(ره) در تمامی صحنههای انقلاب و یاور ملت محروم بود که بحق در عمل نیز این چنین بود. او مردی از سلاله پاک تشیع علوی و ادامه دهنده راه ائمه معصومین(علیهمالسلام) بود. شهید صدوقی عابدی مخلص و زاهدی بیریا بود. از کار شبانهروزی و در خدمت مردم بودن هیچ احساس خستگی نمیکرد و بسیار مقاوم بود. در مبارزه با طاغوت و طاغوتیان بسیار شجاع و فعال بود. او، همچنین حافظهای بسیار قوی و خوب داشت که زبانزد همگان بود. این مرد پاک طینت و نیکوسیرت دارای چنان جاذبه قوی و نیرومندی بود که در همان برخورد نخست، افراد را نسبت به انقلاب، اسلام و امام جذب میکرد.
■ چهره مقاوم
روح شهید صدوقی روح ناآرام و پرخروشی بود. سستی و آسودهطلبی در شخصیت او جای نداشت. آن فرزانه والا مقام و بلنداندیش برای کوشش، خدمت به مردم محروم و مبارزه بر ضد ستم و استبداد آفریده شده بود. مبارزه این اندیشمند صادق از زمان رضاخان آغاز شده بود. دسیسههای رضاشاه ضربههای سختی بر تشکیلات مذهبی و حوزههای علمیه وارد ساخت و از این طریق فشارهای زیادی را بر روحانیان تحمیل نمود. در این جو خفقان و وحشت، شهید صدوقی چهره پرشور و مقاوم حوزه بود که در جلسات، روح امیدواری، نشاط و ستمستیزی را در طلاب جوان میدمید و از این رهگذر آنان را برای مبارزه و قیام علیه استبداد ستم شاهی فرا میخواند. این ویژگی شخصیتیِ ایشان را بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران یادآور شدهاند.
■ در محضر بزرگان
شهید بزرگوار آیتا... صدوقی در ایام حیات پربرکت علمی خویش در محضر استادان زیادی زانوی ادب زده و در دروس مختلف از آنان کسب فیض نموده است، که به طور فشرده، به بعضی از آنها اشاره میشود. شخصیت آیت ا... صدوقی تأثیرپذیری فراوانی از امامخمینی(ره) داشته است و امام(ره) در زمره استادان این اندیشمند متعهد و صادق به شمار میروند. او همچنین از محضر بزرگانی همچون آیتا... شیخ عبدالکریم یزدی، آیتا... سید صدرالدین صدر، آیتا... سید محمدتقی خوانساری، آیتا... سید محمد حجت کوهکمرهای، سید علی محمد کازرونی و شیخ غلام رضای فقیه خراسانی خوشههای دانش و فضیلت چیده و بهرهها جسته است.
■ مظهر صداقت
شهید والا مقام آیتا... صدوقی دارای فضایل اخلاقی فراوانی بود. او مظهر صداقت و پاکی بود. درون و برونش یکی بود. به آنچه میخواند و میفهمید عمل میکرد. قرآن کتابی بود که هیچگاه از او جدا نمیشد.
ادب و متانت او زبانزد عام و خاص بود و روزهای عید وقتی مردم و مسئولان به دیدارش میرفتند، بدون استثنا برای همه بر میخواست و این کار را نه از روی اکراه و بیمیلی، که با نشاط و شوقِ وصفناپذیر انجام میداد.
