يادمان باشد فصل گرما و تابستان است و همدان با سبقه يك استان خنك و سبز و خرم پذيراي خيل مسافران و همميهناني است كه از اقصينقاط كشورمان ميهمان ما هستند. اگرچه گردشگري در استان هنوز با يك صنعت واقعي در نوع خود فاصلههاي زيادي دارد، وليكن ميتوان به عنوان يكي از محورهاي توسعه استان از آن ياد كرده و برنامهريزي اصولي داشت. جلوي ضرر را از هر كجا بگيريم، فايده است.
استان بويژه خود همدان زيرساختهاي سرشاري براي پايهريزي صنعت گردشگري دارد و ابتكار عمل و فرصتشناسي لازم است تا تمام استعدادهاي بالقوه و نهفته به خدمت گرفته شود تا از گردشگري سودي نصيب مردم استان گردد. البته از قبل پذيرفتهايم صِرف شلوغيهاي شبانه و بعضاً روزانه برخي از نقاط شهر همدان به خصوص در روزهاي تعطيل دليل پرمسافر بودن اين شهر و استان نيست؛ چراكه ما مردم و مسئولان استان به اشتباه طوري فرهنگسازي و اطلاعرساني داشته و داريم كه نظر همگان چه مسافران و چه اكثر غريب به اتفاق مردم خودِ همدان براي تفريح و سياحت به يك نقطه خاص جلب باشد و در نتيجه و اين مواقع ترافيك سرسامآور و آشفته لذت هر تفريح و هواخوري را به كام مردم تلخ ميكند.
به راستي كه كدام شهر ايران زيبا و وسيع است كه به اندازه شهر همدان فضاي بيرون آمدنهاي شبانه و نشستنهاي دستهجمعي داشته باشد، حالا فضاي سبز به جاي خود!
ميتوان خدماترساني و مديريت مكانهاي عمومي را بهگونهاي توزيع كرد كه همه مردم شهر در خنكا و حالوهواي شبانه فقط به بلوار و ميدان عباسآباد سرازير نشوند. بوستانهاي نواري جاده فرودگاه و بسياري از بوستانهاي شهري هنوز براي مردم ناشناخته و نامأنوس است در صورتي كه اگر برنامهريزي وجود داشته باشد، ترافيك در يك نقطه از شهر متمركز نخواهد بود. اغلب خانوادههاي ساكن در نقاط شمال و حاشيهنشين همدان فقط بلوار را براي هواخوري و شبنشيني ميشناسند. از بحث گردشگري و انتخاب استان همدان به عنوان مقصد گردشگري براي هموطنان نبايد زياد فاصله گرفت.
مسافران ميهمان همچنان ميآيند و ميروند، كم ميمانند و زياد ميمانند. براي جاذبههاي تاريخي استان ميآيند يا تنها مقصودشان تغيير آبوهوا و سايهسارهاي دلنشين كوهپايهها و دشتهاي همدان است.
هر رقم كه حساب كنيم به قول بزرگترهاي ما ميهمان خير و بركت همراه خود ميآورد. حرف مادربزرگهاي خوشقلب و گشادهرو بود كه ميگفتند (ميهمان روزي خود را خودش ميآورد. نهنه جان!).
چراغ اتاقهاي اقامتي هتلهاي ما اين روزها اغلب روشن است. غذاخوريهاي تر و تميز و پاكيزه در بيشترين نقاط شهر مملو از مسافر و گردشگر است. اماكن تاريخي نيز كه بليت فروشي دارند، صف گردشگران را پشت گيشه خود ميبينند. اما افسوس و صد افسوس تعدادي گردشگر ايراني كه در يكي از كشورهاي حاشيه خليج فارس اقامت دارند و به قول خودشان يك هفتهاي را در همدان بسر ميبرند، گله داشتند كه اغلب مكانهاي تاريخي همدان راهنما ندارند و از مردم عادي هم نميتوان اطلاعات قابل قبولي دريافت كرد.
اين ميهمانهاي عزيز كه به علت اقامت در خارج از كشور به ندرت راهشان به همدان ميافتد، سؤال ميكردند كه چرا همدانيها آدرس درست وحسابي به تازهواردها و ميهمانهاي شهرشان نميدهند؟! آنان همچنين افسوس ميخورند كه همدان با تمام شهرت و زيباييهايش حرف كمي در صنعت گردشگري براي گفتن دارد، و حيف از اين همه زيبايي و استعداد كه ميسوزد. يكي از همين مسافران هم با تعجب عنوان ميكرد، ميخواهيم پول خرج كنيم و از همدان با دستان پر از سوغاتي خارج شويم، اما نميدانيم چه سوغاتي قابل خريداري در اين استان وجود دارد. حتماً منظور اين گردشگر محترم اين بود كه نمايشگاههاي معتبر و فصلي در همدان يا وجود ندارد و يا به ندرت ديده ميشود و صنايع دستي همدان در غربت خود از جمع همسلفان استانهاي جدا مانده است.