آلودگیهوا و تأثیر مستقیم حملونقل، استفاده از سوختهای فسیلی و ترددهای بیش از حجم مقبول خودروهای تک سرنشین، موضوعی است که میتواند در کنار دیگر دغدغههایی که جامعه را بلعیده به آن توجه شود.
در بحث آلودگیهوا و مرگومیرهایی که خاموش و بدون آمار تلفات میدهد همواره روشهای مختلفی برای جلوگیری از شدت این وضعیت هشدارگونه اتخاد شده که از مهمترین آنها استفاده از حملونقل عمومی است.
در این بین اتوبوسهای شهری نقش بسزایی دارند اما اینکه کیفیت ارائه خدمات آنها چگونه است خود جای بحث دارد براین اساس کیفیت پایین نوع خدماتی که حملونقل عمومی بهویژه در بخش اتوبوسرانی ارائه میدهد، مسئلهای نیست که برای دیدن آن نیاز به چشم مسلح و یا تحقیق میدانی باشد تنها کافی است زمان و اعصاب خود را قربانی کرده و سوار بر یکی از خطوط ایستگاهها در داخل شهر بچرخید.
آنچه عنوان شد دقیقا همان کاری بود که بعد از حضور در کارگروه اضطراری آلودگیهوا و اعلام نظر مسئولان درباره اتوبوسهای شهری خبرنگار ما را برآن داشت که در یک گزارش میدانی و ملموس وارد عمل شود.
ساعت 8 صبح یک روز زمستانی است هنوز رد پای سرماسوز برف بر خیابانهای شهر همدان پیداست. بیشتر شهروندانی که کارمند هستند و یا بچه مدرسهای دارند اوج ساعت عبور و مرورشان در همین حول و حوش است و این یعنی شهر بیدار و نیازمند خدمات است.
با اینکه گرانی بنزین به گفته خیلی از مدیران چارهای بود برای جلوگیری از آلودگی هوا و استفاده کمتر از خودروهای شخصی اما شواهد چیز دیگری نشان میدهد، با این حال ترجیح میدهم به عنوان یک شهروند که از قضا خبرنگار است یک روز را با اتوبوسهای شهر سر کنم.
ایستگاههای اتوبوس در این ساعت یعنی بین 7:30 صبح تا 8:30 به شلوغی دیگر ساعتهای روز نیست و حتی اتوبوسها هم در شهر و ایستگاههای خطی خود چندان دیده نمیشوند.
در برخی خطوط هم که یک یا دو دستگاه اتوبوس قرار دارد تعداد مسافران حتی به اندازه صندلیهای داخل اتوبوس نیست، با این اوضاع ایستگاه میدان جهاد به سمت چهارراه خواجه رشید را به عنوان اولین خط گزارش انتخاب میکنم و سوار میشوم.
صندلیها خشک و سرد و بخاری خاموش یعنی فضای داخل فرق چندانی با بیرون ندارد و تو باید تحمل کنی چرا که به نشانه اعتراض اگر حرفی با راننده بزنی جوابهای سر بالا خواهیشنید.
جز من، یک زن و فرزندش که به ظاهر دانشآموز است، 2 زن دیگر که از صحبتهایشان بر میآید برای گرفتن وقت دکتر مجبور به بیرون آمدن از خانه در این ساعت هستند در قسمت بانوان کسی دیگر نیست. قسمت آقایان هم راننده و 3 مرد که یکی میانسال، نوجوان و دانشآموز هستند فضای داخل را تصویر میکنند.
اتوبوس در طی مسیر از میدان دانشگاه تا چهارراه شریعتی 4 ایستگاه را توقف میکند که مسافران پیاده و یا اضافه شوند.
سکوت و نگاه چهره به چهره تنها ارتباطی است که بین مسافران و پیکره سرد و بیروح اتوبوس شکل گرفتهاست و حالا همه ما به ایستگاه آخر رسیدهایم.
از اتوبوس پیاده میشوم و چون کارت ندارم به جای 500 تومان 750 تومان کرایه میدهم و خط عوض میکنم.
از چهارراه شریعتی پیاده به نزدیکیهای دفتر روزنامه در خیابان مهدیه میروم و به عمد برای تکمیل گزارشم در اولین ایستگاهی که در مهدیه به چشم میخورد روی صندلیهای یخ و آهنین روبه روی اداره برق منتظر اتوبوس میمانم.
ساعت حدودای 8:50 صبح است و انتظار من شروع میشود بعد از چند دقیقه یک زن و مرد جوان هم در این انتظار مرا یاری میکنند.