■ حمایت از فداییان اسلام و مبارزه علیه رژیم
آیتا... صدوقی از حامیان گروه فداییان اسلام بود. او در حمایت از این گروه از هیچ کاری فروگذار نکرد، به طوری که سید عبدالحسین واحدی برای پنهان شدن به خانه او پناه میبرد. شهید صدوقی او را دو روز پشت آیينه دیواری اتاق پنهان میکند و او را از دست مأموران رژیم نجات میدهد. شهید صدوقی همچنین پس از فوت رهبر مذهبی یزد، عالم پرهیزگار و پرآوازه، شیخ غلام رضا فقیه خراسانی، با درخواست مردم و توصیه حضرت امام خمینی(ره) به یزد هجرت کرد و در آنجا مبارزات خستگیناپذیر خویش را ادامه داد. او در این شهر چنان وسیع و فراگیر عمل کرد که تمامی استان یزد و بخشی از مناطق دیگر ایران به صحنه مبارزه بر ضد رژیم تبدیل شد. از آن پس در اکثر مقاطع مهم، روحانیان یزد همراه با شهید صدوقی علیه رژیم مستبد و ستمگر اعلامیه میدادند و به افشاگری میپرداختند.
■ بر کرسی تدریس
آیتا... صدوقی تنها مرد تتبّع، تحقیق و نگارش نبود، بلکه در تدریس و تربیت شاگردان از مردان موفق زمان خود بود. درس وی یکی از باشکوهترین حلقههای درسی حوزه به شمار میرفت. شهید صدوقی تدریس علوم دینی را در اولویت زندگی خویش قرار داده بود و حقیقتاً در مسند تدریس از استادان برجسته و ارزشمند حوزه به شمار میآمد. او در مدت تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرد که بعدها هریک منشأ خدمات اجتماعی و علمی فراوان شدند. از شمارِ بسیارِ شاگردان و آنانکه از محضر وی کسب فیض کردهاند میتوان به استاد علامه محمدتقی جعفری تبریزی، شهید مرتضی مطهری و شهید قدوسی اشاره کرد.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی حوزه
به کدامین گناه کشته میشوند...؟
عباس سریشی
همدانپیام: گرچه در ماههای اخیر اخبار و حوادث بسیار زیادی پیرامون اعمال وحشیانه و غیرانسانی گروههای تکفیری و تروریست نسبت به مردم بیدفاع در اقصا نقاط جهان و بخصوص کشورهای سوریه و عراق به گوش جهانیان رسیده و طبیعتاً سبب رنجش و آزردگی خاطر همگان شده است، اما به احتمال قریب به یقین هیچ مردمی مانند ملت ایران با عمق دردها و آلام قربانیان این حوادث وحشتناک آشنا نیست.
تاریخ سه دهه گذشته کشور ما از بدو پیروزی انقلاب تا کنون شاهد جنایات بسیار گسترده و ددمنشانه بسیاری از این گروههای افراطی، کجرو، معاند و ضد انقلاب بوده که با پشتیبانی کشورهای مستکبر بارها و بارها جدا از برخی مسئولان و مقامات کشوری و لشکری تعداد بیشماری از مردم بیگناه اعم از کودکان، زنان و کهنسالان را به استناد معیار و منطقهای غیرانسانی و حیوانی خود هدف کینهتوزی قرار داده و به خاک و خون کشیدهاند.
در این میان تیرماه هر سال یادآور چند حادثه تلخ و اندوهناک است که در اوج قساوتی بیمانند، تعداد بسیار زیادی از هموطنان بیگناه و خدمتگزاران انقلاب در خاک و خون غلتیدند تا سندی دیگر بر طومار جنایات بشری اضافه شود.
گو اینکه بسیار ما جنایت ضد بشری و بمباران شیمیایی سردشت، ترور چهارمین شهید محراب یا حادثه هفتم تیر را به خوبی در ذهن داشته و یاد شهیدان حزب جمهوری اسلامی و بهویژه شهید والامقام دکتر بهشتی را در یادها جاودانه خواهیم نمود یا از سوی دیگر زمانی که رهبر انقلاب از حادثه تروریستی نافرجام گروهک فرقان در ششم تیر1360 مسجد ابوذر به طرز معجزهآسایی جان به سلامت برده و تقدیر الهی چنین بود که وجود معظمله برای آینده نظام اسلامی حفظ شوند را فراموش نمیکنیم، اما یقیناً دردناکترین و دهشتناکترین حادثه تروریستی که از سوی یک ابرقدرت با پشتیبانی کامل جهانی بر ضد ملت ایران رخ داد، هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی با 298 مسافر و خدمه بود که یاد و خاطره آن تا ابد در ذهن بشریت و در کارنامه اعمال ننگین جنایتکاران امریکایی باقی خواهد ماند. عملی غیرقابل انکار و توجیه به مانند آنچه در ویتنام، هیروشیما، ناکازاکی و... گذشت.
