به زبانی ساده و بهدور از اعلام آمار مرگومیر و بیکاری و عواقب کرونا و...، اگر به روندی آموزش فرزندانمان دقت کنیم که بهطور کل به فضای مجازی محدود شده است و اینکه چه سرنوشتی در پیش خواهند داشت، اگر دلمان برای فرزندانمان بسوزد، موضوع را درک میکنیم و برای بازگشت به روزهای سلامتی و بدون ماسک تلاش میکنیم.
درست است که مراسم ختم نمیرویم و از نزدیک صاحبان متوفی و غم و اندوهشان را نمیبینیم، اما بسیاری از دوستان و نزدیکان ما عزیزانشان را در این مدت ۷ماه و اندی از دست داده و بیآنکه فرصت غمگساری داشته باشند به خاک سپردهاند.
حالا اصلا از همه اینها بگذریم دلتان برای یک روز بدون ماسک تنگ نشده است؟ برای آرامش و کنار هم بودن، یا برای خیال راحتی کنار عزیزانتان روزشماری نمیکنید؟!
اگر کمی با خودمان خلوت کنیم و جایی نفسی به فرهنگ و تغییر روش زندگیمان بدهیم، بهیقین به تغییر برخی رفتارهایمان که تشدیدکننده انتشار کرونا است، خواهد انجامید.
حقالناس را رعایت کنیم! گاهی به علائم کرونا مبتلا و دچاریم اما شاید کرونایی خفیف باشیم و خودمان آنچنان اذیت نشویم، پس ضرورت دارد در خانه بنشینیم و حقوق شهروندی را رعایت کنیم.
اما یک روی دیگر موضوع در کنار رعایت موارد و کمک به حفظ آرامش خودمان و عزیزان و افراد جامعه و شهرمان، گاهی اگر عروسی اتفاق میافتد کسی منکر انجام این پیوند مبارک نیست، شرایط موجود شاید مانع برگزاری عروسی و جشن آنچنانی شده است، اما میتواند به یک نقطه قوت تبدیل شود، با بدرقه جوانان به زندگی مشترکشان، هزینهها هم ضمن اینکه کاهش پیدا کرده است، میشود آنچه به صلاحدید طرفین است برای کار خیر هزینه و اطلاعرسانی و فرهنگسازی شود.
هزینههای ختم را هم میشود برای کارهای خیر و خیرات اموات در قالب غذا، وسایل آموزشی دانشآموزان در شرایط فعلی (تبلت، تلفن همراه و...) یا لباس گرم و هزینه زندگی برای خانوادههای تهیدست با حفظ آبرو و جایگاه آنها بهکار برد.
کرونا شاید فرصتی است برای آزمایش ما، آزمایش و شاید راستیآزمایی یا نه شاید سنجشی برای خلوص العفوها و استغفارهای شبهای قدر یا نوبتهای خلوتمان با معبود باشد.
کرونا چه بخواهیم یا نه، روش زندگی ما را دستخوش تغییراتی کرد، پس ما هم خودمان را نبازیم.