ساعت 9:05 شده و هنوز خبری از اتوبوس نیست، حالا روی صندلیهای ایستگاه به غیر از ما 3 نفر، چند زن دیگر هم منتظر هستند، بالاخره اتوبوس میرسد و عقربههای ساعت روی 9:20 جا خوش میکنند.
بهنظر میرسد در این ساعت کمکم تعداد مسافران بیشتر از اوایل صبح شده تا جایی که هنگام سوارشدن احساس میکردم عابران پیاده با سرعتی بیشتر از اتوبوس و تاکسیها از من سبقت میگرفتند که از مسیر ایستگاه جا نمانند.
سوار میشوم، با اینکه خط خیابان مهدیه به نسبت باید جزو ایستگاههایی باشد که حداقل اتوبوسهای به روز شده در آن تردد داشته باشد اما از صندلیهای کثیف و بوی نامطبوع داخل اتوبوس چیز دیگری بیرون میزند، با این حال حجم مسافران بالا است چیزی که درست قصه برعکس صبح را حکایت میکند.
صدای بلند مسافران و صحبتهای گلایهآمیزشان از وضعیت معیشت و اقتصاد تا ازدواج و بیبند و باریهای اجتماعی چاشنی این سفر چند دقیقهای در یک مسیر درون شهری از مهدیه تا شهر است.
اتوبوس به مرکز شهر که میرسد چیزی حدود 5 ایستگاه را توقف کرده و حالا به ایستگاه پایانی رسیده و و مسافران را پیاده میکند. من هم مانند تمامی مسافران پیاده میشوم و خط بعدی را انتخاب میکنم این بار یک مسیر دورتر از ابتدای خیابان شهدا تا شهرک مدنی، اینجا اگر چه ایستگاه اتوبوس وجود دارد اما حجم مسافران منتظر به قدری است که جوابگوی نیاز نیست. زمانی که من به ایستگاه میرسم بهنظر میرسد اتوبوس تازه حرکت کرده و مسافران منتظر رسیدن اتوبوس بعدی هستند.
بعد از چند دقیقه 3 اتوبوس با هم برای یک مسیر و یک ایستگاه از راه میرسند و پشت سر هم منتظر پرشدن میشوند.
من و مسافران که منتظر در ایستگاه بودیم سوار اولین اتوبوس میشویم و به فاصله چند دقیقه اتوبوس به قدری پر میشود که برخی روی پلههای ورودی میایستند و حاضر نیستند در اتوبوس بعدی کمی بیشتر منتظر برای حرکت بمانند.
شلوغی و همهمه زیاد است، بوی نامطبوع با فشار بالای گرمای بخاری حال مسافران را بد کرده، برخی معترضند و بعضی دیگر هم در پاسخ به واکنش معترضان چشم و ابرو میآیند.
اتوبوس حرکت میکند تا به مقصد برسد، در مسیر از هر در سخنی میشنوی، یکی از سیاست میگوید، دیگری از معنویات و نهی از منکر به جوانترها، برخی معتقد هستند دیگر توان زندگی برایشان باقی نمانده و عدهای با دستانی پر به خانه برمیگردند.
در این مسیرهایی که توصیف شده اما صحبتهای مسافرانی که تا حدودی متوجه هویت من بهعنوان یک خبرنگار شدند خواندنی است:
■ ما که عطای اتوبوس رو سالهاس به لقایش بخشیدیم.
■ هیچ کارشون با برنامهریزی و تدبیر نیست. چون هیچکس سر جای اصلیش ننشسته و همه اشتباهی سرکار رفتن. خب نتیجه این میشه که هرکس نظر غیر کارشناسی خودشو رو در زمان تصدیش میکند تا برای پستهای بالاتری که در انتظارش هست تجربه کسب کند
■ خطوط واحد یعنی هدر دادن وقت، مگر اینکه کسی وقت ازاد زیاد داشته باشه اما برخی مواقع مجبور هستی و نیاز داری که از اتوبوس استفاده کنی
■ اتوبوس برای خیلی از مردم قابل استفاده نیست. سالمندان، معلولین و افرادی که آسیبهای مفصلی و استخوانی دیدن، نمیتونن سوار و پیاده بشن و شهرداری هیچ فکری به حال این اقشار نداره
■ یعنی واقعا حالم ازاین اتوبوسهای این شکلی به هم میخوره. فرسودهترین و قدیمیترین و مزخرفترین اتوبوسها هست. من نمیفهمم واقعا این ناوگان اتوبوسرانی دقیقا چه کاری میکنن. یعنی توی این مملکت کسی نباید پاسخگو باشه؟ همیشه باید از پیشرفت کشورهای دیگه عقب باشیم و بدون هیچ امکانات؟ به خدا من حاضرم پیاده برم تا با این اتوبوس ها، که نه شکل قشنگی دارند نه رنگ درست و حسابی نه سرعت نه رانندگان با ادب و با اخلاق و از همه مهمتر نه امکاناتی. واقعا جای تاسف داره برای همدان که خودش رو کلانشهر میدونه که این همه از شهرهای دیگه مثل تهران و اصفهان و مشهد عقبه.