در شرح این حادثه آمده است: در 12 تیر 1367 شمسی برابر با سوم ژوئیه 1988 میلادی یک فروند هواپیمای ایرباس ایران که از بندرعباس به سمت دبی در حال حرکت بوده بر فراز آبهای سرزمین ایران به وسیله دو موشک که از ناو وینسنس که خود به آبهای ایران تجاوز نموده بود مورد اصابت قرار گرفت و همه مسافران و خدمه آن به شهادت رسیدند. از مجموع 298 مسافر و خدمه این هواپیما که تمامی آنان زن، کودک، نوجوان و کهنسال بودند هیچ کس زنده نماند.
در میان شهدای این حادثه تروریستی هولناک 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و البته 46 تبعه کشورهای خارجی نیز حضور داشتند.
زمانی که تصاویر جمعآوری قربانیان و اجساد متلاشی شده این افراد از میان امواج دریا به جهان مخابره شد و چهره پلید حامیان به اصطلاح حقوق بشر و در اصل حامیان نقض حقوق بشر آشکار شد مقامات امریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی دلایل ضد و نقیضی عنوان نمودند و کوشیدند این عمل را یک اشتباه در عدم تشخیص هواپیمای جنگی از مسافری قلمداد نمایند.
ولیکن با توجه به دارا بودن بالاترین سامانه راداری و شناسایی آن زمان توسط ناو وینسنس و وضوح کامل مسافری بودن نوع هواپیمای در حال پرواز مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام یک جنایت آگاهانه و آشکار بر ضد غیرنظامیان است. نقطه اوج این سناریوی تروریستی اعطای مدال شجاعت به ناخدای این ناو بود که طی آن دولت امریکا به آشکارا حمایت رسمی خود را از این جنایت ضد بشری به نمایش جهانی گذاشت.
جمهوری اسلامی ایران متعاقب این حادثه در 14 تیرماه 1367 در نامهای به رئیس شورای امنیت خواستار رسیدگی فوری به این اقدام تروریستی شد که در نهایت طی تشکیل جلسهای در 25 تیرماه مطابق با 16 ژوئیه 1988 که آن نیز از مسائل سیاسی به دور نماند به جای بررسی فنی و اعلام مقصر صرفاً به ابراز تأسف و تسلیت به بازماندگان سانحه اکتفا شد.
جالب است بدانید در همان تاریخ در گزارش ایران به شورای امنیت به وضوح عنوان شده بود که حضور نظامی امریکا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بیقانونی و شرارت بوده و جز نا امنی چیزی دیگری را به ارمغان نیاورده است. در ادامه با اشاره به هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران از سوی ناو امریکایی آن را به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه دانسته نشده است.
به واقع میتوان گفت ماحصل عبور گذرا و بیتفاوت جوامع جهانی از کنار جنایتهای جنگی و تروریستی بر ضد ایران و بشریت از سوی کشورهای ذینفوذ در مجامع بینالمللی چیزی نیست جز ظهور آفت و آتش گروههای تروریستی، تکفیری و شبه نظامی که اکنون دامن ایشان را نیز فرا گرفته و آرامش شهرها و کشورها حتی در آنسوی دنیا را نیز به مخاطره و چالش کشیده است.
