همدانپيام: تيم ملي ايران در آخرين مسابقه خود در دور گروهي جامجهاني 2014 برزيل باز هم شگفتي آفريد! اما اينبار نه همچون بازي نيجريه كه به خوبي نتيجه را به كنترل خود درآورده بود و نه مانند بازي با آرژانتين كه يكي از بهترين بازيهاي تاريخ ايران بود. اينبار ما در بدترين حالت ممكن در برابر تيمي شكست خورديم كه از پيش حذفش قطعي بود. بوسني در حالي پا به اين بازي گذاشته بود كه در 2 بازي قبلي شكست خورده بود و همانقدر كه نااميد بود، راحت و بياسترس هم بازي كرد. ايران در اين بازي حتي ضعيفتر از آن بودكه همچون شكست قبلي، بتوان به آن اميدوار بود و شكستِ پيروزمندانه آن را جشن گرفت. حالا ما يك تيم سرتاپا باخته بوديم و يك بار ديگر به يادمان آمد كه هيچوقت اميدوار نمانيم.
ايران در شبي كه ميتوانست در بدترين حالت يك حذف شده سرفراز باشد، حتي توان گرفتن يك تساوي را هم نداشت.
نيمه اول: وقتي در دقيقه چهارم بازي آرژانتين و نيجريه، مسي ضربه اول را به نيجريه زد، اميدها آنچنان جان گرفت كه يك دقيقه بعد وقتي نيجريهايها بازي را مساوي كردند كسي باور نميكرد كه آرزوها آنقدر زود كمرنگ شوند.
ايران همچون 2 بازي ديگر با تركيبي تدافعي پا به ميدان گذاشته بود اما همان چند دقيقه اول كافي بود كه بفهميم بوسني آن تيم ضعيفي كه انتظار داشتيم نبود. ششمين تقابل ايران- بوسني با حملات خطرناك بوسني آغاز شد و حتي اعتراضات كيروش به داور كه به نوعي سياست جنگ رواني را در پي داشت مؤثر واقع نشد و چند دقيقه بعد ادين ژكو با ضربهاي دقيق از پشت محوطه جريمه دروازه حقيقي را باز كرد. بعد از آن ايران كمي به جلو كشيد و در مهمترين فرصت ضربه فني شجاعي تير افقي دروازه بوسني را لرزاند اما آن نيز اتفاقي نبود كه ايران را اميدوار كند. در ثانيههاي پاياني وقتي بازيكنان ايران سراسيمه حمله ميكردند، آنطرف مسي بود كه زدن گل دوم به نيجريه، باز هم اميد را به تيم ملي برگرداند هرچند در اين حالت بايد 3 گل به بوسني ميزديم تا صعودكننده باشيم.
نيمه دوم:
هر چقدر بازي آرژانتين و نيجريه در نيمه دوم هم جذاب شروع شد، اين ايران بود كه گويا برنامه خاصي براي فتح دروازه بوسني نداشت. فقط 5 دقيقه از نيمه دوم كافي بود تا آرژانتين و نيجريه هر كدام يك بار گلزني كنند و حالا آرژانتين 3 بر 2 پيش افتاد.
دقيقه 58 روي اشتباه مسلم جلال حسيني، بازيكنان بوسني بودند كه كار را تمام كردند و گل دوم را وارد دروازه ايران كردند.
حالا ايران بدون انگيزه حداقل بايد 4 گل ميزد تا صعودكننده باشد.
ورود خسرو حيدري و جهانبخش هم اگرچه به قصد تهاجمي كردن ايران بود اما آنچه كه بيش از هر چيز به چشم ميآمد آن بود كه ايران برنامهاي مشخص براي حمله نداشت؛ چراكه هرچه بيشتر به اواسط نيمه دوم نزديك ميشديم تقريباً هيچ حركت مشخصي از ايران مشاهده نميشد و تنها گاه و بيگاه حملات بوسني بود كه باز هم دروازه ايران را تا مرز فروپاشي فرو ميبرد.
تا چندين دقيقه بعد هم هيچ كاري از هافبك و مهاجمان ايران برنيامد. تنها ضربات نهچندان مطمئن قوچاننژاد بود كه گاه به سمت دروازه حريف ميرفت تا اينكه در نهايت همان گوچي بود كه با پاس نكونام اولين گل ايران در اين تورنمنت را به ثمر رساند. اما تنها يك دقيقه بعد تمامي رؤياهاي كمرنگ ما به طور كامل از بين رفت؛ چراكه مهاجم بوسني در ضد حملهاي به سادهترين شكل ممكن ايران را 3 تايي كرد تا تنها آه و حسرت نثار همه ايران شود.
چند دقيقه آخر بازي هم بيهيچ سودي براي ما گذر كرد و ايران در تورنمنتي كه براي اولينبار در تاريخ شانس صعود به مرحله بعد را داشت با يك امتياز و يك گل زده حذف شد.