■ خدا وکیلی پوکیدهتر از ناوگان اتوبوسرانی شهر ما وجود نداره از هر لحاظ چه سرعت اتوبوسها چه شکل ایستگاهها چه امکانات اتوبوسها چه سرعت رسیدن اتوبوسها در حد فاجعه هست شما هیچ جای ایران اتوبوسهایی به فرسودگی و به درد نخوری همدان نمیّینید
این صحبتها از زبان شهروندان درحالی عنوان میشود که مسئولان در مصاحبههای خوشرنگ و لعاب خود همواره از افزایش کیفیت خدمات دهی ناوگان حملونقل عمومی شهری همدان میگویند اما فراموش کردهاند که این سخنان در شرایطی که باید حداقل زمان استاندارد 3 دقیقه انتظار باشد در همدان بالای 15 دقیقه است جز یک طنز تلخ اجتماعی چیز دیگری نیست.
جالب است صحبتهای رانندگان اتوبوس و گلایهمندیهایشان از وضعیتی که شهرداری برایشان نسخه پیچیده هم در این میان مزیدی است بر علت تا برخی مدیران را به خود آورد تا فکری به حال این وضعیت کنند.
رانندگان اتوبوسهای شهری در همدان معتقدند:
■ شهرداری هیچ حمایتی نمیکند و درصدی هم که باید از وزارت کشور برای حمایت از رانندهها اختصاص داده شود، در عمل، فقط درصد ناچیزی به راننده ها پرداخت میشود.
■ هیچ یک از راننده های اتوبوسهای درون شهری بیمه نیستند حتی باید برای بیمهکردن خودرو هم وام بگیرند.
■ با اینکه جایگاهی برای سوار و پیادهکردن مسافران اتوبوسها گذاشته شده ولی ماشینهای شخصی و تاکسیها هم از این جایگاه استفاده میکنند و راننده اتوبوس مجبور به پارک دوبل میشود و مامور راهنمایی رانندگی نخستین کاری که میکند، جریمهکردن راننده اتوبوس است.
■ برخی اتوبوسها واقعا باید از رده خارج شوند اما شهرداری همچنان از آنها در ایستگاهها استفاده میکند درحالی که این اتوبوسها با تردد در شهر از اگزوزهایشان کلی دود آلوده تولید میکنند که باعث آلودگیهوا و حتی آلودگیصوتی در شهر میشود.
■ گرانی بنزین هیچ تاثیری در استفاده مردم از اتوبوس و تاکسی نداشته چون اصلا برای آموزش مردم هیچ تلاشی در این زمینه نشده است.
■ برخی مواقع مجبوریم اتوبوسها را روشن نگهداریم چون اگر خاموش کنیم استارت مجدد زدن و روشن کردن آن با حضرت فیل است
با آنچه عنوان شد و شواهد حقیقی در سطح شهر خود «حدیث مفصل بخوان از این مهملِ» اقبال مردم از حمل و نقل عمومی در زمستان بیشتر است و ارتباطی به گرانی بنزین ندارد بر این اساس بهتر است مسئولان و مدیرانی که به اعتبار اعتماد مردم امروزه مسئولیت اجرایی در این شهر را دارند، فراموش نکنند که بهترین ناظر بر عملکرد آنان مردم هستند و مصاحبههای مختلف و رنگارنگ، ساخت کلیپهای سفارشی از رضایت شهروندان و هزار رنگ و لعاب مصنوعی دیگر تا زمانی که رضایت مردم و سلامت جان آنان را به دنبال نداشته باشد، کار به جایی نخواهد برد.
به نظر میرسد با این شرایطی که همدان هم به میدان آمده تا خود را در لیست استانهای آلوده خودنما کند بیشتر از آنکه مرگ خاموش شهروندان و بیماران قلبی ریوی به دست قاتل آلوده شهر را بیش از این در همدان داشته باشیم به فکر ناوگان عمومی شهر باشیم که سوخت و کیفیت خدماتی آن تاثیر مستقیمی بر آلودگی و سلامت مردم شهر دارد.
بیشتر خواهیم نوشت.
زمان انتظار برای اتوبوس شهری در همدان بیش از 15 دقیق هاست در حالی که استاندارد جهانی آن 3 دقیقه است
اقبال مردم از حمل و نقل عمومی در زمستان بیشتر است و ارتباطی به گرانی بنزین ندارد