1- هیچگاه به انتخابات در ایران به عنوان یک حرکت فقط سیاسی نگاه نشده است و فرض بر این نیست که تنها فعالیتی سیاسی با انتخابات انجام و انتخابی انجام میشود و انتخابات تمام میشود.
بلکه انتخابات در ایران علاوهبر مسائل و تحلیلها و بازتابهای درونی که گاهی تا چندین دوره اثر دارد، در بعد بیرونی و بینالمللی نیز مورد توجه کشورها بوده و آنها با رصد انتخابات مسائل ایران را پیگیری و برنامههای آینده خود در ارتباط با ایران را بر اساس دادههای انتخاباتی بهویژه میزان مشارکت رصد میکنند.
2- در بیشتر نظامهای سیاسی دنیا انتخابات چندان شاخص مهمی در تحلیلها و برداشتها نیست و واقعیت سیاسی این جوامع بدون توجه به انتخابات آنها و شاخصهای آن مورد توجه قرار میگیرد.
در این جوامع حق انتخاب و حق رأی، حقی است که فرد میتواند از آن در انتخابات استفاده کند یا بینیاز از استفاده از آن باشد و اگر مشارکت هم نرخ پایینی داشته باشد که معمولا هم دارد، این استفاده نکردن از حق رأی توسط مردم آن کشور، تحلیل بر رفاه و پیشرفت میشود و هیچکس از شکاف بین دولت و ملت سخن نمیگوید زیرا شاخص این فاصله در نمودهای نارضایتی دیگری که عمدتا در مسائل مادی و رفاهی ریشه دارد، نمایان میشود.
3- انتخابات در ایران همواره با نرخ بالای مشارکت و رکوردشکنی در این زمینه همراه بوده است. این موضوع که مردم یک کشور تحولات سیاسی را دنبال و نسبت به وظایف خود در تعیین سرنوشت کشور آگاه بوده و همواره در صحنه حاضر باشند تا با مشارکتی آگاهانه، حماسهسازی کنند، انتخابات را در ایران به عنوان شاخصی مهم بینالمللی در بررسی میزان حمایت مردم از حاکمیت و پشتیبانی از انقلاب و نظام تعریف کرده است.
هرچند با توجه به اقتدار نظام و ثبات انقلاب، میتوان این تعریف را تغییر داده و به مانند بسیاری از کشورها، انتخابات را به موضوعی داخلی و رقابتی درونگروهی تبدیل کرد تا ناخواسته هزینهای بینالمللی بر آن نباشد.
4- در شرایط فعلی راه زیادی تا عاریشدن انتخابات از بازتاب غیرضروری بینالمللی و مؤثر نرخ مشارکت داریم و همچنان این بازتاب تا انتخاباتهای آینده سپهر سیاسی ایران را مورد توجه قرار خواهد داد. به همین دلیل باید به بهترشدن شاخصهای مورد نظر بازتابی از انتخابات ایران در فضای بینالمللی بهویژه شاخص نرخ مشارکت، اندیشید و راهکارهای آن را تدوین کرد.
5- گروهی در رقابت سیاسی ناخواسته اقداماتی انجام دادهاند که نتیجه آن پایینآمدن نرخ مشارکت است.
این گروه مدتی است انتخاباتهای مردم را انتخابی اشتباه و دلیل شرایط سخت و فشارهای کشور قلمداد میکنند، اینکه چه میزان از این تحلیل درست یا نادرست است، موضوع بحث نیست اما آنچه روشن است این است که مردمی که انتخاب آنها نادرست خوانده شود ممکن است از انتخابات زده شده و علاوه بر سیاستزدگی، انتخاباتزده هم شوند و اینکه تصور شود با تبلیغ انتخاب نادرست، انتخاب این دوره مردم، گروه مبلغ خواهد بود، چنین نیست و در اینجا قهر با صندوقی که نتیجه آن انتخاب نادرست مردم خوانده میشود، رخ خواهد داد.
6- کشور شرایط ویژهای دارد و مردم هم نسبت به رفتارهایی که با آنها شده گلهمند هستند و اعتراضاتی هم داشتهاند و از 2 جناح سیاسی اصلی کشور هم به دلیل بیتوجهی و تلاش برای منافع فردی و جناحی به جای خدمت به مردم شاکی هستند.
این فضا موجب شده تا فضای انتخاباتی این دوره مجلس، گرمی لازم را تا این لحظه نداشته باشد و خبر انتخابات به اولویت این روزهای جامعه تبدیل نشود، هر چند مردم ایران قطعا به مسائل مهم کشور بیتوجه نبوده و نخواهند بود.
7- افزایش مشارکت در انتخابات نیازمند اقدامات و فراهمشدن پارامترهای بسیاری چون حضور همه سلایق در انتخابات برای حضور همه سلایق در پای صندوقهای رأی است.
اما جدای از این، گفتوگو با مردم، اقدامی است که انجام آن با قشرهای گوناگون مردم و تبیین شرایط کشور تأثیر بسیاری بر افزایش مشارکت خواهد داشت.
در این زمینه ستاد انتخابات استان که نرخ مشارکت بالا، شاخصی برای موفقیت ستاد در انتخابات خواهد بود، نیازمند تحرک بیشتر و فراهمکردن زمینهها و اقدام به گفتوگو در سطح استان است.