داعش، طالبان النصره، جند الشیطان و... فی نفسه علف هرزی هستند که از تخم آشوبپراکنی امریکا و ایادی او در منطقه روییده تا به نام اسلام و دین، تیشه بر ریشه دین زنند؛ خدشه بر چهره دین رحمانی اسلام بیفکنند و در این میان قطعاً قربانیان آن نیز کسانی نخواهند بود جز اطفال بیدفاع، زنان تنها، پیران رنجور و...
دریغا که در سایه سکوت جهانی بازهم شاهد اجساد کودکان، زنان و سالخوردگانی هستیم که هر روز به خون خویش میغلتند بیآنکه بدانند به کدامین گناه باید کشته شوند. سوابق جنایت ضد بشری در ایران اسلامی ترجمان آشکار و دلیل محکمی بر این است که کشور ما دیرزمانی است قربانی واقعی تروریسم حمایت شده و برنامهریزی شده جهانی بوده و هست.
راه حل فرهنگي يك مشكل غيرفرهنگي
ما بد رانندگي ميكنيم؟
حسین پارسا
همدانپيام: وقتي مظفرالدينشاه، حدود 100 سال پيش اولين اتومبيلهاي تاريخ ايران را از اروپا به ايران آورد، هم خود مالك نخست ایرانی اين اختراع حيرتآور شد و هم مردم از ديدن آن در میدان "مشق" تهران به هلهله و شادي پرداختند. حالا اما همان اختراع هلهلهآور، كه جزو ملزومات بديهي زندگي ايراني شده است، چنان وضعيتي خلق كرده است كه بعضي كالسكه و حركت با چهارپايان قديم را بهتر از وضعيت امروز ميدانند. حالا با رشد جمعيت، تعداد اين چهارپايان مكانيكي هم آنقدر افزايش يافته است كه مشكلات آن در حال سبقت از فوايد آن است.
در اين ميان وقتي كميت افزايش پيدا كرده است، بر كيفيتِ استفاده تأثير ميگذارد. پس در وهله اول محيط زيست و بعد اين تخلفات رانندگي هستند که مفهوم اتومبیل و رانندگی در ایران را تبیین میکنند.
1- ما بد رانندگي ميكنيم. اما قبل از اينكه به اين جمله كوتاه سري از تأييد و تأسف تكان دهيم، لحظهاي از جايگاه مدافع قانون و شهروند نمونه، به وضعيت قانونشكني و راننده بد تغيير حالت دهيم. واقعيت آن است كه بسياري از ما براي قانونشكنيهاي خود هنگام رانندگي توضيح داريم. يعني اگر در لحظه ارتكاب جرم با پرسش پليس يا شهروندان عادي مواجه شويم براي قانع كردن آنها كه چرا اين كار را انجام ميدهيم، دهها دليل و برهان میآوریم كه به بقيه بفهمانيم ما متوجه ارتكاب عملي غيرقانوني هستيم ولي اين از ناچاري است!
اين وضعيتِ عميقاً تأملآور، در ديگر شئون زندگي ما نيز جاري است و گويا براي نپذيرفتن، براي توضيح و توجيه، همواره آمادهايم. اين وضعيت تنها يك نشانه نگرانكننده از شهرونداني است كه براي "تخلفات" خود "دليل" دارند. وقتي در محل ممنوعي پارك ميكنيم، نخستين دليل اين است كه پاركينگ مناسبي وجود ندارد يا زماني كه سرعت مجاز رعايت نميشود، بديهي است كه دليل آن را تندرو بودن اتومبيلها بدانيم!
اين دو مثال و نمونههاي ديگر اينچنيني تنها بيانگر اين حقيقت هستند كه ما متخلفان قبل از آنكه خود را "متخلف" بپنداریم، "ناچار" ميدانيم. تحليلِ اين دليل آوردن و تلاش براي اثبات اين ناچاري، كليدواژه اصلاح رانندگي و كاهش تخلفات است.
