فضای جامعه پساز اعلام نهایی فهرست نامزدهای تأیید صلاحیتشده بهسمت انتخاباتیشدن حرکت میکند و ضرورت داغشدن تنور مشارکت سیاسی شهروندان بیشاز پیش بهچشم میآید.
از آن جاییکه عرصه انتخابات و مشارکت گسترده در آن، نمادی از همبستگی و انسجام ملی است، برگزاری انتخاباتی پرشور میتواند بر مقبولیت نظام سیاسی بیافزاید.
در این میان، یکی از مؤلفههای مهم افزایش مشارکت سیاسی، توجه به اعتماد عمومی و سرمایههای اجتماعی است. نظامهای سیاسی مردمسالار بر پایه اعتماد عمومی و اراده مردم استحکام مییابند و استمرار و اقتدار آنها وابسته به مشارکت مردم است. درواقع مشارکت شهروندان در رابطهای مبتنیبر اعتماد عمومی محقق میشود. بنابراین هرجا سطح اعتماد عمومی بالا باشد میزان مشارکت و همیاری مردم در عرصههای مختلف رشد مییابد. بنابراین نمیتوان بهنقش اعتماد عمومی، کمتوجهی یا بیتوجهی کرد زیرا کاهش مشارکت را بههمراه میآورد. همچنین هرچه مشارکت مردم در انتخابات گسترده باشد ثبات سیاسی نیز بیشتر خواهد شد. «پیر بوردیو» جامعهشناس مشهور فرانسوی، سرمایه اجتماعی را شکلی از سرمایه میداند که به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و میتواند همراه با سرمایه فرهنگی، ابزاری برای رسیدن به سرمایههای اقتصادی باشد. باحضور مردم در انتخابات و جلوهگر شدن سرمایه اجتماعی، جمهوری اسلامی و قدرت نرم آن تقویت و حصار امنیت و امکان پیشرفت حاصل میشود.
درواقع سرمایه اجتماعی ثروت و دارایی نامرئی است که از آمادگی روحی و روانی یک جامعه برای درگیرشدن در یک عمل جمعی حکایت دارد. وقتی افراد در یک جامعه با یکدیگر روابط بیشتری داشته باشند و در سایه این روابط بتوانند در بین یکدیگر تعهد و مسئولیت متقابل بیافرینند و از این رهگذر اعتماد متقابل نیز در بینشان بهوجود آید، میتوان گفت سرمایه اجتماعی در بین افراد آن جامعه شکل گرفته است یا افراد آن جامعه سرمایه اجتماعی بیشتری دارند.
سرمایه اجتماعی ابزاری برای رسیدن به توسعه سیاسی است. در این عرصه بهنوعی رابطهای میان مردم و دولتمردان وجود دارد که میتواند در شکلگیری مفهوم شهروند و نیز جامعه مدنی نقش اساسی داشته باشد. در جامعه مدنی نهادهای قانونمند بهمنزله واسطه بین دولت و مردم، درتعدیل روابط بین آنها نقش ایفا میکنند و این محصول سرمایه اجتماعی است. یکی از مهمترین دلایلی که اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی برای تأثیرات سرمایه سیاسی برشمردهاند این است که سرمایه اجتماعی از طریق منابع انسانی بهوجود آمدهاند. درواقع سرمایه اجتماعی بهمنزله جنبهای مهم از روابط میان افراد موجب ایجاد و تقویت پیوندهای اجتماعی میشود.
توجه به این نکته ضروری است که در شرایط کنونی حفظ سرمایه اجتماعی مهمترین نیاز کشور است. بر این اساس نباید فضای ناامیدی و یأس در ساحت اجتماعی غلبه پیدا کند، زیرا با کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی، مشارکت سیاسی کم شده و فاصله دولت و ملت زیاد میشود. به عبارتی دقیقتر ایجاد شکاف و فاصله در مناسبات میان دولت و شهروندان مانع اعتماد و اجماع در زندگی سیاسی شهروندان میشود و به استقرار فضایی خالی از همدلی و نشاط میانجامد. بهطور قطع وجود چنین شکافهایی در درون جامعه، به تعارضات اجتماعی دامن می زند و سدی در برابر توسعه سیاسی خواهد بود.
نظر به این که سیاست خارجی غالبا ادامه سیاست داخلی است و تقویت سرمایه اجتماعی هم بهمثابه پشتوانهای قوی برای مشارکت انتخاباتی و سیاست داخلی است، مشارکت بیشینه شهروندان علاوه بر اثرگذاریهایی که در همبستگی اجتماعی و وفاق ملی دارد در زمینه بینالمللی نیز میتواند تأثیر قابلتوجهی داشته باشد زیرا میتواند بهنوعی وزن کشور را در مناسبات بینالمللی ارتقا بخشد و قدرت چانهزنی را به شکلی بالا ببرد؛ رخدادی که در انتخابات خردادماه سال ۹۲ بهوقوع پیوست و قدرتهای جهانی را از تلاش برای تسلیم مطلق جمهوری اسلامی ایران بهسوی پذیرش حقوق و مطالبات بهحق کشورمان سوق داد.