واقعیت موجود در دنیا این است که در زنجیره تأمین صنعت حملونقل هوایی به عنوان یک سیستم، سود به نحو بسیار ناعادلانهای بین اجزا آن توزیع شده است. آمار IATA میانگین حاشیه سود خالص ایرلاینها را ۴ درصد، فرودگاهها را ۶ درصد و کانالهای توزیع بلیط و آژانسهای فروش بلیط آنلاین را ﴿OTAs۴۵﴾ درصد اعلام کرده است.
درحالیکه آژانسهای فروش نیاز به سرمایهگذاریهای اولیه به مراتب کمتری نسبت به سایر بخشها و زنجیرههای صنعت حملونقل هوایی دارند. میزان سرمایه مورد نیاز آژانسهای فروش 6/0 درصد میزان سرمایهگذاری مورد نیاز در فرودگاه و 5/0 درصد میزان سرمایهگذاری مورد نیاز در ایرلاین گزارش شده است. درکنار این موضوع این را هم در نظر بگیرید که، ریسک حاصل از سرمایهگذاری در ایرلاینها و فرودگاهها به مراتب بیش از ریسک سرمایهگذاری در آژانسهای مسافرتی گزارش شده است.
این واقعیت عجیب و ناعادلانه اما در کشورهای توسعه یافته، مدتهاست که با ایجاد سازوکار منسجم قانونی و مالیاتی مدیریت شده است به طوریکه سود را به نحو عادلانهتری بین اجزاء صنعت حملونقل هوایی توزیع میکند و از فرصتطلبی و سودجویی کانالهای توزیع از ارکان ملی صنعت هوانوردی کشور و مسافرین بیاطلاع پیشگیری به عمل میآورند.
در ایران، این آشفتگی نظام توزیع بلیط شرکتهای هواپیمایی در نبود سیستمهای توزیع جهانی GDSs به مراتب بیشتر شده و لحظه به لحظه به سمت بحرانهای فزایندهتری به پیش میرود. درحالحاضر برآورد میگردد ۹۰ درصد خرید بلیتها توسط مسافرین از شرکتهای هواپیمایی ایرانی به صورت آنلاین و از طریق سایتها یا اپلیکیشنهای این آژانسها انجام میپذیرد.
طبیعی است، بهواسطه سرعت شتابنده فنآوری و حاشیه سود خالص سرشار بیش از ۵۰ درصدی این آژانسهای مسافرتی در ایران، حاکمیت نتواند سرعت و پوشش کامل نظارت خود را به این بازار برساند و سازوکارهای قانونی یا صنفی نیز در ایران ناکارآمدی خودش را نشان داده است. اما؛ آنچه که بسیار امیدوارکننده است، تمرینهای اولیه رقابت آزاد بین این آژانسهای فروش آنلاین بلیط شرکتهای هواپیمایی در بازار ایران است. این رقابت آزاد به شکوفایی و نوآوریهای مستمر در خدمات منجر شده است.
حال با رصد همین بازار نابسامان توزیع و فروش بلیت این آژانسهای آنلاین در ایران شاهد چالشها، شکستها و درسها و یادگیریهای شگفتانگیز و بعضا قابل تحسینی هستیم، که البته مستثنی از تجربههای جهانی نیستند.
نخستینها در بازار آژانس فروش آنلاین بلیت سریعاً بهواسطه نبود رقبا و فضای خالی و بکر بازار، به صورت حبابی و کاذب رشد کردند، نخستینها فراموش میکنند، این مزیت رقابتی صرفا ناشی از تفاوت بوده است و در طول زمان تازهواردان و رقبا، این مزیتها را به نحو مؤثرتر، جدیدتر و بسیار نوآورانهتر ارائه میدهند. نخستینها چون موفقیت زیادی را ناشی از خالیبودن فضای بازار تجربه کردند و دچار توهم غرور برند میشوند به همان میزان دچار لختی بیشتری ناشی از غرور نخستین بودن گردیدهاند و حقایق را نمیخواهند ببینند و بر همان قواعد کاری موفقیت پیشین خود پافشاری و اصرار میورزند. مردم ما بارها شاهد این علائم و شواهد شکست این برندهای تو خالی در ایران بودهاند که واضحترین آن پروپاگاندای وسیع و سنگین بیلبوردها و تیزرهای مستمر تبلیغاتی است که اتفاقا بر اساس اصول بدیهی بازاریابی نشان از کاهش سهم بازار این قبیل آژانسها را میدهد که چطور با تکنیکهای عوامفریبانه مردم سعی در پنهانکردن واقعیتها و از هم پاشیدن خود در برابر حتی رقبای کوچک مینمایند، که در اینباره هشیاری زیاد مسافران را میطلبد که فریب این تکنیکهای پررنگ تبلیغاتی را نخورند و البته نیاز به توجه بیشتر نهادهای نظارتی تخصصی در بارهبروز تخلفهای احتمالی نیز وجود دارد.
«هیچ چیز مثل موفقیت زود از بین نمیرود». هیچ چیز مانند توهم و غرور نخستین بودن برای همیشه موجب سقوط یک سازمان نمیشود.
عوامل و شرایط موفقیت گذشته موجب شکست در آینده میگردند. یک بازی خوب، خود به خود، روش بازی را تغییر میدهد و ادامه بازی خوب قدیمی عامل بسیاری از شکستهاست. با درک بازی فعلی توسط رقبا، بازیهای جدیدی شروع خواهند شد.
موفقیت به دست آمده در بازار، ماهیت و قواعد بازی را نیز تغییر و ارتقا میدهد. رقبا هوشمندتر میشوند، مشتریان به سرعت مقایسه میکنند و حفظ وفاداری مشتریان دیگر بسیار سختتر خواهد بود.
* خلیلا... معمارزاده
کارشناس صنعت حملونقل هوایی