2- ما بد رانندگي ميكنيم اما قبل از اينكه به اين جمله كوتاه سري از تأييد و تأسف تكان دهيم، لحظهاي از اين سياه و سفيد قضاوت كردن دور شويم و با خود بينديشيم كه آيا بد يا خوب رانندگي كردن را حس ما تعيين ميكند يا قوانين؟ وقتي بيتوجه به قوانين عابر پياده به خيابان پا ميگذاريم، در هر حالتي راننده را مقصر ميدانيم حتي اگر با كمترين سرعت ممكن به ما نزديك شود. مسلم است كه در اين حالت اگر خطاي راننده را نيز به خطاي عابر يا خطاي راننده ديگر بيفزاييم دقيقاً وضعيتي به وجود خواهد آمد كه حالا در آن قرار داريم.
از طرف ديگر قانوني نانوشته، هر آنكس را كه خوب و متبحرانه براند و خود را بهتر از شر ترافيك برهاند، رانندهای بد ميداند. همچون اين عقيده رایج كه وقتي موتورسواري خطرناكترين حركات نمايشي را به زیباترین شکل انجام ميدهد، كساني كه حتي يك بار موتورسواري معمولي را تجربه نكردهاند، از آن خرده ميگيرند و توقف و اعمال قانون علیه وی را توصیه میکنند! مسلم است كه هر عمل غيرقانوني در رانندگي بايد توسط مجازات متناسب با آن، برخورد شود اما باید بپذیریم موتورسواران و اتومبيلراناني كه بهتر و با مهارت بيشتري از ما ميرانند، جايي جز خيابان براي نشان دادن استعدادها و تواناييهاي خود ندارند. در اين حالت باز هم با متخلفاني مواجه هستيم كه "ناگريز" از تخلف هستند.
3- ما بد رانندگي ميكنيم اما قبل از اينكه به اين جمله كوتاه سري از تأييد و تأسف تكان دهيم كمي بيشتر راههاي اصلاح اين كيفيت را بكاويم و در آنها تأمل كنيم. سالهاست كه همه از اين وضعيت گله داريم و آن را چه از لحاظ خطرات انساني كه ميتواند در پيش داشته باشد و چه از لحاظ جنبه فرهنگي آن، نامناسب ميدانيم. اما به طور مشخص در همه اين سالها كدام نهاد، مسئول فرهنگسازي براي اصلاح كيفيت رانندگي در ايران بوده است؟ اصولاً راهنماييِ رانندگي، از وظايف اصلي راهنماييورانندگي است اما بيانصافي است اگر رفع مشكلات فرهنگي كه باعث بروز تخلفات رانندگي ميشود را تماماً بر عهده آن نهاد بدانيم.
چند سال قبل بهرام عظیمی با توليد انيميشن "داداش سيا" برای تلویزیون احتمالاً بزرگترين و تنهاترين قدم در اصلاح رانندگي ما را برداشت. اما به راستي بعد از آن مجموعه، چكار كرديم؟ در اين بين وظايف اصلي همواره بر دوش رسانههاي جمعي بوده و هست؛ چراكه آنها با نقش و تأثيرگذاري خود ميتوانند بيشتر از هر جريمه مالي و قضايي سنگين، تخلفات را كاهش دهند و مضرات ناشي از آن را كم كنند. از طرف ديگر هنوز هم تكليف بسياري از نهادهاي فرهنگي در برابر رانندگي مشخص نيست.
اينكه بسياري از نهادها خود را مقيد به كار فرهنگي در اين حوزه نميدانند، تنها وضعيتي را به وجود آورده است كه در آن متخلف جريمه ميشود و بايد حداقل براي جلوگيري از تضرر مالي بيشتر، خلاف نكند. نتيجه آن شده است كه آمار تخلفات و تصادفات رانندگي در ساعاتي از روز كه پليس حضور ندارد افزايش مييابد و سالانه هزاران نفر در اين راه جان خود را از دست ميدهند؛ بدون آنکه هیچ نهادی خود را مقصر بداند. چون همیشه و در هر حالت راننده مقصر است!