از خصوصیات بارز شهیدمدنی اطاعت و پیروی محض از حضرت امام‌خمینی(ره) است.
این جمله‌ای است که مدیرکل اسبق کمیته امداد امام‌خمینی(ره) و از مؤسسان کمیته‌امداد امام‌خمینی(ره) در اوایل انقلاب و از قدیمی‌ترین معاشرین شهیدمدنی درباره این شهید گرانقدر می‌گوید.
جلیل بوجار، متولد سال 1336 است و گنجینه‌ای از خاطراتی را در سینه دارد که با شهید محراب، تجربه کرده است، در زیر چکیده‌ای از این خاطرات را با هم می‌خوانیم.
چگونه با شهیدمدنی آشنا شدید؟
آشنایی من با شهیدمدنی به قبل از انقلاب در سال‌های 1342-1341 برمی‌گردد که منزل ما در همسایگی منزل آیت‌ا... مدنی بود. ابوی به منزل ایشان رفت‌وآمد داشتند و شهیدمدنی سالی یکی 2 بار به‌ویژه ایام ماه رمضان به منزل ما می‌آمدند.
در روز اول دی‌ماه سال 1357 قرار بود تا آیت‌ا... مدنی پس از تبعید از جاده ملایر وارد شهر همدان شود؛ به یاد دارم جمعیت بسیاری زیادی از مردم همدان و حومه در مسیر این جاده برای استقبال جمع شده بودند که این شهید وارد همدان و از آنجا برای سخنرانی به مسجدجامع شهر رفت.
رفتار بسیار متواضعانه‌ای داشتند، من با آن سن پایین هنگامی که به ایشان سلام عرض کردم پاسخ سلام ایشان به گونه‌ای بود که ما را شیفته خود کرد.
ز خاطرات آن دوران برایمان بگویید.
در سال 1357 سربازوظیفه در کرمانشاه بودم؛ هربار که به همدان می‌آمدم خدمت شهیدمدنی می‌رسیدیم دیگر با ایشان انس پیدا کرده بودیم؛ اعلامیه‌هایی را که از امام‌خمینی(ره) به دست شهیدمدنی می‌رسید همراه امیر چلویی که در آن زمان در همدان سرباز بودند، در مناطق نظامی مانند پادگان به صورت مخفیانه توزیع می‌کردیم.
آزادی همافرها در کمتر از 48ساعت
همافران پایگاه سوم شکاری در همدان در اربعین سال 1357 علیه طاغوت راهپیمایی و تحصن کرده بودند و پس از آن توسط فرمانده پایگاه زندانی شدند و پس از دستگیری بحث اعدام آنها بود که خبر به شهیدمدنی رسید؛ ایشان بسیار ناراحت شدند و بلافاصله با فرمانده پایگاه تماس گرفتند و به وی گفتند که باید همافران را آزاد کنند درغیر این صورت همراه با مردم خاک پایگاه را به توبره خواهیم کشید که فرمانده با مشاهده قاطعیت این شهید بزرگوار دستور آزادی همافران را صادر می‌کند. این سخن شهیدمدنی موجب شد که کمتر از 48ساعت همافرها آزاد شدند.
بیان خاطرات روز حماسه‌ساز 21 بهمن‌ماه مردم همدان
در رابطه با 21بهمن‌ماه 1357، ما در آن زمان در همسایگی شهیدمدنی زندگی و از ایشان تبعیت می‌کردیم و من در لشگر 83 زرهی در پادگان بیستون کرمانشاه مشغول به خدمت سربازی بودم که امام‌خمینی(ره) دستور می‌دهند که سربازخانه‌ها را خالی کنید و من سرباز فراری امام(ره) شدم.
در این روز برنامه‌ریزی شده بود که توسط تیپ 81 زرهی کرمانشاه قرار بود به کمک ارتش تهران بروند و کودتایی انجام پذیرد که آیت‌ا... مدنی برای جلوگیری از حرکت ستون برنامه‌ریزی می‌کنند و از مردم کمک می‌خواهند که مردم همدان و حومه صبح روز 21بهمن‌ماه 1357 با وسایل و لوازم‌چوبی و... کوهی از مانع را برای جلوگیری از حرکت تانک‌ها در چهارراه چراغ‌قرمز آن زمان تشکیل می‌دهند.
جمعیت بسیاری حضور یافتند و در ساعت 11 تا 12سخنرانی شهیدمدنی برگزار شد و انصافاً مدیریت به‌جای این بزرگوار بود که توانست با سخنان قاطع توأم با محبت نظامیان را منصرف کند و در پی آن آنها تسلیم شدند و منازل امن را برای استقرار سلاح‌های غنیمتی انتخاب کردند و این حرکت شهیدمدنی موجب شد که این ستون نتوانند حرکت کنند.
در پی آن برخی نظامیان که از هم‌دوره‌ای‌های من بودند در زمان خدمت در کرمانشاه به منزل ما آمدند و شهیدمدنی گفتند غذا و مقداری پول برای بازگشتشان به آنها بدهید که آنها نگران بودند و می‌گفتند که ما را اعدام می‌کنند و ما به آنها قوت‌قلب می‌دادیم که نگران نباشید چراکه انقلاب پیروز می‌شود.
شهیدمدنی واقعاً الگویی در ابعاد مختلف به صورت جامع و کامل بودند و این موضوع موجب تمایز ایشان بود؛ علاوه بر رفتار متواضعانه، شجاعت و شهامت ایشان بی‌نظیر و ساده‌زیستی ایشان زبانزد بود.
ولایت‌پذیری از دیگر ویژگی‌های شهیدمدنی بود که سرباز محض امام‌خمینی(ره) بود و با دل و جان اوامر امام(ره) را اطاعت می‌کردند. به محض اینکه پیام امام‌خمینی(ره) برای حضور در تبریز به ایشان می‌رسید در وسط هفته به دلیل اینکه تکلیف‌مدار بود، همدان را به مقصد تبریز و آذرشهر ترک کرد. در واقع شهیدمدنی مرید امام(ره) بود و هرچه که امام ره) می‌خواستند ایشان با دل و جان انجام می‌دادند.
آیت‌ا... مدنی حامی ضعفا و فقرا بود که تشکیل مجموعه مهدیه در این راستا بود. ایشان مجاهد خستگی‌ناپذیر و مقاوم بودند که همواره در راه اسلام حرکت می‌کردند و بر گردن همه مردم همدان حق دارند.
